قاتل شدن در«گیم نت» تا درگیری  مسلحانه با پلیس / 2 برادر اعتراف کردند+عکس

یکی از متهمان این پرونده جنایی که با اصابت 4 گلوله پلیس ویلچرنشین شده بود، ساعت 8 صبح روز گذشته به همراه برادر 20 ساله اش به شهرک نوید مشهد هدایت شد تا در حضور مقام قضایی و کارآگاه اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی جزئیات ارتکاب قتل در «گیم نت» و سرقت های مسلحانه خود را تشریح کند. این متهم 25 ساله که هنوز غرورهای کاذب در وجودش خودنمایی می کرد مقابل دوربین قوه قضاییه ایستاد تا به سوالات تخصصی قاضی سیدجواد حسینی پاسخ بدهد. او پس از تفهیم اتهام از سوی قاضی شعبه 211 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد لب به سخن گشود تا حقیقت ماجرا را افشا کند اما از همان جملات اولیه ای که بر زبان راند واقعیت های تلخ جنایت و سرقت های مسلحانه را انکار کرد. او با تناقض گویی های آشکار سعی می کرد تا برادرش که ریشه اصلی همه این آشوب های هولناک به او برمی گشت را بی گناه جلوه دهد. «وحید» هر بار که حقایق را کتمان می کرد و به داستان سرایی روی می آورد با این جمله قاضی که حقیقت را بگو! سکوت می کرد. وقتی قاضی حسینی بخشی از اعترافات وی در مراحل بازجویی را قرائت می کرد، تازه متوجه شد آنچه قبلاً در پرونده قطورش ثبت شده است را نمی تواند تغییر دهد. بنابراین برای دقایقی دست از قصه پردازی برمی داشت و واقعیت ها را آن طور که رخ داده بود به تصویر می کشد. جوان 25 ساله حتی قصد داشت ضربات چاقویی که برادرش سعید به یکی از مصدومان پرونده وارد کرده است را نیز به گردن بگیرد و او را تبرئه کند اما باز هم با نگاه معنی دار مقام قضایی، و پس از لحظه ای سکوت قبول کرد که مجروح حادثه با ضربات چاقوی برادرش زخمی شده است. 2 متهم این پرونده جنایی، پس از آن که به قتل اعتراف کردند دوباره مقابل دوربین قوه قضاییه ایستادند تا ماجرای سرقت های مسلحانه خود را نیز بازگو کنند. «وحید» که روی ویلچر نشسته بود، گفت: من زیاد دعوا می کردم. آن شب هم وقتی فهمیدم جوانی که در گیم نت و با ضربات چاقو مجروح کرده ام جان خود را از دست داده است به خانه رفتم و سلاح کلت را برداشتم. می‌خواستم یک خودرو زورگیری کنم که راننده پراید را دیدم و با تهدید به مرگ، او را بیرون انداختم! برادرم سعید پشت فرمان نشست و ما فرار کردیم. آن روز در جاده قدیم قوچان برای آن که کیف دستی مردی را سرقت کنیم یک تیر هوایی شلیک کردم که مردم بترسند ولی موفق به سرقت نشدیم. سپس پیرمردی را دیدم که از بانک بیرون آمد. وقتی سلاح را کشیدم پیرمرد به التماس و ناله افتاد. وقتی هم با نیروهای انتظامی درگیر شدم، آن ها 4 گلوله را بر بدنم نشاندند و سپس مرا به مرکز درمانی منتقل کردند. سعید متهم دیگر هم درباره چگونگی وقوع حادثه قتل در گیم نت گفت: من داروهای ترک اعتیاد مصرف می کردم. چند روز قبل از جنایت وقتی از سر کار بازمی گشتم سری هم به گیم نت زدم. آن جا پاتوق ما بود و من بسیاری از اوقات را به آن جا می رفتم. هوا سرد بود و من در حالی که یک پایم را روی بخاری گذاشته بودم، روی صندلی خوابیدم! چند دقیقه بعد جوانی پای مرا از روی بخاری بلند کرد که عبور کند و همین موضوع منجر به درگیری بین من و او شد. من آن روز کتک خوردم و موضوع را به برادرم وحید گفتم تا این که عصر روز حادثه (هشتم اسفند 94) دوباره آن ها را در گیم نت دیدم و با برادرم تماس گرفتم. آن روز وحید ودوستش آمدند و با چاقو آن جوان ودوستش را زخمی کردیم. این در حالی بود که محمدرضا دوست برادرم با چماق در کنار مغازه گیم نت ایستاده بود تا کسی فرار نکند! وی ادامه داد: پس از جنایت، قصد داشتیم به شمال کشور فرار کنیم اما بعد از چند سرقت مسلحانه با پلیس درگیر شدیم که برادرم دستگیر شد و من فرار کردم اما مدتی بعد کارآگاهان اداره جنایی مرا نیز دستگیر کردند.

قبل از آغاز بازسازی صحنه قتل، ابتدا کارآگاه حمیدفر (افسر پرونده) به تشریح خلاصه ای از محتویات این پرونده جنایت پرداخت و بخشی از اقدامات وحشتناک متهمان خطرناک را از قتل تا سرقت های مسلحانه بازگو کرد. در پایان بازسازی صحنه قتل نیز قاضی حسینی در حالی متهمان را با صدور قرار بازداشت موقت روانه زندان کرد که افرادی قصد داشتند با یورش به محل وقوع حادثه، متهمان پرونده را مورد ضرب و جرح قرار دهند. این در حالی بود که نیروهای انتظامی حاضر در محل تجهیزات کافی انتظامی به همراه نداشتند و حتی در اطراف محل بازسازی صحنه قتل نیز علائمی مبنی بر«ورود به صحنه جرم ممنوع » دیده نمی شد. در لحظه ای که می رفت اتفاقات ناگوار، صحنه تأسف بار دیگری را در مشهد رقم بزند درایت و تدابیر قاضی ویژه قتل عمد از وقوع حادثه تلخ دیگری جلوگیری کرد. تا جایی که حتی برق تیغه کارد دست یکی از حاضران در محل وقوع جنایت می درخشید و تنها تجربه های گران سنگ بود که مقابل چهره های خشمگین برخی افراد غیرمسئول در صحنه حادثه خودنمایی کرد و اتفاق خاصی رخ نداد.

سیدخلیل سجادپور