رسوایی عشق ممنوعه یک زن شوهردار ! / پسر جوان علیه او شهادت داد !

به گزارش رکنا، 3 ماه بعد از مرگ مرموز مردی 37 ساله،‌ خانواده او با طرح شکایتی مدعی شدند فرزندشان به مرگ طبیعی نمرده بلکه به قتل رسیده است. این خانواده گفتند متوجه شده‌اند عروس‌شان با پسری رابطه پنهانی دارد و به احتمال زیاد این دو نفر مرتکب قتل شده‌اند.

طرح این شکایت پرونده را وارد فاز جنایی کرد و بازپرس محمد مهدی براعه پس از بررسی‌های قضایی دستور بازداشت دو مظنون را صادر کرد.

اعضای خانواده متوفی در این مرحله گفتند: سه ماه قبل پسر 37 ساله‌ ما توسط همسر 31 ساله‌اش به نام مهناز به بیمارستان برده شد، او گفت حال پسرمان در اثر مصرف مشروب بد شده‌ است. اقدامات پزشکی انجام شد اما پسر ما جان سالم به در نبرد. ما هم با توجه به گفته‌های عروسمان که به او اعتماد داشتیم و همچنین مدرک پزشکی، باور کردیم مرگ پسرمان همانطور که او گفته اتفاق افتاده است؛ اما حالا چیز‌های جدید فهمیده‌ایم و می‌دانیم عروس‌مان، با پسر جوانی به نام حبیب ارتباط دارد که ارتباط آنها به قبل از فوت پسر ما مربوط است به همین دلیل احتمال می‌دهیم این زن با همدستی پسر جوان یا به خاطر او پسر ما را کشته باشد.

در پی طرح این شکایت مهناز گفت: من و شوهرم 15 سال قبل دوست شدیم و بعد از یک هفته ازدواج کردیم، الان هم یک پسر نوجوان داریم. شوهرم مشروب مصرف می‌کرد و قبلاً هم چند بار حال بد شده بود تا اینکه سه ماه قبل حالش بدتر از دفعات قبل شد، او را به بیمارستان بردیم و فوت شد. شوهرم بداخلاق بود و دست بزن داشت. من چند بار درخواست طلاق کردم اما مخالفت می‌کرد، چون مهریه‌ام 500 سکه بود.

این زن آشنایی با حبیب را انکار نکرد و گفت: یک بار که سوار خودرویی شده بودم با راننده آن آشنا شدم و سر صحبت باز شد. به او گفتم شوهرم دست بزن دارد و آن پسر هم پیشنهاد طلاق داد که گفتم شوهرم مخالف است؛ اما رابطه‌ خاصی بین من و آن راننده نبود و فقط چند بار با هم بیرون و کافی‌شاپ رفتیم. رابطه ما در همین حد بود. الان هم خانواده شوهرم چون من مهریه‌ام را اجرا گذاشته‌ام این موضوع را مطرح کرده‌اند.

پسر جوان نیز گفت: من مجرد هستم و با این زن رابطه‌ خاصی ندارم. با او فقط کافی‌شاپ رفتیم و دور زدیم. ارتباط دیگری وجود نداشت و یکدفعه هم رابطه قطع شد و از او بی‌خبر شدم و بعد فهمیدم که شوهرش فوت شده و مهریه‌اش را اجرا گذاشته است، خودش گفت شوهرش مشروب خورده و فوت کرده است.

در حال حاضر با گذشت حدود دو هفته از بازداشت مهناز و حبیب، پسر جوان در برابر بازپرس براعه ادعای جدیدی را مطرح کرد. او گفت: من راننده آژانس بودم و مهناز یک بار به طور اتفاقی سوار ماشینم شد. سر درددل و بعد هم دوستی باز شد، او آرایشگر بود و شوهرش مشروب می‌خورد و آن طور که خودش می‌گفت دست بزن داشت و طلاقش هم نمی‌داد. او یک بار گفت کاش می‌توانستم شوهرم را از بین ببرم، آن موقع بود که من 20 قرص کلونازپام برایش تهیه کردم و به او دادم، بعد از آن او به من زنگ زد و گفت قرص‌ها را به شوهرش خورانده و او مرده است به همین دلیل بهتر است مدتی با هم در ارتباط نباشیم، من هم به حرفش گوش کردم تا اینکه دستگیر شدم و الان هم چاره‌ای جر اعتراف نداشتم.

با این اعترافات پسر جوان، مهناز به طور رسمی در مظان اتهام قتل قرار گرفت. او اظهارات حبیب را دروغ دانست و آنها را انکار کرد و بار دیگر ماجرای قبلی را مبنی بر اینکه شوهرش بر اثر مصرف مشروب جان خود را از دست داد، تکرار کرد.

به این ترتیب به دستور بازپرس جنایی قرار بازداشت هر دو متهم تمدید شد و هر دو آنها همچنان در اختیار ماموران اداره دهم پلیس آگاهی قرار دارند تا تحقیقات در مورد این پرونده جنایی ادامه یابد.

وبگردی