داماد دروغگو زن و فرزندش را به قتل رساند / یکی از همسایه ها او را لو داد

به گزارش رکنا، متهم بدون اینکه به همسرش بگوید قبلاً ازدواج کرده ‌است با این ادعا که همه اعضای خانواده‌اش را از دست داده دختر جوان را راضی به ازدواج کرد اما بعد از اینکه صاحب فرزند شدند، او و نوزاد را کشت و فرار کرد. با گذشت چند سال از ماجرا هنوز ردی از متهم به دست نیامده ‌است.

زندگی دردناک زن جوان و مرگ دلخراش او و فرزندش با تماس تلفنی یکی از همسایه‌ها با پلیس برملا شد. مرد همسایه از مرکز فوریت‌های پلیس کمک خواست و گفت چند روزی است همسایه‌اش به طرز مشکوکی ساکت است.

این مرد گفت: من و خانواده‌ام سال‌هاست ساکن ساختمانی در شهرک اندیشه شهریار هستیم. مدتی است یک زوج جوان که به تازگی صاحب فرزند شده‌اند در همین آپارتمان همسایه ما هستند. گاهی صدای درگیری این زن و شوهر را می‌شنیدم و چون می‌دانستم اختلاف خانوادگی است دخالتی نمی‌کردم. چند روز است صدایی از خانه همسایه به گوش نمی‌رسد و حتی من و همسرم صدای گریه نوزاد آنها را هم نشنیده‌ایم. می‌ترسیم بلایی سرشان آمده باشد.

ماموران در پی دریافت این تماس به ساختمان قدیمی ‌رفتند و پس از گشودن در آپارتمان این زوج با جسد زن جوان و نوزادش روبه‌رو شدند و فهمیدند چند روز از مرگ‌شان گذشته است. شواهد نشان می‌داد این مادر و فرزند خفه شده‌اند.

جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و ماموران برای افشای راز جنایت به تکاپو افتادند. در بررسی‌ها روشن شد شوهر پرستو به نام رضا همزمان با کشته شدن همسر و فرزندش گم شده ‌است.

با افشای این ماجرا فرضیه دست داشتن مرد جوان در جنایت خانوادگی قوت گرفت و ماموران به بازجویی از خانواده پرستو پرداختند.

مادر پرستو که شوکه بود به ماموران گفت: دو سال قبل رضا به خواستگاری دخترمان آمد. او می‌گفت همه اعضای خانواده‌اش در یک حادثه فوت شده‌اند و کسی را ندارد. ما ابتدا با ازدواج آنها مخالفت کردیم اما او با اصرارهایش توانست موافقت ما را جلب کند. دخترم و رضا با برگزاری یک مراسم ساده زندگی‌شان را شروع کردند. آنها به تازگی صاحب فرزند شده بودند؛ اما دامادمان بیکار بود و همین مشکلات مالی باعث اختلاف‌ او و دخترمان شده بود.

این زن ادامه داد: وقتی اختلاف‌های دختر و دامادمان بالا گرفت، رضا مدعی شد دخالت‌های ما باعث این مشکلات شده است به همین دلیل با آنها قطع رابطه کردیم. مدتی بود از دخترمان خبر نداشتیم تا اینکه مطلع شدیم او و نوه‌مان کشته شده‌اند.

فرار به آن سوی مرزها

ردیابی‌های ماموران نشان داد رضا به یکی از شهرهای مرزی رفته و احتمالاً از کشور خارج شده‌ است. خانواده رضا در شهر مرزی سکونت داشتند به همین دلیل پلیس به سراغ آنها رفت.

پدر رضا منکر داشتن هرگونه خبری از فرزندش شد و گفت: من و پسرم همیشه با هم اختلاف داشتیم. به همین خاطر سال‌هاست با او هیچ رابطه‌ای ندارم و از او بی‌خبرم.

در این میان پسرعموی رضا اطلاعات تازه‌ای در اختیار پلیس گذاشت. او گفت: رضا سال‌ها قبل وقتی که دانشجو بود به یکی از همکلاسی‌هایش علاقه‌مند شد و به خواستگاری او رفت و آنها ازدواج کردند. پدر و مادر رضا مخالف این ازدواج بودند و می‌گفتند دختر شهری‌ است و به ما نمی‌خورد و آنها زندگی خوبی نخواهند داشت؛ اما بعد از مدتی و در حالی که به تازگی صاحب فرزند شده بودند، با هم اختلاف پیدا کردند و از هم جدا شدند. بعد از این جدایی رضا فرزندش را هم به زن سابقش سپرد و برای همیشه به تهران رفت.

پسرعموی رضا ادامه داد: چند سال از این ماجرا گذشته بود که رضا همراه یک زن جوان جلوی خانه‌مان آمد و گفت به تازگی ازدواج کرده است. آنها به خانه‌مان آمدند و شب را هم آنجا ماندند؛ اما چون رضا و پدرش با هم قطع رابطه بودند صبح روز بعد از او خواستم خانه‌ام را ترک کند. چون اگر پدرش به این ماجرا پی می‌برد از من دلخور می‌شد. آنها همان روز خانه‌ام را ترک کردند و من دیگر هیچ خبری ازشان ندارم.

در حالی که تلاش اینترپل نیز برای ردیابی مرد خشن بی‌نتیجه مانده بود، پرونده جنایت خانوادگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا به آن رسیدگی شود.

درخواست قصاص برای داماد دروغگو

در جلسه دادگاه اولیای دم حضور نداشتند و وکیل آنها گفت: پدر و مادر پرستو برای دامادشان حکم قصاص خواسته‌اند. آنها می‌گویند دامادشان آنها را فریب داد تا راضی به ازدواج با دخترشان شدند؛ اما رضا دخترشان را بی‌رحمانه کشت و حالا برایش قصاص می‌خواهند.

سپس وکیل تسخیری متهم روبه‌روی قضات ایستاد و گفت: پلیس در این چهار سال نتوانسته هیچ ردی از موکلم پیدا کند. من نمی‌دانم او به کجا گریخته است.

در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا غیابی برای مرد خشن حکم صادر کنند.

منبع: اعتماد آنلاین

 

وبگردی