گفتگو با مردی که یک میلیارد تومان پول بادآورده را به صاحبش بازگرداند + عکس

دو سال قبل در پارک شهربازی کوهسار وقتی مشغول کوتاه کردن چمن بودم چشمم به کیف زنانه‌ای که زیر یکی از صندلی‌های پارک قرار داشت افتاد. چند دقیقه‌ای منتظر ماندم ولی کسی سراغ کیف نیامد. وقتی در آن را باز کردم متوجه شدم مقدار زیادی طلا و پول و یک گوشی تلفن همراه داخل آن است. دو کیلو طلا و جواهر و بیش از 30 میلیون تومان پول و تراول چک داخل کیف بود. در آن لحظه به هیچ چیزی جز پیدا کردن صاحب کیف فکر نکردم. می‌دانستم او نگران است و به طور حتم این همه سرمایه زندگی اش است که ناغافل آن را گم کرده است. موضوع را به مسئول خدمات اطلاع دادم و با بررسی شماره تلفن هایی که داخل گوشی موبایل بود صاحب کیف را پیدا کردیم. این زن به همراه همسرش به شهرداری آمدند و وقتی کیف را تحویل گرفت از شدت خوشحالی اشک می ریخت. آنها چند دسته اسکناس را به طرفم گرفتند و از من خواستند هرچه قدر که دوست دارم بردارم اما قبول نکردم. من برای پول این کار را نکرده بودم و گفتم پاداشم را از خدا می‌گیرم. آن زن با اصرار زیاد مبلغ 2 میلیون تومان پول داخل پاکتی گذاشت و به من داد. وقتی این پول را گرفتم آن را به دو خانواده‌ای که فرزند بیمار داشتند و نیازمند پول بودند بخشیدم.این کارگر امانتدار درباره کیف دومی که پیدا کرده و آن را به صاحبش بازگردانده بود گفت:‌ چندی قبل من و تعدادی از همکارانم از سوی شهرداری برای زیارت حرم حضرت معصومه(س) به قم رفتیم. در اتوبوس که نشسته بودم متوجه یک کیف دستی شدم که زیر صندلی افتاده بود با پرس و ‌جویی که از راننده کردم متوجه شدم کیف برای یکی از مسافرانی است که به احتمال زیاد روز قبل سوار این اتوبوس شده بود. موضوع را به کسی نگفتم و از همان روز تلاش کردم تا صاحب کیف را پیدا کنم. بعد از زیارت وقتی به خانه بازگشتم کیف را بازکردم. مقدار زیادی دلار و اسناد داخل آن بود. تنها نشانه‌ای که می‌توانست به من برای یافتن صاحبش کمک کند بیمه نامه خودرو و همچنین عکس صاحب کیف بود. همسرم هم برای پیدا کردن صاحب کیف به من کمک کرد و هر روز وقتی به خانه باز می‌گشتم شروع به تلفن زدن می‌کردیم تا بتوانیم ردی از صاحب کیف پیدا کنیم.
وی ادامه داد:‌از آنجا که این اتوبوس از میدان آزادی مسافر سوار کرده بود احتمال دادم صاحب کیف در میدان آزادی تهران در جست‌و‌جوی گمشده اش باشد. به همین دلیل به تهران آمدم و چند اطلاعیه در دیوار ترمینال اتوبوسرانی و همچنین اطراف میدان آزادی نصب کردم. در این مدت نیز چند نفری با من تماس گرفتند اما مشخصاتی که می‌گفتند با کیف گمشده مطابقت نداشت. سرانجام بعد از گذشت یک ماه از طریق بیمه نامه ماشین شماره تماس صاحب کیف را پیدا کردم. با او تماس گرفتم و با او در میدان آزادی قرار گذاشتم. با توجه به عکسی که در کیف بود او را براحتی پیدا کردم و کیف را تحویلش دادم. از خوشحالی مرا در آغوش کشید. می‌گفت یک ماه آرام و قرار نداشته است و تصور نمی‌کرده کسی حاضر شود این همه پول و مدارک و اسناد را به او بازگرداند. همه پولهای داخل کیف را جلوی من گرفت و گفت هرچه قدر دوست داری بردار. با وجود اصرار‌های او قبول نکردم و گفتم من برای رضای خدا این کار را انجام دادم و هیچگاه به مژدگانی و گرفتن پول فکر نکرده‌ام. رسول نوری در ادامه با بیان اینکه افتخار خدمت در بارگاه امام حسین(ع) و حضرت علی(ع) را داشته است و این خدمت را بهترین پاداش زندگی اش می‌داند گفت: سال گذشته از سوی شهرداری برای خدمت به زائران حسینی به مدت سه ماه در نجف و کربلا بودیم و به آنها خدمت‌رسانی می‌کردیم. برای اینکه بتوانم خدمت بیشتری به زائران امام حسین(ع) بکنم 13 روز در خدمت جانبازان قطع نخاعی بودم و آنها را به زیارت می‌بردم و در همه جا آنها را همراهی می‌کردم. وی با بیان اینکه هیچگاه تسلیم وسوسه‌های شیطانی نمی‌شود گفت: وقتی کیف‌های پول را پیدا کردم با خود گفتم پول مردم برای مردم است و به خود اجازه ندادم که یک لحظه به برداشتن این پول‌ها فکر کنم. مهمترین داشته و سرمایه زندگی ام را داشتن خانواده سالم می‌دانم و همیشه سعی کرده ام به فرزندانم درستکاری بیاموزم. من امانتداری را در کلاسی که معلمان آنها پدر و مادرم بودن آموختم و خوشحالم که توانسته ام بخوبی از این امتحان‌ها سربلند بیرون بیایم. لازم به ذکر است، شهرداری کوهسار از این کارگر امانتدار قدردانی کرد.

منبع: گروه زندگی ایران