صفر تا صد همسرکشی در ایران + علل و هشدار

به گزارش رکنا، همسرکشی بعنوان اصطلاحی کلی در معنای از بین بردن زن یا مرد بدست همسر قانونی او بکار می‌رود. بشکل اختصاصی‌تر، این واژه دو نمود مصداقی زن کشی و شوهرکشی یافته است. همسرکشی را در قالب جوامع علاوه بر نگاه مجرمانه در قالب نوعی آسیب اجتماعی نیز مورد بررسی قرار می‌دهند.

در جوامع سنتی و مرد سالار بدلیل بسته بودن و خصوصی پنداشتن حریم خانواده، شیوع این آسیب از جنبه شوهرکشی بشدت کم بوده و جنبه زن کشی آن نیز عموما مخفی می‌ماند. اما در جوامع جدید این پدیده توسط قانون بشدت تحت کنترل و بررسی قرار می‌گیرد و ابعاد مخفی آن تا حد زیادی کاهش یافته است.

بررسی‌ها گویای این واقعیت است که در جوامع در حال گذار، بر شدت پدیده شوهر کشی افزوده شده و زنان برای رهایی از محدودیت‌های عدیده قانونی و اجتماعی، تمایل به این کار آنهم با واسطه قرار دادن یفرد ثالث را پیدا می‌کنند. در مقابل این داستان و در بحث زن کشی در جوامع در حال گذار، تحقیقات نشان می‌دهد که در ۸۵ درصد از زن‌کشی‌ها، شوهر به دلایلی مانند بدگمانی یا تحت تأثیر مواد مخدر و روان‌گردان دست به زن‌کشی می‌زند.

متاسفانه شرایط اقتصادی کشور، گذار تدریجی جامعه از حالت سنت به سطوحی جدید، تغییر در الگو‌های اعتقادی- ارزشی افراد، سبب تشدید آسیب‌های اجتماعی همسرکشی در کشور شده است. در این بین، تهران بدلیل تراکم جمعیتی و فشار بالای تغییرات، رتبه نخست کشور در قتل‌های خانوادگی را دارد.

در پرونده زنانی که مرتکب قتل همسر می‌شوند، نخست خشونت ،بدرفتاری شوهر و خیانت مرد عمده‌ترین علت‌ها به شمار می‌روند و معمولاً زنان در کشتن همسرشان، همدست داشته و اصولا درهمسرکشی، زنان معاون در جرم محسوب می شوند.

همسر کشی در بین زنان و مردان متفاوت است، مردهایی که گمان می کنند همسرشان مرتکب ارتباط ناشمروع شده، معمولا کشتن او را جایز می دانند و جرم به حساب نمی آورند .

این افراد بعد از قتل همسرشان به عنوان مجرم و قاتل شمرده شده و در صورتی که اولیا دم مقتول تقاضای قصاص داشته باشند، مرد باید قصاص شود، در حالیکه زنان معمولا در کشتن همسرشان، همدست داشته و اصولا درهمسرکشی، زنان معاون در جرم محسوب می شوند.

خشونت های خانوادگی و همسر کشی ها می تواند جسمانی، جنسی، روانی یا عاطفی باشد و در این بین خشونت جسمانی، شایع ترین نوع خشونت خانوادگی به شمار می رود. با این حال خشونت روانی، اثراتی پایدارتر و طولانی تری نسبت به خشونت جسمانی دارد.

اثرات روانی اعمال خشونت در خانواده به صورت استرس، دلواپسی، نگرانی و افسردگی بطور اعم در بزرگسالان و خردسالان و اضطراب، ترس از جدایی، شب اداراری و ... به طور اخص در کودکان بروز می کند.

به نظر می رسد افزایش خشونت های خانگی و قتل های خانوادگی آن هم بر اثر اختلافات مالی و خشونت های آنی، وظیفه گروه های مختلف جامعه را در جهت ارتقای فرهنگ خانواده ها و رفع نواقص احتمالی در قوانینی که باب توجیه قتل ها را باز می گذارد، سنگین تر از گذشته کرده است.

البته باید در نظر داشته باشیم که مسئله همسرکشی فقط مختص ایران نیست؛ در کشور‌هایی مانند کلمبیا، گینه، آفریقای جنوبی، برزیل، مکزیک و پاناما هم آمار همسرکشی قابل‌توجه است. همچنین مطابق آمار منتشرشده در آمریکا نیز در سال ۲۰۱۵، نسبت جنسیتی همسرکشی در این کشور، دوبرابر کشور‌های انگلیسی‌زبان اروپای غربی، استرالیا و کانادا بوده است. طبق آماری که از نتایج یک پژوهش ۱۰ ساله است، در آمریکا به ازای هر صد مردی که همسرکشی می‌کنند، ۷۵ زن مبادرت به قتل همسران خود می‌کنند.

اگر بخواهیم نگاهی گذرا به پرونده های پر سرو صدای قتل های خانوادگی در چندسال اخیر بیاندازیم مثال های زیر گویای بخشی از ماجراست؛ به عنوان مثال 23 دی ماه  سال گذشته مرد جوانی به نام میثم 23 ساله در تماس با اورژانس خبر از حال وخیم خود داد و امدادگران اورژانس در حالی بالای سر او در خانه اش واقع در شهرک صادقیه تهران حاضر شدند که تشنج کرده بود و پیکر نیمه جان همسر جوانش به نام رویا 21 ساله هم در گوشه ای از اتاق افتاده بود.

بلافاصله هر دو جوان به بیمارستان منتقل شدند اما علی رغم تلاش کادر درمان رویا جان خود را به دلیل آسیب ترامادول به عناصر حیاتی از دست داد و این در حالی بود که آثار ضرب و جرح روی بدن زن جوان دیده می شد.

با توجه به ادله و شواهد موجود، میثم به اتهام قتل همسرش بازداشت شد، بررسی ها نشان می داد میثم و رویا از مدتی قبل با هم اختلاف پیدا کرده بودند و روز حادثه میثم از خانه بیرون رفته و 120 عدد ترامادول خریداری کرده و به خانه برگشته بود. متهم به قتل این پرونده برای توضیح انگیزه خود برای همسر کشی گفته بود:« گمان می کردم که همسرم در حال پنهان کردن موضوعی است.همین مسائل باعث بروز اختلافاتی بین ما شده بود و روز حادثه تصمیم به خودکشی گرفتم برای همین 120 ترامادول خریدم و به خانه آمدم.اما نفهمیدم چطور شد که همسرم نصف قرص ها را خورد.من هم بعد از آن تصمیم به خودکشی گرفتم و بقیه قرص را خوردم اما سریع پشیمان شدم و با اورژانس تماس گرفتم.»

با توجه به اینکه روی بدن رویا آثار ضرب و جرح وجود داشت،متهم برای تحقیق در مورد نحوه خرید قرص ها و نحوه دخالت در مرگ رویا و دیگر موضوع های مرتبط با ابعاد مبهم پرونده در اختیار ماموران اداره دهم آگاهی تهران قرار داده شد.

یا در مثال دیگری؛ شامگاه چهارم دی سال ۹۷، اعظم ۳۶ ساله همسرش را در خانه شان در حوالی کوهسار خفه کرد و همان موقع با پلیس تماس گرفت.ماموران وقتی به خانه این زوج رفتند با جسد مردی ۵۴ ساله به نام حبیب روبه‌رو شدند.

بر اساس روایت دختران این مرد و همسرش او مردی بدخلق بود که اهل جدل و دعوا در خانه بود. در نهایت یک بار که نفسش می‌گیرد همسرش اسیر خشم می‌شود و شوهر را می‌کشد.

اعظم با ارائه روایتی از قتل هسمرش به قاضی گفت: آخرین بار حبیب با دختر کوچکم درس کار می کرد که شروع به فحاشی کرد و دخترم را کتک زد.او فحش های رکیکی به دخترم داد، از رفتار او عصبانی شدم و به او اعتراض کردم اما حبیب دست بردار نبود. او به سوی من حمله کرد تا مرا کتک بزند.او حتی به سمت آشپزخانه رفت و چاقوی آشپزخانه را برداشت. همان موقع دعوا میان ما بالا گرفت و وقتی حبیب به خاطر تنگی نفس روی مبل افتاد،در یک لحظه روسری را دور گردنش پیچیدم و او را خفه کردم.

یا در پرونده دیگری که همسرکشی که در ارومیه رخ داد و زن سنگدل شوهرش را در خواب سلاخی کرد و پرونده جدیدی از همسرکشی رقم زد.

در این پرونده در پی اعلام مرکز فوریت های پلیسی۱۱۰ مبنی بر وقوع یک فقره قتل فردی مذکر حدودا ۳۲ ساله در ارومیه  اکیپی از کارآگاهان اداره جنایی و تشخیص هویت بلافاصله به محل وقوع جرم اعزام شدند. در بررسی اولیه برابر اعلام همسر مقتول مشخص شد حوالی ساعت۶ صبح در خواب توسط شخصی ناشناس که وارد منزل شده بود به قتل رسیده و به جهت حساسیت موضوع رسیدگی به آن در دستور کار کارآگاهان اداره مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی استان قرار گرفت.

در تحقیقات اولیه مشخص شد مقتول با استفاده از  کارد آشپزخانه به قتل رسیده است، همسر مقتول در بازجویی های اولیه منکر قتل همسرش شد که نهایتا در مواجهه با دلایل، مدارک و مستندات کافی به جرم ارتکابی خود به انگیزه اختلاف  خانوادگی با همسرش اعتراف کرد.

در همه این مثال ها عمدتا انگیزه قتل ها خیانت، مشکلات مالی یا خانوادگی عنوان شده که سالانه باعث افزایش آمار جرم و جنایت در کشور می شود.

در پایان باید دید مجازات قتل همسر یا همسرکُشی چه تفاوتهایی هایی با سایر مجازاتهای قتل عمد دارد؟ این نکته از جایی حائز اهمیت است که ماجرای همسرکشی در ایران به دلایل ناموسی، تبدیل به نکته قابل توجهی در بین قتلهای کشور شده است که به روشنی آماری از آنها منتشر نمی شود. برخی تحقیقات حاکی از آن است که قتلهای با افتخار یا قتلهای ناموسی حدود ۱۵ درصد از قتلهای کشور را شامل می شود.

در مجازات اسلامی، قصاص، مجازات کسی است که جنایتی را عمدا بر نفس، اعضا و منافع اعضای بدن دیگری وارد کرده باشد. به جز مسایل کلی قصاص که مربوط به برابری در دین، عقل و آزادی است، در قانون، تفاوتی وجود ندارد که فرد قاتل، زن یا شوهر مقتول بوده یا بر عکس باشد.

البته شرایط قصاص از جمله عمدی بودن قتل، شرایط برابر قاتل با مقتول در دین، آزادی و سلامت عقل و درخواست اولیای دم، برای اجرای قصاص باید وجود داشته باشد.

با این حال در بند ث ماده ۳۰۲ قانون مجازات اسلامی استثنائات قصاص شوهر قاتل در قتل زن خود وارد شده است. این استثنا می گوید: در صورت قتل «زانی و زانیه در حال زنا نسبت به شوهر زانیه در غیر موارد اکراه و اضطرار» قصاص انجام نمی شود و دیه هم تعیین نخواهد شد.

طبق این استثنا، در صورتی که شوهری، زن خود را هنگام رابطه غیراخلاقی با مرد اجنبی مشاهده کند و یقین داشته باشد که این رابطه جنسی، ناشی از اجبار غیرقابل گریز (مانند تجاوز –زنای به عنف) نیست، می تواند با به قتل رساندن همسر خود و مرد بیگانه، از مجازات در امان باشد.

در کتب فقه شیعی از جمله جلد ۱۹ کتاب الوسایل، باب ۲۵، و جلد ۱۸ آن کتاب در باب ۲ درباره شرایط این نوع از قتل، حدیثی از حضرت امام حسین علیه السلام روایت شده است که البته مستند آن ضعیف عنوان شده است. مطابق این روایت، حضرت می فرماید که پیامبر اکرم(س) با یکی از صحابه به نام سعد بن عباده، درباره فقدان قصاص شوهری که زنش را در فراش بیگانه ببیند، گفتگو کرده اند و نتیجه آن این شد که در صورتی که مردی، زن خود را بر فراش بیگانه ای ببیند و با یک ضربت شمشیر آنها را به قتل برساند، بر او مجازاتی نیست.

طبق قانون مجازات اسلامی، دیه نفس زن، نصف دیه مرد است. اگر زنی، شوهرش را عمدا بکشد، باید نیمی از دیه او را به اولیای دم بپردازد و خود نیز از این دیه که در حکم ارث است، محروم می ماند. به این نصف دیه پرداختی «فاضل» یا «تفاضل» دیه می گویند.

طبق ماده ۳۶۰ قانون مجازات اسلامی، اولیای دم، «میان قصاص با رد فاضل دیه (دادن نصف دیه نفس به قاتل و اجرای قصاص) و گرفتن دیه مقرر در قانون (گرفتن نصف دیه کامل مرد) ولو بدون رضایت مرتکب (زنی که همسرش را کشته) مخیر است».

در صورت پرداخت فاضل دیه، مرد مجازات می شود و در صورت گرفتن دیه زن، مجازات قتل از جنبه خصوصی، تمام می شود و حبس به عنوان مجازات عمومی قاتل، آغاز خواهد شد.