خیانت زن متاهل به شوهرش او را به کام مرگ کشاند / قاتل آشنا برای پنهان ماندن این بی آبرویی فرانک را کشت

به گزارش رکنا، رسیدگی به این پرونده از دی ماه سال گذشته به دنبال ناپدید شدن زن جوانی به نام فرانک آغاز شد .همسر وی که به پلیس آگاهی رفته بود گفت: همسرم دیروز صبح برای خرید از خانه بیرون رفت و دیگر بازنگشت. گوشی موبایلش خاموش شده و نگران او هستم .

با این شکایت تلاش برای افشای راز ناپدید شدن زن جوان آغاز شد.

در این میان همسر فرانک گفت: به تازگی متوجه رابطه پنهانی همسرم با یکی از بستگانم به نام هوتن شده بودم . من که شوکه بودم با فرانک صحبت کردم و او را تهدید کردم به رابطه سیاهش پایان دهد.او قول داد رابطه پنهانی اش را تمام کند.اما یکباره ناپدید شد. من نمی‌دانم ماجرای ناپدید شدن همسرم با رابطه پنهانی او ارتباطی دارد یا نه .

ردپای مرد آشنا

در حالی که تحقیقات پلیسی روی رابطه پنهانی زن جوان و مرد آشنا متمرکز شده بود ماموران جسد فرانک را در جاده اسلامشهر یافتند . شواهد نشان می‌داد  این زن با پیچیده شدن شال دور گردنش خفه شده است .

جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و ماموران با بررسی ریز مکالمات تلفنی قربانی پرداختند. این زن آخرین بار چندین مرتبه با هوتن تماس تلفنی داشته است .

با افشای این ماجرا هوتن بازداشت شد .اما ادعا کرد از سرنوشت فرانک هیچ اطلاعی ندارد. اما وقتی آنتن دهی تلفن همراه وی فاش کرد گوشی موبایل او و فرانک همزمان در حوالی اسلامشهر آنتن دهی داشته و وی آخرین نفری بوده که با قربانی قرار ملاقات داشته است برای او کیفرخواست صادر و پرونده‌اش به شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

انکار قتل در دادگاه

 در ابتدای جلسه نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و از طرف پسر نوجوان قربانی درخواست قصاص را مطرح کرد.

 سپس هوتن روبه روی قضات ایستاد و اتهام قتل را نپذیرفت .

وی گفت :قبول دارم با فرانک رابطه پنهانی داشتم .او همسر پسر عمویم بود. من چندین مرتبه به خانه آنها رفتم  و در این رفت و آمدها به او علاقه‌مند شدم .به همین خاطر مدتی بود تلفنی با هم در ارتباط بودیم .فرانک با من تماس می‌گرفت و درد و دل می‌کرد .اما یکباره پسر عمویم متوجه ماجرا شد و آبروریزی راه انداخت .

وی ادامه داد :من تصمیم گرفتم به این رابطه پایان دهم. به همین خاطر به فرانک گفتم دیگر با من تماس نگیرند .اما او قبول نکرد .آخرین بار می‌خواستم برای گرفتن معاینه فنی ماشین به اسلامشهر بروم .همان روز فرانک با من تماس گرفت و وقتی فهمید قصد دارم به اسلامشهر بروم خواست همراهم بیاید .او سوار ماشین شد و ما در بین راه با هم صحبت کردیم. من به او گفتم دیگر نمی‌خواهم به این رابطه ادامه دهم .سر همین موضوع با هم درگیر شدیم  و او از ماشین پیاده شد و رفت . من دیگر اطلاعی از او نداشتم تا اینکه متوجه شدم کشته شده است. من او را نکشته ام و نمی‌دانم چه کسی او را به قتل رسانده است. من بی‌گناه بازداشت شده ام.

در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرک‌های موجود در پرونده هوتن را به قصاص محکوم کردند.