قتل زن مطلقه توسط مرد مطلقه در نظام آباد / عشقی که رنگ خیانت گرفت

به گزارش رکنا، ظهر روز 3 مرداد امسال صدای فریادهای لادن 37 ساله در خیابان نظام آباد پیچید.همسایه ها به سرعت خودشان را داخل کوچه یا لب پنجره رساندند.زن جوان دستش را روی قلبش گذاشته بود و همه بدنش غرق در خون بود.به سختی دو قدم پاهایش را روی زمین کشید و فریاد در گلویش ماسید.نفسش دیگر بالا نمی آمد و غرق در خون روی زمین افتاد.یکی از همسایه ها از این صحنه فیلم می گرفت و تصویر مردی در حال فرار در فیلم او ضبط شده بود.

بلافاصله امدادگران اورژانس لادن را به بیمارستان رساندند و او تحت درمان قرار گرفت و به اتاق جراحی منتقل شد.اما به خاطر شدت ضربه وارد شده غروب روز چهارشنبه 4 مردادماه امسال، لادن به کام مرگ فرو رفت.به این ترتیب با اعلام خبر از سوی ماموران انتظامی به وحید ناصری بازپرس کشیک قتل دادسرای جنایی تهران رسیدگی به پرونده این جنایت در دستور کار تیم جنایی قرار گرفت.

در تحقیقات ابتدایی مشخص شد مردی که از مدتی قبل خواستگار لادن بوده، به دلیل سوظن با او درگیر شده و مقابل در خانه لادن با ضربه چاقو او را هدف حمله قرار داده بود.

به این ترتیب این جوان به نام پیمان 49 ساله شناسایی و دستگیر شد و در برخورد ابتدایی با بازپرس پرونده به قتل اعتراف کرد.

در ادامه این گزارش گفتگوی خبرنگار ما با متهم پرونده را بخوانید.

قتل زن جوان در نظام آباد

مقتول را از چند وقت قبل می شناختی؟

4 سالی می شد که به او علاقه مند بودم و قصد ازدواج با او را داشتم.هر دوی ما از همسر اول خود جدا شده و فرزند داشتیم.اما فرزند لادن در شهرستان با خانواده پدرش زندگی می کرد.

لادن هم به تو علاقه داشت؟

نه او می گفت که قصد ازدواج ندارد.اما من گمان می کردم که می توانم دل او را به دست بیاورم.برای همین سعی می کردم موقعی که نیاز مالی داشت کمکش کنم یا هر کار دیگری برایش پیش می آمد برای او انجام می دادم.

چرا از او کینه به دل گرفتی و برایش چاقو کشیدی؟

بعد از 4 سال دیگر دلم می خواست که تکلیف زندگی ام را مشخص کنم.به لادن می گفتم می خواهم برای ازدواج اقدام کنم اما او باز هم همان حرف اول را می زد.تا اینکه این فکر به سرم زد که نکند او فرد دیگری را دوست داشته باشد.یکی از همسایه های لادن هم به من گفته بود که مراجعه یک خواستگار به خانه لادن را دیده است.برای همین روز حادثه یک چاقو در جیبم گذاشتم و مقابل خانه اش رفتم.

قصد داشتی او را بکشی؟

نه اصلا! من می خواستم از زبان خودش بشنوم که من را نمی خواهد و وقتی این حرف را زد چاقو را در شکم خودم فرو کنم و خودم را بکشم!

پس چه شد که دست به قتل زدی؟

آن روز مقابل خانه لادن رفتم و از او خواستم دم در بیاید.وقتی آمد از او پرسیدم که چرا تکلیف من را معلوم نمی کند و او هم گفت که قصد ازدواج با من را ندارد.وقتی این حرف را شنیدم به حدی عصبانی شدم که چاقو را در قفسه سینه لادن فرو کردم.اما الان از این اتفاق پشیمانم.

 بنابر این گزارش رسیدگی به این پرونده در مرحله تحقیقات در شعبه چهارم دادسرای جنایی تهران در جریان است.

وبگردی