سخنی صمیمانه با متولیان تعلیم و تربیت کشورم!

به گزارش رکنا، شاید اولین وزیر آموزش و پرورش ایران یا موسس اولین مدارس مدرن در این کشور را نشناسیم اما کمتر کسی است که با امر تعلیم و تربیت سروکار داشته باشد و جبار باغچه بان و خدماتش به دانش آموزان ناشنوا و کم توان را نشناسد.

در دوره ای که تمرکز آموزش و پرورش بر روی دانش آموزانی بود که از لحاظ جسمی و ذهنی در سلامت کامل به سر می بردند، مردی به نام جبار باغچه بان اقدام به راه اندازی اولین مدرسه ناشنوایان در ایران نمود.

او عاشقانه تلاش کرد تا دنیای سراسر سکوت کودکان ناشنوا را با تقویت سایر حس ها و توانایی ها در وجود آنان به تجربه لمس صداها و خواندن حرکت لبها نزدیک کند و ابعاد زندگی این کودکان را تا حد امکان به شرایط یک زندگی بهنجار پیوند بزند.

تلاشی که برای همیشه نام او را در تاریخ تعلیم و تربیت این سرزمین جاودانه کرد. بدون شک جبار باغچه بان نیز می توانست با تاسیس یک مدرسه خصوصی برای کودکان توانای جسمی و ذهنی به راحتی به آموزش و پرورش شاگردان خود بپردازد.

اما او مسیر سخت اما تاثیر گذار بر سرنوشت هزاران دانش آموز نیازمند توجه بیشتر را برگزید و اینگونه بود که نام او در تاریخ آموزشی ما ماندگار شد. یافته های مطالعاتی من و همکارانم در پلیس آگاهی پایتخت بر روی مجرمین خاص نشان می دهد با اینکه اکثر مجرمین با دامنه متنوعی از ارتکاب جرائم توسط این پلیس دستگیر و تحویل مراجع قانونی شده اند اما سرگذشت همه آنان در یک نقطه مشترک در گذشته به هم پیوند می خورد .

تجربه آموزشی مشترک!این افراد در گفتگو با اینجانب به عنوان روانشناس پلیس اظهار داشته اند: پس از ارتکاب رفتارهای هنجارشکنانه در مدارس در سنین نوجوانی از محیط آموزشی طرد و در جامعه رها شده اند .شاید رسیدگی به دانش آموزان باهوش و خوش رفتار با خانواده های بی نقص دوران خدمت بی دغدغه ای را برای یک معلم، مدیر یا ناظم رقم بزند اما بدون شک این شرایط رسالت اصلی نظام تعلیم و تربیت نیست.

بسیاری از افراد بزه کار در کودکی و نوجوانی علائم اولیه اختلالات و بیماریهای روانی را در محیط آموزشی نسبت به همسالان و اولیاء مدرسه و اطرافیان خود بروز می دهند اما به جای دریافت خدمات حمایتی روانشناختی و برنامه آموزشی اصلاحی به سرعت از مدرسه خود طرد و اخراج می شوند و مدرسه با این روش آرامش و رضایت دلخواه خود را به محیط آموزشی بازمی گرداند.

اما در سوی دیگر این ماجرا نوجوانی نیازمند درمان وجود دارد که در جامعه رها و فراموش شده و دیگر دیده نمی شود تا زمانی که با آخرین حلقه برخورد با آسیبها و جرائم یعنی پلیس روبرو شده و دیگر فرصتی برای بسیاری از حمایتهای روانشناختی و درمانی ندارد. اختلالات روانی و تمایلات ضد اجتماعی در نظام روانی او ریشه دوانده و ارتکاب برخی جرائم جنائی همچون قتل و تجاوز دیگر راه بازگشتی برای او به جامعه باقی نگذاشته است .

بیایید تا دیر نشده در برنامه های آموزشی خود تجدید نظر کنیم و این نوجوانان را از نگاه دلسوزانه جبار باغچه بان ببینیم و با انرژی و احساس مسئولیت مضاعف به درمان و اصلاح و آموزش آنان بپردازیم و قبل از اینکه برای جلوگیری از سقوط یک انسان به ورطه نابودی دیر شود نوجوان دچار مشکل را با مهربانی و حمایتهای روانشناختی به استانداردهای دانش آموزان عادی نزدیک کنیم و به رسالت خود برای پرورش انسان های سالم اخلاق مدار و با وجدان و قانونمند برای جامعه اقدام نماییم .

شاید نشاندن مهر اخراج بر پرونده یک دانش آموز بیش فعال، پرخاشگر یا ناسازگار راحت ترین واکنش در برخورد با مشکلات بوجود آمده باشد اما بیایید برای پرورش نسلی سالم و با وجدان و دارای بالاترین سطح از سلامت و بهداشت روان ، نگاه عاشقانه و مهربانی و فداکاری جبار باغچه بان را سرلوحه خود قرار دهیم.

به قلم: سرگرد سمانه مهربانی - معاون اجتماعی پلیس آگاهی تهران بزرگ

 

کدخبر: 1043252 ویرایش خبر
لینک کپی شد
آیا این خبر مفید بود؟