سناریوی تلخ نفسهای به شماره افتاده
رکنا: حال ناخوشِ اردبیل را فردی درک میکند که از سپردن جسم های بیجان به خاک درمانده است. افزایش شمار بیماران و تکمیل ظرفیت تختهای بیمارستانی در کنار خستگی کادر درمان همگی میطلبد که کمی به خود آییم.
به گزارش خبرگزاری رکنا در اردبیل، این روزها حال اردبیل اصلا خوب نیست، شهر در هیاهوی کرونا با مرگ دست و پنجه نرم میکند و مردم با بیخیالی هرچه تمامتر تیشه بر ریشه سلامتی خود و عزیزانشان میزنند.
روزانه نزدیک ۸۰۰ نفر در اردبیل خدمات درمانی دریافت میکنند، بیش از ۱۸۰ نفر بستری میشوند و ۱۰ الی ۱۷ نفر جان خود را از دست میدهند. کادر درمان خسته و حال دلشان اصلا خوب نیست. اینجا همه و همه عاجزانه از مردم میخواهند پروتکلهای بهداشتی را رعایت کنند.
پر شدن تختهای بیمارستانی، کاهش کادر درمان باعث شده تا در کنار آمادهسازی مدارس برای بستری بیماران، زمزمه ایجاد بیمارستان صحرایی هم به گوش برسد. همین دیروز رئیس سازمان نظام پزشکی استان اردبیل خواستار تعطیلی دو هفتهای استان شد. همچنین فراخوانی جهت همکاری به کلیه بیمارستانهای خصوصی و مراکز جراحی اردبیل جهت خدماترسانی به بیماران کرونایی ارسال کرد.
سکانس اول- دورهمی، بیتوجهی و پیشوازی از مرگ / اردبیل یک هفته تعطیل شد
خندههای دسته جمعی فضای خانهها را پُر میکند، دورهمیها تمامی ندارد. خیابانها شلوغ و مراکز خرید و تفریحی غلغله از جمعیتی است که با بیخیالی سلامتی همگان را به خطر میاندازند. هم استانیهای من، دیگر ماسک را هم جدی نمیگیرند، اینجا گویی اصلا کرونایی وجود ندارد.
بهار، ۲۲ ساله یکی از مبتلایان به ویروس کرونا هست هرچند با قرنطینه در خانه حالش خوب شده، ولی همچنان غم بزرگی را با خود حمل میکند، او برایم از روزهای سخت زندگی خود میگوید: برادرم ۱۰ روز است که در آی. سی. یو بستری شده؛ به گفته دکتر ریهاش ۵۰ درصد درگیر است و حال عمومیاش اصلا خوب نیست.
آهی میکشد و چشمان پُر از اشکش را پاک میکند و در جواب سوالِ چطور برادرت مبتلا شد، میگوید: سه هفته پیش غافل از کرونا همه اعضا خانواده دور هم جمع شدیم به خیال اینکه هیچکدام از اعضای خانواده کرونا ندارد، شب را باهم به خوبی و خوشی گذراندیم غافل از اینکه همان شبِ به ظاهر خوب، آینده ما را نابود خواهد کرد.
مادرم را چهار روز پیش از دست دادیم، خواهر و برادرزادهام هم در قرنطینه خانگی هستند، نمیدانم این مصیبت چرا گریبانگیر ما شد. مکثی میکند و به گریه ادامه میدهد؛ کاش بیشتر کرونا را جدی میگرفتیم، کاش مادرم زنده بود و کاش مراعات میکردیم. دیگر از شدت گریه نمیتواند ادامه دهد.
هلهلهی عروسی، ضجهی عزا شد
آری؛ روزهای سخت در انتظار اردبیل است، همین چند روز قبل از شهرک کارشناسان اردبیل دو عکس متفاوت از یک خانه به فاصله دو هفته منتشر شد. در عکس اول هلهلهها و در عکس دوم ضجهها نمایان هست و چه تراژدی غم انگیزی که نفس یک عزیزی بهخاطر سهلانگاری قطع میشود.
سکانس آغازین این تراژدی غم انگیز، دورهمیها، مسافرتها، گردش، تجمع در فروشگاهها، اماکن خرید، عروسیها، مراسمات عزا و در راس همه اینها عدم توجه به پروتکلهای بهداشتی و نادیده گرفتن کرونا هست.
تعطیلی بالای ۹۰ درصد اصناف/ خودروهای غیربومی به اردبیل نیایند
بیتوجهی همشهریان به پروتکلهای بهداشتی و وضعیت فوق قرمز، استان اردبیل را هم همانند سراسر کشور یک هفته تعطیل کرد. طبق گفته مسؤولان استانی محورهای ورودی استان مسدود و تاکنون ۳ هزار و ۵۰۰ دستگاه خودرو از خودروهایی که شماره اردبیل نبودند، بازگردانده شدهاند.
در پی وضعیت اسفناک، فرماندار شهرستان اردبیل از تعطیلی بالای ۹۰ درصد اصناف از روز دوشنبه تا شنبه هفته آینده خبر داده است.
مسعود امامی یگانه با ابراز نگرانی از وضعیت موجود و دعوت مردم به رعایت پروتکلهای بهداشتی گفت: تمامی پاساژها و بازارهای سرپوشیده تا شنبه ۳۰ مرداد تعطیل است و فقط اصناف گروه شغلی یک مجاز به فعالیت هستند، درصورت ادامه روند ابتلابه کرونا در اردبیل احتمال ادامه تعطیلی اصناف وجود دارد.
وی با بیان اینکه آمار بستریها و فوتیها نگرانکننده است، اظهار کرد: مراکز سرپایی شلوغ است و به دلیل اینکه در این نوع ویروس کرونا تمام گروههای سنی درگیر میشوند، لازم است، مراقبتهای بیشتری انجام شود.
فرماندار اردبیل در راستای کنترل بهتر تعطیلی نیز میگوید: برای نظارت بر روند تعطیلی اصناف، ۴۰ اکیپ در سطح شهر حضور خواهد داشت و با متخلفان برخورد میشود.
نفس بیمارستانها بریده، بیمارستانهای اردبیل تخت خالی ندارند
از ۲۵ دقیقه پیش تیم پزشکی و پرستاری در حال تلاش برای نجات یک بیمار ۳۳ ساله هستند، ریهاش درگیر کرونا شده پزشک تمام تلاش خود را برای احیای قلب بیمارش انجام میدهد، ولی نمیشود که نمیشود.
صدای صوت ممتد دستگاه، و آه غمانگیز پزشک اشک همه را سرازیر میکند؛ دکتر با صدای گرفته میگوید «خدا رحمتش کند» و سرش را پایین میاندازد با کوله باری از غم و خستگی میرود.
چند قدم آن طرفتر، پشت در اتاق، مرد با کودک ۹ سالهاش منتظر سرپا شدن همسرش هست غافل از اینکه همدم و شریک زندگیش دیگر بلند نخواهد شد. حتی تصورش هم سخت است که تکیهگاهش به همین سادگی رفت و بچهاش بیمادر شد.
کادر پزشکی هاج واج همدیگر را نگاه میکنند. یکی از کمک پرستارها چند قدم عقب رفته و به دیوار تکیه و زیر لب زمزمه میکند؛ «خدا به خانوادهاش صبر دهد». از صحبتهای دو پرستار که کنار من ایستادهاند متوجه آسمانی شدن برادر همان کمک پرستار بهخاطر کرونا میشوم.
به سراغش میروم و حالش را میپرسم، گویی نای صحبت کردن ندارد. سرش را تکان میدهد که به من بفهماند خوب است. اما راستش اصلا خوب نبود انگار ایستادن ضربان قلب هر بیماری باعث میشود تا برادرش را به یاد آورد.
کنارش میایستم. بدون سوالی سفره دلش را باز میکند. آهی بلند میکشد و میگوید: ۱۶ ماه است که به عنوان کمک پرستار در آی. سی. یو شماره ۴ بیمارستان امام خمینی مشغول هستم. این روزها سختترین روزهای دوران کرونا هست در هر شیفت شاهد فوت حداقل یک بیمار هستیم، از لحاظ روحی واقعا داغون شدیم.
نگاهی به سقف بیمارستان میاندازد نفسی عمیق میکشد و ادامه میدهد: برادرم پرستار بود. بهخاطر کرونا از دستش دادیم، حالا با رفتن هر بیماری قلبم درد میگیرد چرا که میدانم مسیر بخش تا سردخانه سختترین و وحشتناکترین مسیر عمر است. در عجبم چرا مردم به فکر خودشان و حال ما نیستند.
گریههایش به هق هق تبدیل میشود، بعد از چند دقیقه به خودش مسلط میشود و دیشب را تعریف میکند: دیشب یکی از بدترین شبهای عمرم بود چراکه شاهد صحنه پر دردی شدم. شب متاسفانه یک مادر ۶۰ ساله را از دست دادیم یک پسر معلول و دو دختر داشت، دخترها با پای برهنه به دنبال جنازه مادر میدویدند و زار زار گریه میکردند. مطمئن هستم سالیان سال این صحنه و گریههای دو دختر در ذهنم باقی خواهد ماند.
سکانس دوم - گشودن دَر اولین مدرسه به روی کروناییها
روزهای نفسگیری را با کرونا سپری میکنیم، روزهای رنجآوری که شاید مشابه آن را هیچوقت تجربه نکرده باشیم.
صحنههای ناراحتکننده ناشی از این ویروس مرگآور، یکی و دو تا نیست؛ روزی نیست با خبر تلخ مرگ و میرها مواجه نشویم؛ و در این هایو هوی سخت کرونا و افزایش شمار مبتلایان و بستریها، پرشدن ظرفیت بیمارستانها هم به ناچار تدبیری میخواهد. شاید باورش غمناک باشد، ولی اردبیل کلاسهای درس کودکان را اتاق بیماران کرد.
مدیر کل مدیریت بحران استانداری اردبیل در پی پُر شدن بیمارستانها از تجهیز مدرسه راثی نظام اردبیل برای بستری بیماران کرونایی خبر داد.
فرهاد عبدالعلیپور از وضعیت موجود و عدم رعایت موارد بهداشتی و فاصله گذاری اجتماعی گلایهمند است و میگوید: به دنبال افزایش بستریشدگان مبتلا به کرونا و کمبود تختهای بیمارستانی، مدرسه راثی نظام در نزدیکی بیمارستان امام خمینی (ره) اردبیل به عنوان مرکز بستری بیماران کرونایی تجهیز شد.
وی با نگرانی از اختصاص بیمارستان تخصصی کودکان بوعلی اردبیل به دنبال افزایش شمار مبتلایان برای بستری کروناییها میگوید و از مردم میخواهد که برای کنترل وضعیت موجود همکاری کنند.
مدیر کل مدیریت بحران استانداری اردبیل درگیری مردم با ویروس کرونا را در روزهای آتی سخت عنوان میکند و از مردم میخواهد کرونا را جدی بگیرند و تا حد امکان از خانه خارج نشوند و در صورت خروج از خانه با جدیت و حساسیت هرچه تمامتر پروتکلهای بهداشتی را رعایت کنند.
سکانس سوم- بوی کافور، غسالهای مهربانتر از مادر/ برای پیدا کردن تخت خالی دچار دردسر میشویم
بوی ترش کافور با دم و نم گرم آب همه جا را فرا گرفته است. نعشکش جنازه را از آمبولانس خارج و با همان کاور سیاه وارد غسال خانه میکنند جنازه متعلق به مادری ۵۵ ساله است.
از بیرون صدای جیغ و داد میآید. حال یکی خوب نیست هی داد میزند «مادرم رفت خدایا کمک کن». صدای مردی را میشنوم که میگوید الهام آرام باش؛ ولی الهام این بار بلندتر از قبل داد میزند و مادرش را صدا میکند.
غساله پیر، همچون مادری مهربان با آرامش، اما خسته، کارش را با فرستادن صلوات انجام میدهد. رو به من که مات و مبهوت در چگونگی کارش بودم میگوید: از زمان شروع کرونا کار من هم سخت شده به خصوص این اواخر تعداد متوفیان خیلی زیاد شده خدا به داد مردم برسد.
با لحن گرم مادرانه ادامه میدهد: مادر خیلی مواظب خودتان باشید اصلا این ویروس نامرد شوخی ندارد من اینجا دختر ۲۲ ساله راهم راهی قبرستان کردم. خدا شاهده از بس گریه و زاری شنیدم، طاقتم کم شده است.
بااینکه لباس مخصوص پوشیده، ولی باز به نظر من، این کار بازی با جان است، وقتی میپرسم چرا این کار را میکند و نمیترسد خدایی نکرده به کرونا مبتلا شود میگوید: مگر پرستاران و پزشکان عقب کشیدند که ماها هم عقب بکشیم.
پرستاری از بیمار با دست باندپیچی شده
با حرفش یاد یکی از پرستاران بیمارستان امام رضا (ع) اردبیل میافتم، منیژه غفاری پرستاری که از آغاز کرونا کنار بیماران و کادر درمان هست و حتی دست شکستهاش هم مانعی برای دور بودن از بیمارستان نشد.
منیژه مسؤول آی. سی. یو بیمارستان هست، وقتی از او علت برگشتن به بیمارستان با دست شکسته را پرسیدم خندهای تحویلم داد و گفت: ۲۵ روز قبل دستم شکست با اینکه پزشک استراحت نوشته بود، ولی با توجه به وضعیت فوق قرمز کرونا و دست تنها بودن همکاران تصمیم گرفتم از استراحت خودم بزنم و کمک حال کادر درمان باشم.
این روزها به سختی میگذرد، بیمارستان پر از بیماران بدحال هست روحیه کادر درمان به شدت پایین آمده و شیفتها فشرده است. عاجزانه از مردم میخواهم مراعات کنند. تو را به خدا شما از مردم بخواهید تا کرونا را جدی بگیرند. باور کنید خسته شدیم، ولی باز به خاطر بیماران تحمل میکنیم. کاش همانطور که ما به فکر مردم و بیماران بودیم آنها هم کمی به ما فکر میکردند.
در ذهنم گفتگو با این پرستار را مرور میکردم که با صدای بلند غساله که میگفت «خدا رحمتش کند میتوانید ببریدش» به خود آمدم. کرونا این مادر را هم همانند صدها مادر دیگر از ما گرفت و فرزندانش بی مادر شدند.
هجوم بیرحمانه کرونا به جان با ارزش عزیزانمان، جای اشتباه و خطا برایمان نمیگذارد. مسوولان اردبیل، در تدارک ایجاد بیمارستان صحرایی در اردبیل هستند چرا که برای بستری بیمار جدید باید منتطر از دست دادن بیمار بستری باشیم.
تعداد مبتلایان به ویروس کرونا هفت برابر شده است
رئیس دانشگاه علوم پزشکی استان اردبیل روزانه در تمام سخنرانیهایش ملتمسانه از مردم میخواهد در خانه بمانند و پروتکلهای بهداشتی را رعایت کنند.
دکترشهرام حبیبزاده به افزایش تعداد تختهای بیمارستانی اشاره و میگوید: راهاندازی یک بخش با ۲۱ تخت در بیمارستان بوعلی، ایجاد ۲ بخش در بیمارستان امام رضا (ع)، تبدیل مرکز غربالگری سرطان در بیمارستان امام خمینی (ره) اردبیل به درمانگاه ۱۶ ساعته و استقرار تخت در مدرسه راثی نظام اردبیل جهت بستری موقت بیماران تزریقی از جمله اقداماتی است که بهدلیل حجم بالای مراجعین بیماران کرونایی و تکمیل ظرفیت بخش کرونا انجام شده است.
وی با تاسف ادامه داد: چنانچه این وضعیت تداوم یابد، امکانات و تجهیزات دانشگاه علوم پزشکی استان اردبیل پاسخگوی نیاز مراجعین و بیماران کرونایی به مراکز درمانی استان نخواهد بود.
رئیس دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی استان با بیان اینکه هماکنون وضعیت بسیار بحرانی در بیمارستانهای استان اردبیل برقرار است، افزود: افزایش چشمگیر مراجعات با علائم ابتلا به کرونا به مراکز بهداشتی و درمانی نشانه حجم بالایی از گردش ویروس در جامعه است به طوریکه باید بگویم شمار مبتلایان در استان نسبت به ماه قبل بیش از هفت برابر شده است.
وی با بیان این که آخرین تخت بیمارستانهای استان اردبیل در آستانه تکمیل ظرفیت است، تصریح کرد: مسافرت بین استانی، جلسات و دورهمیها، حضور در رستورانها و نیز مراسم عزاداری در فضای سرپوشیده و نیز دستهگردانی میتواند این وضعیت را تشدید کند.
رئیس دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی استان اردبیل تنها راه خروج از این وضعیت بحرانی را حمایت و پشتیبانی مردم استان از طریق رعایت دستورالعملهای بهداشتی عنوان و اضافه کرد: هر روز برای پیدا کردن یک تخت خالی دچار دردسر میشویم.
سکانس چهارم: قبرستان، گورکَن و خداحافظ دنیا / موج پنجم کرونا یا موج مرگ
از دور جمعیت سیاهپوش را نگاه میکنم، با فاتحه و صلوات عزیزشان را بدرقه میکنند؛ ضجههای دختر «وای مادرم رفت، وای امیدم رفت، خدایا از خواب بیدارم کن» قلبم را به درد میآورد.
با فاصله از جمعیت نسبتا کم، وارد قبرستان میشوم دلم میخواهد دختر را در آغوش بگیرم و بگوییم گریه نکند، ولی مگر میشود مصیبت به این بزرگی را نادیده گرفت. مگر میشود با دیدن گریه و زاری دیگران کرونا را لعن و نفرین نکرد.
در این شلوغی، چشمانم روی گورکَن قفل میشود. گورکَن آخرین خاک را از عمق زمین برمیدارد و چند قدم عقب میآید و خود را از فرط خستگی چنان به زمین میکوبد که گَرد و خاک به هوا برمیخیزد. سرش را پایین میاندازد و نفسی عمیقی از روی حسرت و خستگی میکشد.
کنارش میروم، خسته نباشید میگویم و میپرسم این چندمین فوتی امروز هست، نگاهی پر از غم و اندوه به قبر آماده میاندازد و سرش را به تاسف تکان میدهد و میگوید: «این قبر ششمین فوتی کرونا است، هر روز دست کمش باید ۶ نفر را به خاک بسپارم واقعا وضعیت خیلی وحشتناک شده با هر قبری که میکَنم قلبم درد میگیرد».
موج پنجم کرونا، مرگبارترین موج است، ردِ بیماران تا راهروها هم کشیده، فاجعهای انسانی در حال رخ دادن است. عمق فاجعه را با تعطیلی یک هفتهای استان، عدم ورود خودروها باپلاک غیربومی و لغو تمام مراسمات روز تاسوعا و عاشورای حسینی میتوان لمس کرد.
اجتماعات بزرگ تاسوعا و عاشورا در اردبیل برگزار نمیشود
مرگ در یک قدمی اردبیل و همه در تکاپوی جلوگیری از این فاجعه انسانی هستند معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استاندار اردبیل از لغو مراسمات تاسوعا و عاشورای حسینی خبرداد و گفت: با توجه به وضعیت فوق بحرانی کرونا در این استان تصمیمات ستاد مدیریت و کنترل بیماری کرونا به طور قاطعانه عملیاتی شده و بر اساس آن اجتماع تاسوعا و عاشورای حسینی برگزار نخواهد شد.
بهروز ندایی افزود: با توجه به وضعیت بحرانی استان، ستاد کرونا به صورت ۲۴ ساعته فعال است و مردم تا حد امکان غیر از کارهای ضروری از خانه بیرون نیایند و عزاداری هم در فضای باز با فاصله چهار متری انجام شود.
وی به اجرای طرح محدودیت تردد اشاره کرد و ادامه داد: اجازه ورود و خروج به خودروها به استان و از استان داده نمیشود تا بتوانیم زنجیره انتقال این ویروس را کنترل و قطع کنیم.
ستاد مدیریت کرونای استان نیز دیروز کلیه تجمعات عزاداری در ایام تاسوعا و عاشورای حسینی و نیز برپایی نماز ظهر عاشورا لغو و برگزاری هر گونه عزاداری به شکل دستهروی، شمع گردانی، شبیهخوانی و برپایی ایستگاههای صلواتی و خیمهگاهها ممنوع کرد.
استاندار امکانات همه دستگاهها بویژه سپاه وارتش را برای کمک به بیماران کرونایی فراخوان داده است.
آقای بهنامجو از ایجاد بیمارستانها ونقاهتگاههای صحرایی به همت سپاه وارتش خبر میدهد وتاکید میکند:امکانات، تختها وتجهیزات پزشکی استان محدود است وبرای مقابله با موج پنجم کرونا همه به میدان آمده اند، اما تنها چاره کار رعایت دقیق ومستمر شیوه نامههای بهداشتی، پرهیز از انجام هرگونه تجمع، استفاده از ماسک وشناسایی سریع افراد مبتلاست، اگر مردم میخواهند ابتلا به کرونا کاهش یابد باید نهایت همکاری رابعمل آورند.
مصلای اردبیل هم تبدیل به مرکز واکسیناسیون بر ضد کرونا شد
نماینده، ولی فقیه در استان اردبیل دستور داد تمام امکانات مصلای بزرگ امام خمینی در مرکز شهر اردبیل در اختیار دانشگاه علوم پزشکی استان قرار گیرد.
آیت الله عاملی تاکید کرد: مصلاها قلب فرهنگی شهر هستند و فقط برای استفاده چند ساعته در روز جمعه ساخته نشده، با توجه به شرایط بحرانی استان در بیماری کرونا امکانات همه مصلاهای استان بویژه مصلای بزرگ امام خمینی اردبیل در اختیار دانشگاه علوم پزشکی ومردم قرار گرفته تا اهالی با آرامش واطمینان به واکسیناسیون خود وخانواده هایشان اقدام کنند.
وی با اشاره اینکه افزایش بخشهای بیمارستانی راه کار مقابله با کرونا نیست اهالی استان را به رعایت دقیق ومستمر شیوه نامههای بهداشتی، پرهیز از تجمعات ودور همیها واستفاده مستمر از ماسک فرا میخواند.
سکانس پایانی: چهرههای خندان و روزهای رویایی بدون ماسک
حالِ بد این روزهای مردم تنها یک علت دارد و آن هم نادیده گرفتن کرونا و عدم رعایت پروتکلهای بهداشتی و فاصلهگذاری اجتماعی است.
مادران و پدران بسیاری پَر کشیدند و فرزندان بیشماری در کنج خانهها تنها ماندند. با این حال تنها راه گذر از این فاجعه انسانی رعایت پروتکلهای بهداشتی و در خانه ماندن است.
باید تا دیر نشده فکری به حال اردبیل و ایران زخمی کرد، باید با در خانه ماندن سرفههای مرگ را متوقف و رویای فردای بدون کرونا را به واقعیت بدل کرد. باید تا دیر نشده تمام تلاشمان را برای خروج از این روزهای مرگ به کار بست، چرا که حسرت فایدهای نخواهد داشت.
من اطمینان دارم که این روزهای سخت هم میگذرد. به روزهای بدون کرونا، به خندههای بدون ماسک امید دارم. فقط کاش آن روزها یاد عزیز از دست رفته خندههایمان را تلخ نکند.
قطعا مردمان استان بزرگ و حسینی اردبیل اجازه نخواهند داد تا زحمات و تلاشهای فرشتگان سفید پوش در مراکز درمان و اقدامات مجاهدان سلامت از بین برود. با تمام توان و با رعایت دستورالعملهای بهداشتی تلاش میکنیم تا با قطع زنجیره انتشار این ویروس منحوس شاهد دورهمیها با حضور همه اعضای خانواده باشیم.
ارسال نظر