رکنا گزارش میدهد؛
دختر 7 ماهه این معدنچی طبس در حسرت آغوش پدر + فیلم گفتگوی تلخ با برادر جواد قاسمی
حوادث رکنا: برادر جواد قاسمی، یکی از جانباختگان فاجعه دلخراش معدنجو در طبس به بیان زندگی برادرش و اتفاقات رخ داده در روز حادثه پرداخت.
به گزارش خبرنگار رکنا، جواد قاسمی، فرزند خانوادهای بود که کوشش و ایثار را از پدر آموخت و همچون پدر خطر را به جان خرید، رخت کارگری بر تن کرد و در عمق 700 متری زمین نفس کشید؛ سرانجام حادثه دلخراش معدن زغال سنگ طبس او را از والدین، تنها برادر و همسر و فرزندش گرفت.
احسان قاسمی، برادر جواد قاسمی، یکی از جانباختگان فاجعه دلخراش معدنجو در طبس درباره برادرش به خبرنگار رکنا میگوید: جواد فرزند ارشد خانواده و برادر بزرگترم بود که فقط 26 سال سن داشت و با رفتنش کمرم را شکست. فاصله سنی ما شش سال بود و تکیهگاهی امن برای من محسوب میشد که دیگر او را ندارم.
او درباره ورود برادرش به معدن عنوان میکند: جواد حدود پنج سال در معدن کار کرد و یک سالی میشد که به معدنجو آمده بود؛ چراکه روزی 20 ساعت کار میکرد و فقط چهار ساعت را برای استراحتشان اختصاص داده بودند. از آنجایی که پدرم در معدن و در سطح زمین مشغول است، او را به معدنجو برد تا در کنار خودش باشد و استراحت بیشتری داشته باشد که سرنوشت به گونه دیگری برایش رقم خورد.
قاسمی به تشریح جزئیات روز حادثه میپردازد و میگوید: آن روز پدرم در خانه بود و همه خواب بودیم؛ با خانه تماس گرفتند و پرسیدند جواد شیفت است؟ پاسخ مثبت دادیم و چیزی به ما نگفتند. پس از آن از طریق اخبار از حادثه رخ داده با خبر شدیم و سریعا به معدن رفتیم و اجسادی که خارج میکردند را دیدیم. پس از 12 ساعت که مقابل تونل منتظر بودیم، جسد برادرم را خارج کردند.
او با اشاره به حضور برادرش در تیم فوتسال کارگری، عنوان میکند: روز حادثه باید در سالن فوتسال میبود و حکم مقام سومی خود در مسابقات را دریافت میکرد که ریزش تونل به او فرصت نداد.
قاسمی از پدر شدن برادرش خبر داده و اظهار میکند: برادرم هفت ماه پیش پدر شد و دخترش نورا تازه برای "بابا" گفتن آماده میشد. روز پیش از حادثه او را دیده بودم و پیش از ناهار با یکدیگر وقت گذراندیم و پلیاستیشن بازی کردیم. شب هنگام رفت تا صبح زود در معدن حاضر شود و دیگر بازنگشت.
او خاطرنشان کرد: از دولت و مسئولان میخواهم حالا که دسته گل خانواده ما فدا شده است، همه معادن را ایمنسازی کنند و دیگر خانوادهای را به عزا ننشانند. من معتقدم تقدیر و سرنوشت جواد ما برای بهبود آینده دیگر جوانان بود.
خبرنگار / غزل ساری اصلان
ارسال نظر