جنگل پرتقال ، یکی دیگر از فیلم اولیهای جشنواره چهل و یکم فیلم فجر:
نقد اساسی فیلم جنگل پرتقال / این فیلم ارزش دیدن دارد؟
فیلم سینمایی «جنگل پرتقال» داستان معلمی به نام «علی بهاریان» و با نام هنری «سهراب بهاریان» است که در رشته نمایشنامهنویسی تحصیل کرده و حالا پس از سالها بیکاری به تازگی در یک مدرسه به عنوان معلم ادبیات مشغول به کار شده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگ وهنر رکنا، آرمان خوانساریان یکی دیگر از فیلم اولیهای جشنواره چهل و یکم فیلم فجر است که با فیلم جنگل پرتقال در این جشنواره حاضر شده است. رسول صدرعاملی که سال ۹۸ با تهیهکنندگی فیلم شنای پروانه از فیلمسازی محمد کارت به عنوان فیلم اولی حمایت کرد حالا با آرمان خوانساریان و تهیه فیلم اولش در این جشنواره حرفهای زیادی برای گفتن دارد.
خلاصه فیلم جنگل پرتقال
یک جوان به نام علی یا سهراب که نام هنری اوست که در جاهای مختلف فیلم او را به دو نام مختلف صدا می زنند معلم مدرسه ای است و از طرف مدیر مدرسه موظف می شود مدرک دانشگاهی خود را برای ادامۀ فعالیت ارائه دهد. او برای دریافت مدرک مجبور به سفر به شهری می شود که دانشگاهش را در آن گذرانده و با دختری که همکلاسی او بوده روبرو شده و اتفاقات بعدی رقم می خورد.
نقد فیلم جنگل پرتقال
کبری غروی ، منتقد سینما در گفت و گو با رکنا در خصوص نقد فیلم چنگل پرتقال گفت : ابتدا به بحث در مورد اساسی ترین عنصر ساخت یک فیلم می پردازیم و آن ایده است. این فیلم ایده اش چیست؟ تجاوز، عشق، سفر، نمایشنامه یا چی؟ من در این فیلم ایدۀ واحدی ندیدم. نکتۀ دوم اینکه این فیلم بیش از آنکه ساختار یک فیلمنامه را داشته باشد ساختار یک نمایشنامۀ چند پرده ای را دارد که اگر در سالن نمایش اجرا می شد موفق تر بود. یک فیلم پر از دیالوگ که فقط پس زمینه هایش به واسطۀ لوکیشن های جذابش تغییر می کند. حالا همین پس زمینه را نه با این رنگ و لعاب ولی می توان در سالن نمایش اجرا کرد بدون نیاز به کوه و دشت و فضاهای بیرونی. یک فیلمنامۀ روایی نه چندان خوب که حتی فی البداهه بودن دیالوگ ها هم مشخص می شود به خصوص آن جاهایی که علی صحبت می کند. مکالمات در بسیاری از جاها طولانی و حوصله سربر شده بدون اینکه چیز جدیدی به مخاطب اضافه کند. نصف دیالوگ ها اضافی است و حذف آنها مشکلی برای فیلم ایجاد نمی کرد. مکالمات و دیالوگ های زیاد باعث شده بازیگر روی گفتن ها تمرکز کند تا بازی بدن و این در حالی است که بازی مقابل دوربین مهارت های زیادی را شامل می شود از جمله بازی بدن و هم بازی صورت و هم بازی با چشم و ... و اگر بنا به گفتن تنها بود می شد به یک نمایشنامه خوانی صرف بسنده کرد.
وی افزود : عدم استفاده از لنزهای متنوع با توجه به احساسات مختلف اشخاص در طول فیلم و عدم استفادۀ درست از زوایای مختلف، نورپردازی غیر خلاقانه و در بعضی جاها ضعیف از مسائلی است که که به چشم می خورد. صداها نیز دچار ضعف بوده و در بعضی جاها هماهنگی صدا از نظر شدت آن بین بازیگران متناسب نبود و گاهی نیز صدای موسیقی بلندتر از صدای دیالوگ ها می شد و بیشتر سکانس هایی که موسیقی داشتند موسیقی شان انتخابی است. هرچند به گفتۀ تهیه کننده این نسخۀ نهایی فیلم نیست و برای اکران مشکلات رفع می شود ولیکن تغییری از جهت بازی و یا فیلمنامه در نسخۀ جدید صورت نخواهد گرفت و نهایتاً مشکلات صدا مرتفع خواهد شد و لذا از نظر من این فیلم بیشتر ساختاری تلویزیونی دارد نه سینمایی.
ارسال نظر