کلاهبرداری 2 مرد اعدامی پشت میله های زندان / یکی از آنها قصاص شد

به گزارش رکنا، از چندی قبل که پلیس در جریان کلاهبرداری‌ سریالی تلفنی قرار گرفت، تحقیقات برای شناسایی کلاهبرداران را آغاز کرد. یکی از مالباخته‌ها درباره شگرد این کلاهبرداری گفت: فرد ناشناسی با من تماس گرفت و گفت شما برنده خوش‌شانس مسابقه رادیویی شده‌اید و برای دریافت جایزه‌تان نیاز به اطلاعات هویتی شما داریم. او اطلاعات هویتی و کارت بانکی‌ام را گرفت و بعد خواست که کد ارسال شده به تلفن همراهم ‌را برایش بخوانم. من هم به تصور اینکه با این کار جایزه میلیونی به حسابم واریز می‌شود، کد پیامک شده به تلفنم را برایش فرستادم اما در چشم برهم‌زدنی متوجه شدم همه موجودی حسابم خالی شده است.

تماس از زندان

هر روز تعداد شاکیان این پرونده بیشتر می‌شد و کارآگاهان با انجام اقدامات اطلاعاتی موفق شدند سرکردگان باند را شناسایی کنند. آنها 2 مرد بودند که از پشت میله‌های زندان، نقشه کلاهبرداری‌های خود را عملی می‌کردند. بررسی‌ها نشان می‌داد که هر دو به اتهام قتل عمد به قصاص محکوم شده بودند. همچنین معلوم شد که یکی از این افراد که اتهام قتل 2 نفر را در پرونده‌اش داشت به‌تازگی به دار مجازات آویخته شده است. با این حال سردسته دیگر باند که همچنان در زندان است در بازجویی‌ها به کلاهبرداری‌های سریالی اعتراف کرد و همدستانش نیز شناسایی شدند.

کلاهبرداری برای نجات از قصاص

متهم اصلی پرونده مردی است که چند سال قبل در جریان یک درگیری در اطراف تهران مرتکب قتل و به قصاص محکوم شده است. او یک‌بار هم پای چوبه دار رفته اما در آخرین لحظات از اولیای دم مهلت گرفته است. می‌گوید برای تهیه پول دیه و نجات از قصاص دست به کلاهبرداری زده است.

مگر اولیای دم پرونده‌ات به دریافت دیه راضی شده‌اند؟

نه هنوز هیچی معلوم نیست. زمزمه‌هایی شده که ممکن است اگر پول دیه را فراهم کنم بتوانم رضایت بگیرم اما هنوز چیزی نگفته‌اند.

اما حالا که پرونده‌ات سنگین‌تر شده؟

می‌دانم، اتهام کلاهبرداری هم اضافه شده و من خیلی پشیمانم. اصلا فکرش را نمی‌کردم لو بروم.

چطور در زندان موبایل تهیه کرده بودید؟

پنهانی موبایل را به داخل بند بردیم. بعد با شماره موبایل‌‌های تصادفی با خط تهران و شماره‌های رند تماس می‌گرفتیم. چون می‌دانستیم صاحبان این خط‌ها پولدار هستند؛ گاهی طعمه‌هایمان دکتر، مهندس، معلم یا حتی خلبان از آب درمی‌آمدند. بعد شروع می‌کردیم به صحبت تا آنها را راضی کنیم پای دستگاه خودپرداز بروند و یا رمز پویایشان که در قالب یک کد بود را از آنها می‌گرفتیم. البته در خارج از زندان هم همدستانی داشتیم که کارت عابربانک افراد معتاد را می‌خریدند. پول‌ها را ابتدا به آن حساب منتقل کرده و بعد به‌حساب خودمان انتقال می‌دادیم.

انگیزه‌تان از کلاهبرداری تلفنی چه بود؟

پول؛ ‌می‌خواستیم پول دیه را تهیه کنیم. همدستم که تبدیل به رفیقم شده بود به اتهام 2 فقره قتل عمدی در زندان بود. در قتل اول رضایت گرفته اما مجازات قتل دوم هنوز پا برجا بود و رضایت نمی‌دادند. ما هم داخل زندان در بند بودیم و نمی‌دانستیم برای تهیه پول چه کار کنیم. از طرفی خیلی فشار روی خانواده‌هایمان بود و آنها دار و ندارشان را داده بودند تا رضایت اولیای دم را بگیرند. ما هم تصمیم گرفتیم برای نجات خودمان و آزاد کردن فکر خانواده‌هایمان، خودمان پول دربیاوریم اما راه اشتباهی را انتخاب کردیم. چون تلاش رفیق محکوم به مرگم برای زنده ماندن فایده‌ای نداشت و او اعدام شد. من هم خدا می‌داند چه سرنوشتی در انتظارم است.