تله شیطان شیک پوش برای منشی پزشک زیبایی / تصمیم به خودکشی گرفتم

اعتماد نوشت: صنوبر منشی یک پزشک متخصص زیبایی است. او مدعی است مردی که بیمار پزشک بوده آزارش داده است؛ ادعایی که با مدارک موجود در پرونده چندان مطابقت ندارد.

صنوبر از آنچه اتفاق افتاده است می‌گوید:

علیه مرد جوانی شکایت کرده‌ای و مدعی به تعرض هستی. تعریف کن ماجرا از چه قرار بود؟

من منشی یک پزشک زیبایی هستم. مرد جوانی که به آن پزشک مراجعه می‌کرد کم‌کم خودش را به من نزدیک کرد. سیاوش به من ابراز علاقه کرد و چند باری با هم بیرون رفتیم و در نهایت او به من تعرض کرد.

چرا به پیشنهاد سیاوش پاسخ مثبت دادی؟

او مهندس جوانی است. خیلی خوش‌تیپ است خیلی هم به خودش می‌رسید، به همین خاطر وقتی به من ابراز علاقه کرد من هم قبول کردم با او ارتباط برقرار کنم.

پس به میل خودت همراه او رفتی؟

بله من به میل خودم رفتم، اما قرار بود فقط در رستوان با هم غذا بخوریم.

کجا این اتفاق برایت افتاد؟

در ماشین. سیاوش من را به بهانه اینکه با هم صحبت کنیم به محل خلوتی برد و بعد به من تعرض کرد.

آن‌طور که در پرونده آمده مدتی بعد از حادثه شکایت کردی، چرا؟

اول شوکه شده بودم، اصلاً باورم نمی‌شد چه اتفاقی برایم افتاده است. خیلی می‌ترسیدم. بعد موضوع را به یکی از دوستانم گفتم. او به من پیشنهاد داد شکایت کنم. دوستم به من گفت سیاوش دیگر به سراغت نخواهد آمد. بعد از آن روز سیاوش دیگر به تلفن‌های من جواب نداد تا اینکه تهدید کردم شکایت می‌کنم. خودش با من تماس گرفت و سعی کرد مرا آرام کند. وقتی دید موفق نمی‌شود تهدید کرد موضوع را به دکتر می‌گوید. با این حال من شکایت کردم.

سیاوش اتهامش را قبول ندارد و می‌گوید تو هم رابطه را می‌خواستی.

دروغ می‌گوید. او من را بدبخت کرد، موضوع را به دکتر گفت و من از کار اخراج شدم. افسردگی گرفتم و حالم خیلی بد است. من باید کاری کنم که سیاوش مجازات شود.

حاضر به گذشت نیستی؟

نه! به هیچ وجه. یک سال است روز‌های سختی را می‌گذرانم حتی به خودکشی فکر کردم، اما سیاوش حالش خوب است. او اصلاً عذاب وجدان ندارد. حتی کارهایش را کرده که مهاجرت کند و از ایران برود. او زندگی من را سیاه کرد، من هم زندگی‌اش را سیاه می‌کنم.

روزنامه اعتماد