جزییات قتل هولناک مرد سمند سوار پس از حضورش در مراسم ختم / در نجف آباد فاش شد

به گزارش رکنا، سرهنگ میثم گوهری آرانی، فرمانده انتظامی شهرستان نجف‌آباد اظهار کرد: غروب ۲۸ مهر یکی از واحدهای گشت انتظامی شهرستان نجف‌آباد حین گشت در جاده‌ای نزدیک ورودی این شهرستان با جسد یک پیرمرد مواجه شده و بلافاصله کارآگاهان پلیس آگاهی را در جریان می‌گذارند.

کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی به همراه تیم بررسی صحنه جرم و تشخیص هویت در محل حضور یافته و با مشاهده آثار خفگی در گلوی این پیرمرد فرضیه قتل وی به اثبات رسید. کارآگاهان در کمترین زمان هویت مقتول را به دست آورده و خانواده او را در جریان قرار دادند. در تحقیقات صورت گرفته مشخص شد این فرد ۷۷ ساله برای شرکت در مراسم ختم یکی از اقوام خود به یکی از استان‌های همجوار رفته و شب قبل با خودروی شخصی به شهر خود عزیمت کرده اما بعد از گذشت ساعت‌ها همه اعضای خانواده و اقوام از او بی‌اطلاع بودند و گوشی تلفن همراهش را هم پاسخ نمی‌داده است.

تحقیقات کارآگاهان ادامه داشت تا اینکه خودروی شخصی مقتول که در ورودی یکی از شهرهای اطراف این شهرستان رها شده بود توسط یکی از گشت‌های انتظامی کشف و با بررسی تراکنش حساب بانکی مقتول مشخص شد مبلغ ۲ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان از حساب وی برداشت شده است.

سرانجام پس از چندین هفته تلاش شبانه‌‌روزی مشخص شد مقتول حین مراجعه به شهر خود در بین راه دو نفر را به‌عنوان مسافر سوار کرده که بررسی‌ها نشان داد یکی از آنها دارای ۴ فقره و دیگری دارای ۶ فقره سابقه کیفری در زمینه خرید و فروش مواد و سرقت هستند.با به دست آمدن این اطلاعات متهمان تحت تعقیب قرار گرفته و پس از گذشت ۳ ماه از وقوع حادثه مخفیگاه این افراد در یکی از استان‌های غربی کشور شناسایی و مأموران پس از هماهنگی با مرجع قضایی، آنها را در یک عملیات غافلگیرانه و ضربتی دستگیر و به پلیس آگاهی شهرستان نجف‌آباد منتقل کردند.

سرهنگ گوهری آرانی با بیان اینکه هر دو متهم دارای اعتیاد شدید به مواد مخدر بوده و یکی از آنان نیز جزو معتادان متجاهر و کارتن خواب است خاطرنشان کرد: یکی از متهمان در اعترافات خود عنوان کرد که خمار بودیم و پولی برای خرید مواد مصرفی خود نداشتیم. همان روز طرح سرقت از یک راننده مسافرکش را ریختیم. کنار جاده ایستاده و به خودروهای عبوری دست تکان می‌دادیم تا اینکه پیرمردی با خودروی سمند مقابل ما توقف کرد ما هم سوار شدیم. در بین راه راننده برای خرید توقف کرد و وارد یک مغازه شد من هم با او به مغازه رفتم و همان جا رمز کارت عابر بانکش را به خاطر سپردم و بعد با هم سوار خودرو شدیم.نزدیکی‌های نجف‌آباد دستمال یزدی دور گردنش پیچانده و او را خفه کردم. کارت عابر بانک پیرمرد را برداشته و جنازه‌اش را در همان حوالی رها کرده و بعد سوار بر خودرو شده و چند کیلومتر آن طرف‌تر در کنار ورودی یکی از شهرهای اطراف آن را پارک کردیم و به وسیله یک سواری خودرا به شهر مان رسانده و با برداشت ۲ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان از حساب پیرمرد برای مواد مصرفی خودمان را تهیه کردیم.