این مامور فداکار پلیس سوخت تا  مرد اصفهانی خودسوزی نکند + عکس و جزییات

به گزارش رکنا، فداکاری هرچند یک کلمه 7 حرفی است اما واژه‌ای پر معناست که مامور نیروی انتظامی شهرستان خمینی شهر با به خطر انداختن جانش برای نجات مردی در آتش، آن را معنا کرد.

اواخر خرداد امسال به کلانتری ۱۴ درچه خمینی شهراستان اصفهان گزارشی رسید که مردی قصد آتش‌زدن خود را دارد. مامور کلانتری به آنجا رفت تا مانع این اقدام شود اما آن مرد در یک چشم برهم زدن خودش را به آتش کشید. مامور ۴۲ساله با دیدن این صحنه دل به آتش زد و او را نجات داد اما خودش مصدوم شد.

ستوان یکم روح‌ا... مردی‌ها، مامور ۴۲ساله فداکار، متاهل است و دو دختر ۱۳ و 8 ساله دارد. ۲۰ سال است در نیروی انتظامی  به کار مشغول است و به هموطنانش خدمت می‌کند. در شهرستان‌های مختلف استان اصفهان کار کرده و 8 ماهی می‌شود به کلانتری ۱۴ درچه خمینی‌شهر آمده و در آنجا به عنوان جانشین رئیس کلانتری انجام وظیفه  می‌کند. او درباره شب حادثه به جام‌جم گفت: «بعد از پایان کارم به خانه بازگشتم. ساعت ۲۱ و ۳۰ دقیقه شامگاه ۱۶خرداد از کلانتری به من اطلاع دادند مردی وارد  کارگاهی متروکه در محله‌ای در درچه معروف به باربری شده و تهدید  به خودسوزی می‌کند. سریع عازم محل حادثه شدم. وقتی به آنجا رسیدم، افراد زیادی در محل ایستاده بودند و تماشاگر تهدیدهای آن مرد بودند. پدر و دیگر اعضای خانواده مرد ۳۲ ساله نیزدر محل حضور داشتند. آنها می‌گفتند  پسر خانواده دچار مشکلات مالی شده و به همین دلیل قصد خودسوزی دارد. آن مرد یک چهارلیتری بنزین در دست داشت.»

اطلاع مامور پلیس به دادستانی

وی افزود: «با دادستانی تلفنی حرف زدم و ماجرا را اطلاع داد. بعد به گفت‌وگو با آن مرد جوان پرداختم تا با عملیات روانکاوانه او را از اقدام برای خودسوزی منصرف کنم اما اوحاضر نمی‌شد از آنجا خارج شود. حتی با دیدن خانواده‌اش و التماس و زاری آنها دست‌بردار نبود و تصمیم خود راگرفته‌بود به زندگی‌اش پایان دهد. او در یک چشم برهم زدن بنزین را روی خود و داخل سوله پاشید. فندک را زد وآتش وی و اطرافش را فرا گرفت و شعله‌ور شد.»

مامور فداکار ادامه داد: «به عنوان پلیسی که حافظ جان و مال مردم است، باید او را نجات می‌دادم. در آن لحظه به جان خودم فکر نمی‌کردم. خودم رابه سمتش انداختم و با هر سختی که بود، توانستم شعله‌های آتش او را خاموش کنم. البته از ناحیه دست و پای چپم دچار سوختگی شدم. او را بغل کردم و از دل آتش بیرون بردم. نیروهای امدادی اورژانس آمدند و هردویمان به بیمارستان منتقل شدیم.

با حضور آتشنشان ها در محل، شعله‌های آتش داخل سوله هم خاموش شد. چند روزی در بیمارستان بستری بودم. بعد از این‌که حالم بهتر شد، خانواده آن مرد برای تشکر به دیدنم آمدند. می‌گفتند پسرشان با افرادی شراکتی را شروع کرده‌بوده اما دچار مشکلات مالی شده و بدهی به بارآورده و همین باعث شده نتواند با این شرایط کنار بیاید و مشکلاتش را حل کند. او از بیمارستان مرخص شده اما حال و روز خوبی ندارد.

 این اولین بار نیست که ستوان‌یکم روح‌ا... مردی‌ها برای نجات جان هموطنان به دل آتش می‌زند. او ۱۲سال قبل هم با دیدن صحنه آتش گرفتن یک خودرو، به دل آتش زد و با کپسول اطفای حریق که همراهش بود، آتش را خاموش کرد و راننده خودرو را نجات داد.

وبگردی