دلایل شکست در ازدواج / ۶ دلیل مهم شکست در ازدواج چیست؟

ازدواج ها به دلایل زیادی با شکست مواجه می شوند. اما دانستن دلایل شکست در ازدواج به شما کمک می کند از برخی چالش ها قبل از وقوع آن جلوگیری کنید. همه روابط، چه عاشقانه و چه دوستانه و ازدواج، با انگیزه اصلی جذب و پذیرش یکدگیر شروع می شوند. زیبایی، جذابیت جنسی، شخصیت، ثروت، قدرت، هوش، محبوبیت، حس شوخ طبعی یا هر چیز دیگری برای ایجاد یک رابطه مانند ازدواج تاثیر داشته باشد.

وقتی ازدواج می کنید رفتار هر دوی شما برای حفظ جذابیت شما سهمی موثر در پایداری رابطه شما دارد. در واقع شما در رابطه خود به دنبال این هستید که طرف مقابل تان چه کاری برای شما انجام می دهد. چقدر به شما توجه می کند. یا چقدر به فکر شما است.

بعضی از رفتارها نیز باعث آزار شما یا خسته شدن شما از رابطه می شود.

خسته شدن از رابطه

با گذشت زمان چنین عملکردهایی می تواند علاقه بین زوج ها را از بین ببرد و هر کدام شروع به مقایسه همسر خود با دیگران می کنند. به طور غم انگیزی، این مقایسه ها و پرسش ها، منجر به ناامیدی، درگیری و احساسات از دست رفته می شود. یا سبب ایجاد رقابت، غرور، سوء استفاده، زخم های عاطفی و در نهایت طلاق می شود.

وقتی یکی از دو نفر در زندگی مشترک بر رفتار دیگری تمرکز می کند، معمولا منجر به تخریب رابطه می شود.

پس زمینه، دیدگاه ها یا نظرات مختلف

زوج‌ ها اغلب نمی‌توانند تفاوت‌ هایشان را در زمینه‌ای چون فرهنگ، تجربیات متفاوت خانوادگی و غیره پیش‌بینی کنند. در طول نامزدی، بسیاری از این تفاوت ها لزوما روی زشت خود را نشان نمی دهند. اما با گذشت زمان، شما باید تصمیم بگیرید که چگونه در موقعیت های خاصی مانند تعطیلات، نحوه رفتار والدین، یا نیاز به انجام امور مالی و بودجه واکنش نشان دهید. همه این چیزها می توانند به شدت بر نحوه نگاه شما به شرایط زندگی مشترک تان تاثیر بگذارد. و اگر بیشتر همدیگر را نشناسید، سبب ایجاد درگیری می شود.

از طرفی این شرایط به نگاه شما در مورد پول، جنسیت و سایر موضوعات مرتبط با ازدواج نیز صادق است. اگر مراقب نباشیم، همین طرز نگاه متفاوت می‌تواند منجر به ایجاد اختلاف بین زوج شود.

دلایل شکست در ازدواج؛ رابطه ۵۰-۵۰

سال ها است که مردم می گویند ازدواج یک رابطه ۵۰-۵۰ است. تو نقش خودت را انجام بده، من هم وظیفه خودم را انجام خواهم داد. زوج ها این تصور را قبول دارند و هر یک از آن ها صادقانه از همسرش انتظار دارند که در نیمه راه با آن ها بپیوندند. متاسفانه هیچ کس نمی تواند بگوید که آیا واقعا او با شما همراه خواهد شد یا خیر. حتی گفتن این که یک ازدواج کامل است، باز هم دو طرف ناخودآگاه به عملکرد همدیگر دقت می کنند. باز هم آن ها به همدیگر خواهند گفت که تو ۱۰۰ درصد خود را برای زندگی بگذار. من هم ۱۰۰ درصد وظایف خود را انجام خواهم داد.

حتی زمانی که شما تمام تمرکز خود را روی برآورده کردن انتظارت زندگی مشترک خود نیز معطوف کنید. باز هم نمی توانید همه انتظارات را برآورده کنید. و حتما رابطه به سمت طلاق و جدایی پیش می رود.

خودخواهی

جامعه اساسا به ما آموخته است که نوع بشر “خوب” است. این که ما به طور طبیعی قرار است کارهای درستی را برای انجام یا گفتن انتخاب کنیم. این که ما طبیعتا نیازهای دیگران را بالاتر از نیازهای خود قرار می دهیم، همه نشان از خوب بودن دارد. اما واقعیت این است که همه ما در سطحی از خودخواه و خودمحوری قرار داریم. ما اغلب وقتی چیزی را می خواهیم، دوست داریم همان لحظه به دست بیاوریم. بنابراین، زوج ‌ها نمی‌توانند ماهیت خود محوری خود در مسیر زندگی مشترک و عاطفی خود را نادیده بگیرند.

چالش های مسیر زندگی

در مقطعی از مسیر، همه ما در زندگی با نوعی امتحان یا چالش مواجه خواهیم شد. زوج ها نمی توانند تاثیر چالش ها و مشکلات زندگی را پیش بینی کنند. هنگامی که درد و رنج این مشکلات وارد زندگی زناشویی می شود، زوج ها به جای کنار هم ایستادن برای رفع آن ها، تمایل دارند یکدیگر را سرزنش کنند. این موقعیت ها آنان را از هم جدا می کند. آن ها به جای این که کنار هم قرار بگیرند و از یکدیگر حمایت کنند، برعکس با یکدیگر مخالفت می کنند.

دلایل شکست در ازدواج؛ برداشت نادرست از عشق

با ازدواج و شروع زندگی مشترک، اغلب افراد دیدگاهی نادرست از عشق “واقعی” دارند. فیلم‌ ها، تلویزیون، کتاب‌ها… همگی به عشقی رمانتیک اشاره می‌کنند که واقع ‌بینانه نیست. و اغلب زوج ها فریب چنین تصاویر رنگارنگ را می خورند. آن ها فکر می کنند روابطه شان درست مانند زوجی که در فیلم دیده اند، می باشد. این تصور اشتباه منجر به  بروز مشکلات در صمیمیت جنسی و پایداری عاطفی برای هر دو نفر می شود.

در چنین فضایی هر کدام از شریک عاطفی به سرعت احساس می کنند با یک فرد که هیچ چیزی از عشق نمی داند “گیر” افتاده اند. این جاست که بازهم فریب می خورند، فکر می کنند “نفر بعدی” بهتر خواهد بود. متاسفانه باید گفت این یک عشق “فانتزی” است، نه یک عشق بر پایه “ایمان” و اعتماد. مرد و زن در رابطه بعدی نیز با همین برداشت وارد رابطه می شوند و دوباره شکست می خورند.

فقدان رابطه عمیق معنوی

خداوند هم شما و هم همسرتان را با تمام نقاط  قوت تان آفریده است. بله، حتی نقاط ضعف شما را نیز خودش آفریده است. او شما را بهتر از خودتان می شناسد. بیش از ۵۰ درصد از زوج های بسیار شاد با این جمله موافق هستند که “خدا در مرکز رابطه ما قرار دارد.” به عنوان یک مؤمن، در نهایت فقط خداوند می تواند عمیق ترین ابعاد صمیمیت انسانی را فاش و آشکار کند. و هر نیاز شما را برآورده کند. خداوند افراد و زوج ها را به واقعی ترین سطح روابط معنوی شان می رساند. اگر بُعد معنوی زندگی خود را پرورش ندهید، همچنان در سطحی پایین از صمیمیت عمیق قلبی بین یکدیگر باقی خواهید ماند.

برنامه ای بهتر برای ازدواج

بدون برنامه ریزی مطلوب، خیلی زود خواهید فهمید که چرا ازدواج ها با شکست مواجه شده است. چرا رابطه زناشویی تان در حال از هم پاشیدن است. خبر خوب این است که خداوند راه دیگری نیز پیش پای زوج های متاهل گذاشته است. “رابطه‌ای مبتنی بر “ایمان به عشق” و اعتماد به جای تمرکز بر رفتار و عملکرد ۵۰ – ۵۰.

پس به جای این که همیشه به دنبال راهی باشید تا رفتار و عملکرد یکدیگر را زیر ذربین قرار دهید و به این فکر کنید که او چه کاری انجام داده تا شما هم انجام دهید، بی چشم داشت محبت کنید و به همدیگر اعتماد داشته باشید. با این طرز تلقی می توانید پایه های محکمی برای یک رابطه پایدار در زندگی مشترک خود ایجاد کنید.

منبع: خبرنما