قهرمان بوکس کرمانشاهی اشک همه را درآورد! + عکس
حوادث رکنا : مرگ قهرمان بوکس کرمانشاهی نوید بخش زندگی دوباره برای بیماران نیازمند به اهدای عضو شد.
به گزارش رکنا، بدنبال مرگ مغزی نوید تکلو بوکسور کرمانشاهی بر اثر یک حادثه، خانواده خیر خواه این جوان با اهدای اعضای وی به بیماران نیازمند موافقت کردند.
پیکر این جوان کرمانشاهی صبح امروز پنجشنبه جهت جداسازی اعضا به تهران اعزام شد تا با اهدای اعضایش چند بیمار نیازمند به زندگی باز گردند.
به تازگی به اردوی تیم ملی دعوت شده بود و این اتفاق یعنی برداشتن یک قدم بزرگ برای رسیدن به هدف اصلی قرار بود دو روز دیگر راهی آبادان شود و در مسابقات کشوری بوکس شرکت کند اما تصادف مرگباری که رخ داد باعث شد داستان این قهرمان بوکس کشور تمام شود و با اهدای اعضای بدنش ،او قهرمان زندگی شود.
نیمه های شب پنجم مهرماه امسال بود که تلفن خانه خانواده تکلو به صدا در آمد.وقتی پدر خانواده گوشی تلفن را برداشت صدای پسرجوانی را شنید که با گریه می گفت می گفت:«نوید تصادف کرده و حالش خوب نیست ،ما الان در بیمارستان طالقانی هستیم.»
مرد با شنیدن این خبر شال و کلاه کرد و خودش رابه بیمارستان طالقانی شهرشان کرمانشاه رفت.آن شب خانواده نوید تلخ ترین ساعات عمرشان را پشت سرگذاشتند.پسر 22 ساله اشان روی تخت بیمارستان بود،معاینات پزشکان حاکی از آن بود که ضربه شدیدی به سرش وارد شده و امیدی به بازگشت او به زندگی نیست.این دومین خبر تلخی بود که خانواده تکلو آن شب شنید.تا چند ساعت قبل پسرشان زنده بود و از اینکه قرار است دو روز دیگر در مسابقات بوکس کشوری شرکت کند در پوست خودش نمی گنجید اما حالا انگار همه چیز تمام شده بود و همه آرزوهایی که برای پسرش داشت به باد رفته بود.
حادثه ای که در کمین نوید بود
هادی رستگاری دایی نوید درباره حادثه ای که باعث شد خواهرزاده اش راهی بیمارستان شود اینطور می گوید:آن شب نوید و دوستانش برای تفریح سوار موتورهایشان می شوند و از خانه بیرون می روند.ساعت حدود دو نیمه شب بود که وقتی درحال برگشت به خانه بودند به خاطر شن هایی که روی آسفالت خیابان ریخته شده بود نوید تعادل موتور را از دست می دهد و به زمین می خورد .متاسفانه در آن لحظه دوستش که پشت سر نوید بود از راه می رسد و با موتور از روی سرش رد می شود.
چند روز چشم انتظاری
فقط یک روزنه کوچک امید وجود داشت تا نوید دوباره به زندگی بازگردد اما پس از گذشت چند و با توجه به اینکه پزشکان بیمارستان طالقانی کرمانشاه تمام تلاش خود را به کار بستند تا پسر جوان دوباره سلامتی اش را به دست بیاورد نوید به دلیل شدت صدمه ای که به سرش وارد شده بوود دچار مرگ مغزی شد.
تلاش برای گرفتن رضایت
با اعلام مرگ مغزی بیمار ،تلاش ها برای گرفتن رضایت خانواده بیمار جهت اهدای اعضای بدن او به چند بیمار نیازمند آغاز شد.
دایی نوید می گوید:وقتی درجریان ماجرای مرگ مغزی او قرار گرفتیم و توسط بیمارستان پیشنهاد دادند که اعضای بدن او را به چند بیمار نیازمند اهدا کنیم ماجرا را با خواهرم و همسرش درمیان گذاشتم .همسر خواهرم از همان ابتدا رضایت خودش را اعلام کرد و گفت من رضایت می دهم اما تصمیم نهایی با همسرم است.
او ادامه می دهد:برای یک مادر دل کندن از فرزند سخت است ،حدودا 5 ساعتی با خواهرم صحبت کردم و درنهایت او نیز قبول کرد رضایت بدهد.وقتی خواهرم برای اهدای اعضای نوید رضایت گفت درحالی که اشک می ریخت و بی قرار بود گفت:چند وقت پیش درخانه مشغول تماشای تلوزیون بودیم ،برنامه ای درباره اهدای درحال اهدای عضو بود.نوید که این برنامه را دید رو به من کرد و گفت مادر قول بده اگر یک روز دچار مرگ مغزی شدم حتما اعضای بدنم را اهدا کنید.امروز وقتی مرگ مغزی او را اعلام کردند و گفتند بهتر است اعضای بدنش را اهدا کنیم به یاد حرف های آن روزش افتادم و حالا که واقعا او دیگر به زندگی برنمی گردد بهتر است به خواسته پسرم عمل کنم.
به این ترتیب با همکاری واحد فراهم آوری اعضای پیوندی بیمارستان ایت الله طالقانی کرمانشاه رضایت خانواده بیمار مرگ مغزی گرفته شد و عملیات انتقال بیمار برای پیوند اعضای او به چند بیمار نیازمند آغاز شد و دکتر کریمی رئیس واحد فراهم آوری اعضای پیوندی بیمارستان آیت الله طالقانی کرمانشاه در این باره می گوید: این رضایت گیری برای اهدای اعضای بدن بیمار مرگ مغزی در کم تر از 5 ساعت صورت گرفت و درنهایت با اعلام رضایت خانواده بیمار ،هماهنگی های لازم جهت انتقال بیمار از بیمارستان طالقانی کرمانشاه به بیمارستان امام خمینی (ره) تهران انجام شد و بیماربا آمبولانس مخصوص و یک تیم عملیاتی از کرمانشاه رهسپار تهران شد.
وی در ادامه افزود:در طول یک سال گذشته خوشبختانه تیم واحد پیوند اعضا درکرمانشاه تلاش های زیادی برای اخذ رضایت خانواده بیماران مرگ مغزی انجام داد و نتیجه این تلاش ،موفقیت در زمینه رضایتگیری یازده بیمار مرگ مغز ی بود.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
خدا رحمتت کنه
من خودم یکی از بچه محل های مرحومم بنظرم شهرداری تو این ماجرا بی تقصیر نبوده خودم بعد تصادف محل تصادف رو دیدم یک طرف خیابون چند تا تپه ماسه با فاصله کم ریخته بودن و طرف دیگه هم جدول بتنی روی آسفالت بود بدون روشنایی و علائم خبری یکی از تپه های ماسه مقدارش کمتر بوده و دوست عزیزمون متوجه اش نشده
جالب اینجاس روز بعدش تموم ماسه ها و جدولها رو از اون خیابون برداشتن
خدا به خانواده اش صبر بده
خدا رحمتش کنه پسر خوبی بود
من چند سال تصادف کردم که مقصر اصلی اداره راه و شهرداری بود..