پسر جوان از برای فرار از زیر ذره بین مادرش به مواد پناه برد / کمکم کنید + نظر کارشناسی
حوادث رکنا: مدام زیر ذربین بودم از وقتی یادم می آید مادرم مدام مرا رصد می کرد از این کار های او به شدت خسته شده آن دیکر نمیتوانم تحمل کنم زود عصبی میشود و کنترل رفتارهایمان از دستم خارج شده .....
به گزارش رکنا، فرزاد جوانی 23 ساله با قدی متوسط و لاغر اندام و چهره ای گندمگون با مادر خود که بسیار مضطرب و ناراحت بود وارد اتاق مشاوره شدند و هر دو با تعارف من روی صندلی نشستند و مادر شروع به صحبت کرد.
راستش پسرم مدتی است که رفتارهایش عجیب و بسیار عصبی شده است و برای هر چیزی بهانه می آورد و دعوا راه می اندازد و فحاشی می کند و بعضی وقتها از شدت عصبانیت به وسایل خانه هم آسیب می رساند،شب ها دیر وقت به خانه می آید و وقتی اعتراض میکنیم شروع به فحاشی می کند ،واقعا اعصاب برای ما نگذاشته است،با دوستان ناباب رفت و آمد می کند .
همین طور که مادر در حال صحبت کردن بود ،پسرش با عصبانیت از من درخواست کرد که می خواهم تنها با شما صحبت کنم،مراجع از من خواست یک لحظه پسرش بیرون برود و بعد از تمام شدن حرف های او به اتاق بیاید،وقتی پسر بیرون رفت مادر به آرامی طوری که یه وقت پسر متوجه نشود سرش را به طرف من آورد و آهسته گفت خانم من چند وقت پیش بسته ای را از اتاق پسرم پیدا کردم و یواشکی برداشتم و نمی داند و وقتی به برادرم نشان دادم متوجه شدم که مواد مخدر (گل)است و فکر کنم پسرم اعتیاد پیدا کرده است و بخاطر همین است که رفتارهای او این قدر تغییر کرده است.نمی دانم چه کار کنیم؟
از مادر خواستم که بیرون برود و پسرش را خواستم که وارد اتاق مشاوره بشود،بعد از صحبت کردن با جوان و دادن شرح حال ،شروع به درد و دل کرد و اظهار کرد که از کنترل گری های مادرم خسته شدم و باید نباید های او بسیار مرا را آزار می دهد، پسر جوان گفت که به هر دری زدم نتوانستم کار خوبی را پیدا کنم و از آنجایی که همیشه تحقیر شدم و همیشه شنیدم که تو عرضه کاری رو نداری و همیشه مادرم ادای مادرهای خوب را در آورده و همیشه از من ایراد می گیرد و پدرم هم که انگار وجود ندارد و نمی شود با او صحبت کرد،فقط کار کرده و کار و هیچ وقت وجودش در کنار ما نبوده و هیچ چیز را نمی شود با او در میان گذاشت چون انقدر عصبی می شود که آدم پشیمان می شود که حرفی را با او در میان بگذارد .
در ادامه به آرامی گفت راستش را بخواهید 2 سال پیش با جوانی آشنا شدم که رفته رفته متوجه شدم با دوستانش مواد مصرف می کند من هم چون خیلی با او بودم و در دورهمی های آنها شرکت می کردم یک وقت به خودم آمدم که دیدم من هم آلوده شده ام ،خودم از این بابت حس خوبی ندارم ولی واقعا نمی دانم چی کار کنم؟پدر و مادرم هم که رو مخم هستند و با اخلاق های گیرشان اعصاب مرا به هم می ریزنند، پسر جوان از من خواست که این مطلب پیش خودم بماند و به مادرش نگویم که به مواد آلوده شده است تا خودش راهی را پیدا کند و سر در گم بود ،در حالی که مادر به پسر و کارهایش شک کرده بود و او نیز از من درخواست کرده بود که پسر جوانش متوجه نشود چون اگر بفهمد که بسته مواد را او از اتاقش برداشته عصبی می شود و زندگی را به آتش می کشد.
نظرکارشناسی
سهیلا فارجی کارشناس ارشد مشاور خانواده
مراجع به دلیل تک پسر بودن و کنترل گری های بیش از حد مادر و سبک فرزند پروری مستبدانه و باید نباید های مادر و سبک دلبستگی ناایمن و عدم ارتباط مؤثربا پدر با آسیب های ناشی از کنترلگری چه در سن نوجوانی که به هیجان طلبی بالا که از مشخصه های اصلی نوجوانی است ، روبرو شده و چون راهنمای امنی نداشته از راهکارهای مقابله ای هیجان مدار ناسالم استفاده نموده است و همچنان ادامه داشته تا اینکه در دوران جوانی از محیط مشوق اجتماعی و الگو پذیری از دوستان و فشار همسالان و فقدان مهارت های زندگی از جمله جرأت مندی از موارد دیگری است که به تشدید این آسیب که اعتیاد به مواد مخدر می باشد در مراجع دامن زده است.
ارسال نظر