قتل رفیق بچگی در کارگاه مبل سازی / قاتل تا یک قدمی قصاص رفت و برگشت
حوادث رکنا: فروغ السادات طباطبایی / پسر جوان که ۶ سال قبل در ۱۹ سالگی دوستش را کشته بود با جلب رضایت اولیای دم از قصاص رهایی یافت و از جنبه عمومی جرم محاکمه شد.
به گزارش رکنا، رسیدگی به این پرونده از زمستان سال ۹۶ به دنبال وقوع درگیری خونین در کارگاه مبل سازی در پردیس آغاز شد. شواهد نشان میداد در درگیری خونین که میان دو کارگر مبل سازی رخ داده یکی از آنها به نام شاهین از ناحیه گردن چاقو خورده و زخمی شده است. وی به بیمارستان منتقل شد اما ساعتی بعد به خاطر شدت خونریزی جان سپرد.
بررسیها نشان میداد همزمان با کشته شدن شاهین همکار وی به نام سینا ناپدید شده است .
اعتراف به قتل
ماموران به ردیابی سینا پرداختند و ساعتی بعد وی را بازداشت کردند. سینا ۱۹ ساله به درگیری خونین با دوستش اعتراف کرد و به بازسازی صحنه جرم پرداخت.
وی در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران در حالی پای میز محاکمه ایستاد که اولیای دم برای وی حکم قصاص خواستند.
شاهین انگیزه جنایت را اختلاف و کینهای که از دوستش به دل داشت عنوان کرد .
در پایان آن جلسه قضات دادگاه شاهین را به قصاص محکوم کردند .
بازگشت به زندگی
این حکم در دیوان عالی کشور مهر تایید خورد و قطعی شد.
در حالی که ۶ سال از این ماجرا گذشته و شاهین در یک قدمی چوبه دار قرار داشت توانست با پرداخت دیه رضایت اولیای دم را جلب کند و به زندگی برگردد .
وی که حالا ۲۵ سال دارد از جنبه عمومی جرم در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کرد.
در دادگاه
در این جلسه شاهین به تشریح ماجرا پرداخت و گفت :من و سینا از کودکی با هم دوست بودیم. ما در یکی از شهرستانهای غربی کشور زندگی میکردیم و هنگامی که نوجوان بودیم به یک مدرسه شبانه روزی رفته بودیم و آنجا درس میخواندیم اما سینا همیشه مرا مسخره میکرد .او با رفتارهایش تحقیرم میکرد و باعث شده بود کسی به من احترام نگذارد. من رفتارهای او را تحمل میکردم .تا اینکه مدتی بعد همراه هم برای کار به تهران آمدیم. ما در پردیس در یک کارگاه مبل سازی مشغول به کار شدیم .اما سینا دست از رفتارهایش بر نمیداشت. او مقابل سایر همکاران مرا مسخره میکرد. به همین خاطر کینه او را به دل گرفتم و آخرین بار وقتی با هم درگیر شدیم با چاقو یک ضربه به سینهاش زدم .وقتی سینا روی زمین افتاد ترسیدم و فرار کردم. اما چند ساعت بعد بازداشت شدم .
وی ادامه داد: باور کنید سینا را مانند برادرم میدانستم و هرگز راضی به مرگش نبودم.خانوادهام با سختی زیاد توانستند رضایت اولیای دم را جلب کنند .من در ۶ سالی که در زندان هستم سختی زیادی کشیدم و در این مدت به اندازه کافی تنبیه شدم .حالا از قضات دادگاه تقاضا دارم در مجازاتم تخفیف قائل شوند تا زودتر آزاد شوم و به زندگی عادی برگردم .
در پایان جلسه قضات شور شور شدند تا رای صادر کنند.
ارسال نظر