اجیر کردن آدمکش توسط زن اول رییس بانک ! / نقش شوهر دوم و دختر 16 ساله چه بود ؟!

به گزارش خبرنگار رکنا، شامکاه 13 شهریور ماه سال جاری گزارش قتل مردی به کلانتری شهرزیبا اعلام شد و پس از آن ماموران اداره 10 پلیس آگاهی به محل حادثه اعزام شدند.

کارآگاهان جنایی در لحظه ورود به محل جرم با جسد خونین مردی روبرو شدند که روی زمین افتاده بود و عوامل اورژانس پس از حضور در صحنه جرم در همان بررسی های ابتدایی اعلام کردند که این مرد به وسیله چاقو به قتل رسیده است و همین  کافی بود تا بازپرس ویژه قتل از شعبه 3 دادسرای امور جنایی برای بررسی های دقیق در محل حاضر شود.

بنابراین گزارش محمدمهدی براعه تحقیقات در خصوص این پرونده را از همان لحظه شروع کرده و بلافاصله دستور بررسی دوربین های مداربسته محل جنایت و رصد آخرین تماس های موبایل قربانی را صادر کرد.

قتل رییس بانک در تهران

در تحقیقات اولیه مشخص شد مرد میانسال50 ساله رییس یکی از بانک های دولتی بوده که 15 سال قبل از همسر اولش جدا شده و از او یک دختر به نام مهناز دارد،کارآگاهان با دستور بازپرس براعه پس از بررسی فیلم دوربین های مداربسته متوجه ورود 2 مرد با کلاه ورزشی بیسبال و  لباس هودی بر تن با کلاه و دستکش و دست با چاقو شدند؛ خانه ای که در آن باز بود و پس از وارد شدن به اتاق خواب قربانی با ضربات چاقو به قلب و گردنش به طرز وحشتناکی او را می کشند.

بازپرس در ادامه بررسی های این پرونده، دستور  بازبینی دوربین های خیابان های اطراف محل جرم از جمله اتوبان آزادگان را صادر می کند که در نهایت متوجه توقف مشکوک خودروی تیبا در کنارگذر شده که دو نفر از آن پیاده می شوند و به سمت خیابان محل حادثه می روند بر اساس شواهد به دست آمده بازپرس دستور شناسایی و  دستگیری 2 متهم را که شکار دوربین های مدار بسته شده بودند را صادر کرد و کاراگاهان با اقدامات فنی و پلیسی مخفیگاه متهمان را شناسایی و در یک عملیات غافلگیرانه هر 2 عامل این جنایت را دستگیر کردند.

اعتراف عاملان جنایت

یکی از متهمین دستگیر شده در اعترافات اولیه  به بازپرس ویژه قتل گفت: همسر اول قربانی جنایت بعد از جدا شدن با مرد دیگری به نام آرش ازدواج کرده که پس از مدتی مقتول بخاطر اینکه با دخترش تماس بگیرد به گوشی زن سابقش زنگ می زند و این موضوع دلیل اصلی اختلاف میان آنها شده بود از آن پس آرش و دختر مقتول باهم نقشه قتل پدر را کشیدند اما بازپرس براعه به این موضوع اکتفا نکرده و برای شناسایی زوایای مختلف و پنهان پرونده دستور حضور تمامی متهیمن در دادسرای امور جنایی صادر کرد.

نقش کمرنگ دختر 16 ساله رییس بانک

در اعترافات اولیه متهمان گفته بودند قاتل اصلی حمید همان مردی است که برای دو میلیارد تومان اجیر شده بود ، اما دراعترافات بعدی شان هرکدام نقش دیگری را پررنگ تر از آن یکی نشان دادند ولی در نهایت مشخص که دختر مقتول کمترین نقش را در طراحی و انجام این قتل فجیع داشته است و جرمش همراهی مادر و تماس با پدر برای برگشتن به خانه بوده است.

در ادامه متهمان اظهار کردند که آرش به خاطر تماس های مکرر قربانی با همسرش و آزار و اذیت های مهناز تصمیم به اجیر کردن 2 آدم کش برای مضروب کردن رئیس بانک می گیرند، در آن جلسه بازپرسی زن اول مقتول گفته بود که نقشه اصلی را او کشیده و در تمام مدت این بازپرسی آرش همسر دوم زن اول رئیس بانک سکوت کرده و کلامی نگفت تا اینکه چند روز قبل سکوتش را شکسته و اعترافات جدید را بیان کرده است.

در جلسه بعدی بازپرسی آرش به بازپرس پرونده گفت: وقتی متوجه شدم که مهناز قرار است از این به بعد با ما زندگی کند سعی کردم برای او پدر خوبی باشم چون متوجه شده بودم که در این سالها پدرش با او بدرفتاری کرده، او را بارها کتک زده تا حدی که 4 بار تا مرز خودکشی پیش رفته است ، وقتی با همسرم صحبت کردم به این نتیجه رسیدیم که به هر صورتی شده از او انتقام بگیریم برای همین به یکی از دوستانم گفتم یکی را برای من پیدا کند تا با ماشین به رامین بزنند در حدی که فقط او  مصدوم  شود و در نهایت بعد با پرداخت مبلغ 200 میلیون تومان با هم توافق کردیم ولی بعد از دو هفته دوستم از انجام این کار منصرف شد و مرا به شخص دیگری به نام حمید معرفی کرد او هم در برابر انجام این کار تقاضای 2 میلیارد تومان  کرد و ماهم قبول کردیم به شرطی که با مهناز قرارداد بنویسد این پول را به او بدهیم.

بعد از چند روز حمید با من تماس گرفت و اعلام کرد که در ازای پرداخت2میلیارد کاری که از خواسته ایم را انجام میدهد.

اما نمی دانم چرا در جلسه بعدی به یکباره تصمیم به قتل رامین گرفتیم!!!!!شاید کینه ،شاید پول و شاید شکی که از او به خاطر ارتباطش با همسرم برقرار کرده بود.این موضوع را به حمید گفتم او هم پذیرفت تا با دوستش این آدم کشی را انجام دهد.

آرش در ادامه گفت: مهناز کلیدهای خانه پدرش را به ما رساند اما وقتی برای اولین باربه خانه رامین رفتیم متوجه قفل کتابی بزرگی  در خانه اش شدیم که کلید آن داخل دسته کلید مهناز نبود برای همین راه رفته را برگشتیم ولی موقع بازگشت همسرم با من تماس گرفت و پس از شنیدن ماجرا از من خواست آنجا بمانم تا مهناز با پدرش به خانه برگردد او به من گفت : مهناز در را برای شما باز می کند و شما وارد خانه شوید و کار را تمام کنید .سارا ما را مجبور به قتل رامین کرد وگرنه ما منصرف شده بودیم!

بعد از اینکه تماس من با سارا تمام شد حدود 2 ساعت در خیابان منتظر ماندیم تا مهناز و پدرش به خانه برگردند، مهناز در حیاط خانه و در ورودی را برای ما باز گذاشت همان لحظه من از اینکه مهناز شریک جرم ما شود عذاب وجدان گرفتم خواستم او را از این  ماجرا خارج کنم اما مادرش  قبول نکرد و مرا راضی کرد که کار را تمام کنیم .

آرش به بازپرس می گوید: رامین در این 14 سالی که مهناز را بزرگ کرده بود بارها او را کتک زده بود حتی روزی که ما برای کشتن او به خانه اش رفتیم صدای کتک زدن مهناز هم می آمد که البته مهناز در اعترافاتش گفته با پدرش شوخی می کرده و آن روز اصلا با هم درگیر نشده بودند اما در نهایت به خاطر دلخوری شدید که از رامین داشتم و اینکه بارها به من و همسرم گفته بود شما ازدواج موقت کرده اید و او را تحریک می کرد که از من جدا شده و مجدد با او ازدواج کند تصمیم به کشتن او گرفتیم.

آدمکش ها وارد خانه شدند رامین را کشتند و در انتهای کوچه به من همسرم ملحق شده و همگی با یک خودرو محل راترک کردیم...

متهم دیگر پرونده: همسر اول قربانی

سارا همسر اول قربانی متهمی است که در اعترافات اولیه ابتدا نقش خودش در قتل شوهر سابقش را انکار، در جلسه بعد به همدستی برای مضروب کردن قربانی اظهار و روز یکشنبه تمام نقشه قتل را به گردن گرفت و به عنوان طراح اصلی نقشه قتل پای میز محاکمه ایستاد و اعتراف کرد.

متهم در این جلسه گفت: اواسط فروردین ماه بود که زیبا نامادری مهناز بعد از یک پستی که من در صفحه اینستاگرامم منتشر کرده بودم پیغام تکان دهنده ای گذاشت، زیبا به من گفت سریع خودت را برسان مهناز خود کشی کرده است!! همان لحظه انگار دنیا روی سرم خراب شد با هر شماره که از آنها داشتم تماس گرفتم اما تمام تلفن ها خاموش و یا واگذار شده بود تا اینکه یک ساعت بعد با یک خط ناشناس با من تماس گرفته شد که بعد ا زجوابگویی متوجه شدم مهناز دخترم است ، او با تلفن همراه همسایه که به او خاله می گفت به من زنگ زد و گفت مامان من زنده ام اما توروخدا بیا من را باخودت ببر!وقتی با این حالم به خانه برگشتم و آرش علتش را ازمن پرسید به او گفتم که چه اتفاقی برای مهناز افتاده او هم من را همراهی کرد و به من گفت هر کاری می توانی انجام بده و دخترت را پس بگیر.

بعد از آن برای گرفتن خضانت دخترم از شوهر سابقم در دادگاه خانواده شکایت کردم اما در نتیجه رای قاضی این بود که مهناز یک هفته در میان پیش هرکداممان بماند وقتی رای صادر شد و دخترم برای ارائه توضیحات وارد دادگاه شد متوجه شدم که چقدر بزرگ شده وقتی او را پیش پدرش گذاشتم و طلاق گرفتم 14 ماه بیشترنداشت و حالا بعد  از 14 سال بار دیگر دخترم را می دیدم همین باعث شد تا برای گرفتن مهناز و آوردنش به خانه ام بیشتر تلاش کنم.

سارا در ادامه گفت: وقتی مهناز با یک تعدادی لباس و کتاب به خانه ما آمد از روزهایی که پیش پدرش بود تعریف کرد و به من گفت که وابستگی شدید به زیبا زن دوم پدرش دارد، مهناز همیشه مدعی بود که رامین او را کتک زده و بارها قصد تجاوز به او داشته و حتی به خاطر ضرباتی که به سرش خورده بینای اش ضعیف شده است.

در آخرین تماسی که رامین با من گرفت من بدون توجه به حضور آرش تلفن همراهم را روی بلندگو گذاشتم و جواب او را دادم و آنجا بود که آرش بعد از شنیدن حرف های ما به من شک کرد و ناراحتی مهناز را بهانه کرد و پیشنهاد انتقام را مطرح کرد.

قرار اول ما این بود که فقط او را به حدی مصدوم کنیم تا نتواند روی پاهایش بلند شود، اما وقتی متوجه شدیم که بعد از مرگ رامین پول زیادی به مهناز می رسد تصمیم به کشتن او گرفتیم و با آرش دو نفر را اجیر کردیم تا به ازای 2 میلیارد تومن از ارث پدری ام به من رسیده بود پدر مهناز را بکشیم.

حمید و حسین دو نفری بودند که ما به واسطه یکی از دوستان آرش با آنها آشنا شدیم و در نهایت با همکاری زیبا در رساندن کلید به دخترم آنها وارد خانه رامین شدند و او را به قتل رسانند، مهناز نقشی در این قتل نداشته و تنها گناه او رساندن کلید به من بود اما زیبا همسر دوم شوهر سابقم در همه این کارها ما را همراهی و کمک می کرد تا بتواند از این طریق به مهریه اش برسد.

پس از شنیدن اظهارات متهم محمدمهدی براعه بازپرس ویژه قتل از شعبه 3 دادسرای جنایی برای روشن شدن حقیقت پنهان در این قتل معمایی دستور حضور تمامی متهمین به ویژه دختر قربانی را در جلسه آتی صادر  کرد.

 

وبگردی