رمزگشایی از ادعای هلاکت ابوبکر البغدادی/ بازخوانی اظهارنظر جنجالی اسنودن درباره سرنوشت یک تروریست
رکنا: مقامات آمریکایی در حالی از به هلاکت سرکرده داعش خبر میدهند که نظیر همین ژست را در سال ۲۰۱۱ از سوی باراک اوباما درباه کشته شدن رهبر سابق القاعده نیز شاهد بودیم.
به گزارش رکنا، روز گذشته نشریه نیوزویک به نقل از سه مقام نظامی آمریکایی نوشت که پنتاگون طی حملهای در شمال سوریه، ابوبکر البغدادی، رهبر گروه تروریستی داعش را هدف قرار داده و به هلاکت رسانده است. یک مقام ارشد پنتاگون و یک فرمانده ارتش نیز گزارش نیوزویک درباره موفقیتآمیز بودن این عملیات را تأیید کرده و گفتهاند فردی که کشتهشده، همان ابوبکر البغدادی است و تأیید رسمی را به آزمایش دی. ان.ای منوط کردند.
پس از درگیری مختصر نیروهای ویژه آمریکا و حرکت به سمت محل استقرار بغدادی، او بهوسیله جلیقه انفجاری، دست به انتحار و خودکشی زده است. دو تن از همسران بغدادی هم بهوسیله جلیقههای انتحاری که به تن داشتند، خودکشی کردند. نیوزویک نوشته اگر این عملیات موفقیتآمیز بوده باشد، بغدادی بلندپایهترین رهبر یک گروه تروریستی است که از زمان کشته شدن اسامه بنلادن در سال ۲۰۱۱ دستگیر یا به هلاکت رسیده است، اما آیا این ادعا واقعیت دارد؟ از کجا میتوان مطمئن بود که ابوبکر البغدادی به سرنوشت بنلادن دچار شده و اساساً آیا رهبر القاعده کشتهشده تا بتوان با قاطعیت از به درک واصل شدن رهبر داعش سخن گفت؟!
اسنودن: شواهدی دارم که بنلادن کشته نشده و در آمریکا با همسرانش زندگی میکند
ادوارد اسنودن، پیمانکار آژانس امنیت ملی آمریکا (National Security Agency) در شهریور ۹۴ اظهارنظری جنجالی درباره ادعای کشته شدن اسامه بنلادن، رهبر سابق القاعده مطرح کرد. وی در گفتگو با مسکو تریبیون تأکید کرد: «بنلادن همچنان زنده است و در کشور باهاما زندگی میکند و همچنان از حقوقبگیران آژانس اطلاعاتی آمریکا (سیا) محسوب میشود. من اسنادی دارم که نشان میدهد بنلادن همچنان در فهرست حقوقبگیران سازمان سیا قرار دارد و هرماه مبلغ ۱۰۰ هزار دلار برایش از طریق سازمانها و اقدامات تجاری و بهصورت مستقیم بهحساب بانک ناسائو پول واریز میشود. مطمئن نیستم که بنلادن در حال حاضر دقیقاً در کجا زندگی میکند، اما در ۲۰۱۳ او بهصورت مخفیانه در ویلایی با پنجتن از همسران و تعداد بسیار زیادی از فرزندانش در باهاما زندگی میکرد.»
اسامه بن لادن - رهبر پیشین القاعده
گفتنی است که آژانس امنیت ملی آمریکا یک سازمان دولتی است که زیر نظر پنتاگون اداره میشود. این سازمان در ۴ نوامبر ۱۹۵۲ (میلادی) پایهگذاری شد و وظیفه اصلی آن نظارت بر کنشهای مخابرات و ماهوارهای و رمزگشایی در آمریکا و سراسر جهان به شمار میآید که نیازمند گردآوری مقدار زیادی رمزشناسی (cryptanalysis) است. این آژانس از اعضای کلیدی جامعه اطلاعاتی آمریکاست و یکی از محرمانهترین سازمانهای اطلاعاتی در جهان به شمار میآید.
پیمانکار فراری آژانس امنیت ملی آمریکا که افشاگریهای او از شیوههای جاسوسی واشنگتن از ارتباطات بینالمللی و حتی مکالمات رهبران اروپایی، خشم متحدان کاخ سفید را برانگیخت، میگوید که دولت آمریکا با انجام اقداماتی با همکاری سرویسهای مخفی پاکستان مرگ جعلی اسامه بنلادن را منتشر کرد و باعث شد تا او بهصورت مخفیانه زندگی کند. از آن زمان تاکنون همه فکر میکنند که بنلادن کشتهشده و هیچکس به دنبال او نیست، اما مسئله شکل دیگری است. او بدون ریش و لباس نظامی قابلشناسایی نیست و میتواند بهراحتی مخفی شود. اسنودن همچنین میگوید که اسنادی برای اثبات زندهبودن بنلادن در اختیار دارد و آنها را در کتابی منتشر خواهد کرد.
تروریست پرور مهم است نه تروریست!
اینکه آیا ادعاهای اسنودن واقعیت دارند یا خیر، چندان مهم نیست. هرچند این پیمانکار جنجالی با افشاگریهای خود توانست برای مدتی، رابطه آمریکا و اروپا را شکر آب کند و مقامات آژانس امنیت ملی آمریکا نیز اظهارات او را رد نکردند، اما واقعیت این است که کاخ سفید از چهار دهه پیش به اینسو، همواره از ابزار تروریسم و قاعده تروریسم پروری برای دوام و بقای منافع خود در منطقه سود جسته است. اذعان هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه اسبق آمریکا در گفتگویی با شبکه خبری فاکس نیوز در این خصوص جای تأمل فراوان دارد. وی طی اعتراف مهمی صراحتاً تأیید کرد: «این آمریکا بود که به ایجاد گروه القاعده به رهبری اسامه بنلادن مبادرت نمود و این گروه را به انواع سلاحهای پیشرفته مانند موشکهای استینگر مجهز کرد. سپس بعد از عقبنشینی اتحاد جماهیر شوروی از افغانستان، این گروه افراطی را با مدرنترین سلاحهای آمریکایی در افغانستان و پاکستان رها کرد و بدینوسیله پایه بینظمی بنیادینی را در منطقه ایجاد کرد که هنوز ادامه دارد.»
کلینتون در سال ۲۰۱۱ نیز در نشستی در کنگره آمریکا تصریح کرد: «ما گذشته مشترکی با سازمان القاعده داریم. کسانی را که امروز با آنها در افغانستان و پاکستان میجنگیم ۲۰ سال پیش خودمان به وجود آوردیم، زیرا در جنگ علیه شوروی سابق از آنها استفاده میکردیم. ما القاعده را به وجود آوردیم، زیرا نمیخواستیم شوروی سابق بر آسیای مرکزی چیره شود و ریگان رئیسجمهور وقت آمریکا با مشارکت کنگره به زعامت دموکراتها از طرح ایجاد القاعده جهت مقابله با اتحاد جماهیر شوروی استقبال کرد. دموکراتها از این ایده حمایت و تأکید کردند ما با دستگاه استخباراتی پاکستان و عوامل پاکستانی وارد عمل میشویم تا مجاهدانی را از عربستان و سایر کشورها استخدام کنند. در همین موقع بود که وهابیت وارد اسلام شد، ما توانستیم بر شوروی سابق در سایه عملیات این افراد پیروز شویم. پس از عقبنشینی شوروی از افغانستان ما میلیاردها دلار خسارت دیدیم و مهار القاعده را از دست دادیم و همکاری با آنها را متوقف کردیم و برخورد با افکار و اعتقادات آنان را به پاکستان محول کردیم.»
داعش، پروژهای سنگین برای تأمین امنیت مرزهای رژیم صهیونیستی
پس از القاعده و به محاق رفتن تدریجی آن به دلیل از دست دادن جذابیتهایش، دستگاههای اطلاعاتی آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی، طرحی فراگیر و سنگین را برای تأمین امنیت مرزهای اسرائیل از طریق برادرکشی و ایجاد فتنههای بزرگ مذهبی در عراق و سوریه، کلید زدند. به گفته ادوارد اسنودن، این پروژه سری، «لانه زنبور» نام گرفت و دو هدف مهم «تجزیه کشورهای غرب آسیا» و «حفظ و تأمین امنیت رژیم صهیونیستی» با جذب و شناسایی سلفیهای تکفیری از سراسر جهان را در دستور کار قرار داده بود. آش تروریست پروری داعش آنقدر شور است که در رقابتهای انتخاباتی ریاست جمهوری آمریکا در سال ۲۰۱۶، دونالد ترامپ رقیب انتخاباتی هیلاری در چندین مناظره و سخنرانی به وی یادآور شد که «داعش را شما ایجاد کردید». بر اساس گزارشها، آمریکاییها در راستای اجرای پروژه لانه زنبور، فردی به نام «ابراهیم عواد ابراهیم البدری القریشی» را با سابقه عضویت در القاعده عراق در اکتبر ۲۰۰۴ از زندان بوکا واقع در مرز عراق و کویت آزاد کردند و پس از ارائه آموزشهای مخفیانه به او با کمک سرویس جاسوسی رژیم صهیونیستی، وی را ابوبکر البغدادی، سرکرده داعش نامیدند.
همراهی داعش با منافع اشغالگران صهیونیست آنچنان آشکار شد که حتی اندیشکدهها و مراکز مطالعاتی اسرائیل نیز این گروه تروریستی را «متحد» خود قلمداد کردند. سه سال پیش، درحالیکه داعش نفسهای آخر خود را در عراق و سوریه میکشید، «مرکز مطالعات تروریسم و اطلاعات مئیر عامیت» مستقر در سرزمینهای اشغالی فلسطین نوشت که در یک عرصه محدود که شامل مقابله با حضور ایران در سوریه است، منافع داعش و اسرائیل میتوانند بهطور موقت شبیه یکدیگر شوند، بهصورت که میتواند این دو را بهنوعی متحد کند! از سوی دیگر، داعشیها هم در فضای مجازی که میزبانی سایتها و صفحات آنها توسط غرب انجام میشد، صراحتاً اعلام کردند که برای جنگ با اسرائیل مأموریت ندارند و حتی تصاویری از ملاقات بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی با مجروحین تکفیری در بیمارستانهای اسرائیل منتشر شد.
ملاقات نتانیاهو با تکفیریهای بستری شده در بیمارستانی در سرزمینهای اشغالی
اهمیت حیات داعش برای آمریکا
گرچه پنتاگون و مقامات آمریکایی اعلام میکنند که رهبر داعش کشتهشده، اما مهمتر از آن، تفکر تکفیری است که همچنان باقی است و به مدد حمایت عربستان از سلفیها، همچنان پابرجاست. شاهد این مدعا آنکه هنری کیسینجر، وزیر خارجه و مشاور اسبق امنیت ملی آمریکا با ذکر خاطرهای میگوید هنگامیکه در سال ۲۰۱۶ میهمان ترامپ در کاخ سفید بود، به رئیسجمهور تازهکار آمریکا توصیه کرد که داعش نباید از بین برود. بر اساس همین دستورالعمل کیسینجر بود که وقتی با ضرب شست محور مقاومت، داعش در جبهههای مختلف عراق و سوریه در موصل، تلعفر، کرکوک و رقه زمینگیر شده بود، آمریکاییها ترتیبی دادند که وحوش داعشی به همراه خانوادههایشان به مناطق مرزی سوریه و در «قلمون غربی» منتقل شوند تا علاوه بر جلوگیری از بین رفتن عناصر آنها، مردم لبنان و مقاومت را نیز تهدید کنند، اما این حرکت نیز محکوم به شکست بود و طومار تروریستهای داعشی در آنجا نیز پیچیده شد.
در زمان جولان داعش در سوریه، آمریکاییها بارها با حملات هوایی عمدی به یگانهای ارتش سوریه و نیروهای محور مقاومت، موجب پیشروی نیروهای گروه تروریستی تکفیری داعش در جبهههایی شدند که در آنها زمینگیر شده بودند.
به فرموده رهبر حکیم انقلاب در ۲ خرداد ۹۷ در این خصوص فرمودند: «مسئله ایجاد داعش که همین رئیسجمهور کنونی آمریکا در تبلیغات انتخاباتیاش این را صریحاً گفت و البتّه قبلاً هم ما اطّلاع داشتیم؛ گفته بودند که آمریکاییها در ایجاد داعش نقش داشتند و آنها تحریککننده این مسئله بودند؛ البتّه در یک جاهایی باواسطه بود، جاهایی واسطه هم نبود. ما اطّلاع داشتیم که در موارد گوناگونی در عراق، اینها به داعش کمک میکردند و در فروش نفت بهوسیله داعش و فرار سران داعش از محاصرههایی که احیاناً پیش میآمد، در همه اینها آمریکاییها به آنها کمک کردند»؛ و بالاخره اینکه، ممکن است سرکرده داعش و پیش از آن رهبر القاعده آنطور که آمریکاییها ادعا میکنند، کشتهشده باشند و یا حتی زنده باشند، اما این اتفاقات و بهاصطلاح بمبهای خبری، ذرهای از این واقعیت که استراتژیستهای آمریکایی از طراحی گروههای تروریستی، سودهای کلان برده و منافع آمریکا را در منطقه از طریق «امنیت فروشی» به پیش میبرند، نمیکاهد. بغدادی چه زنده باشد چه مرده، مدتها بود که به مهرهای بیارزش تبدیلشده بود. به کلیدداران کاخ سفید توصیهشده است که رهبران گروههای تروریستی که تاریخمصرفشان به اتمام رسیده، باید مهر «باطل شد» بخورند و با یک سناریوی از پیش طراحیشده، از شطرنج تحولات کنار بروند. بهطور حتم، یک گروه تروریستی جدید با کمکهای اطلاعاتی و تسلیحاتی آمریکا و کوتولههای منطقه شکل خواهد گرفت و سریال ناامنی در غرب آسیا یکبار دیگر آغاز خواهد شد؛ تروریستهایی که سرنوشتی بهتر از داعش و رهبر آن نخواهند داشتند.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر