رکنا گزارش می دهد،
حذف کولبری و سوخت بری با ابر تورم و فسادهای اقتصادی نمی شود/ کولبران و سوخت بران زندگی می خواهند!
رکنا: خودروهای بی پلاک در روز روشن در کنار خیابان، روی خیلی از تلاش های پراکنده برای حل مشکلات اقتصادی مناطق کولبری و سوخت بری نقطه می گذارد. از سوی دیگر باید تاکید داشت برای حذف کولبری و سوخت بری در کشور تنها یک دست و با تلاش یک بنیاد و یک نهاد نمی توان راهی به جایی برد باید برنامه ریزی استراتژیک گسترده و پیوسته شکل بگیرد.
به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، سوخت بری و کولبری دو مسیر کسب درآمد در ایران هستند که مهم ترین علت وجودشان، این است که اشتغال پایدار و در دسترس، در مناطق تحت آسیب، وجود ندارد.
سالهاست که مردم، فعالان اجتماعی و همچنین رسانه ها تاکید می کنند که برای مناطق درگیر با کولبری و سوخت بری، باید اشتغال ایجاد شود تا مردم به ناچار به سمت این مشاغل نروند.
دولت هم از سوی دیگر مدعی است که شغل ایجاد کرده است؛ اما مردم خودشان به سمت سوخت بری و کولبری که درآمد بیشتری دارد می روند. آنها مدعی هستند که با چند روز کار کردن در این مشاغل کاذب، به راحتی درآمد یکماه و حتی بیشتر را به دست می آورند.
وقتی از مردم مناطق مرزی که به کولبری مشغول هستند سوال می شود که چرا در حالی که سازمان ها و نهادهایی همچون بنیاد برکت، تسهیلاتی را برای ایجاد مشاغل پایدار پرداخت می کنند باز به سمت همان کولبری می روند؛ پاسخ می دهند که به دلیل عدم اطمینان از پایداری و درآمد مشاغل به این سمت رفته اند. کولبران و سوخت بران معتقدند که درآمد این دو شغل، به زندگیشان در برابر ابر تورم حاکم بر کشور نزدیک تر است. همچنین نمی توانند از محل مشاغل کوچکی که برای برپا کردنش تسهیلات اعطا می شود به شکل پایدار درآمدزایی داشته باشند.
از سویی دیگر، عدم دسترسی به منابع مالی و اقتصادی کافی در مناطق مرزی، از دیگر دلایل سوخت بران و کولبران است. فقر جاده ای، فقر مراکز کسب و کار، فقر امکانات رفاهی و... از جمله این دلایل است. ساکنان این مناطق از حداقلی ترین نیازهای یک زندگی عادی از جمله لوله کشی آب و گاز، جاده مناسب برای تردد، مدرسه مستحکم و دور از گرفتاری با فرونشست و... محروم هستند؛ که ریشه این عدم توسعه یافتگی را باید در مدیریت نامناسب اقتصادی و اجتماعی مسئولان مربوطه کشور جست و جو کرد.
عدم دسترسی به آموزش های لازم و تجربه های کافی نیز موجب می شود که افراد نتوانند به طور موفقیت آمیز در مشاغل پایدار، کسب و کاری را شروع کنند. برای حل این مشکلات، دولت قبل از ایجاد مشاغل خرد در مناطق، برای دور نگهداشتن جمعیت مرزنشین از سوخت بری باید ابتدا کمر تورم بزرگ کشور را بشکند و در ادامه برنامه هایی را برای افزایش آگاهی و آموزش افراد در مناطق محروم اجرا کند و منابع مالی و اقتصادی لازم را برای شروع کسب و کارهای پایدار در این مناطق فراهم کند.
آنهایی که در غرب کشور دیگر کولبری نمی کنند
مسئولان می گویند برای مناطق کولبر نشین در حال ایجاد اشتغال هستیم اما گرایش به سمت مشاغل پایدار کم است. مثلا اقدامات انجام شده در استان آذربایجان غربی برای ایجاد اشتغال از سوی بنیاد برکت مشارکت در توانمندسازی اقتصادی توسعه کارآفرینی و اشتغال زایی اجرای 10533 طرح اقتصادی با ظرفیت اشتغال 36832 نفر مجموع سرمایهگذاری 20985 میلیارد ریال بوده است که
- تعداد 15 طرح بنگاه محور با ظرفیت اشتغال 4830 نفر و مجموع سرمایهگذاری 1999 میلیارد ریال
- تعداد 10505 طرح اجتماع محور با ظرفیت اشتغال 31515نفر و مجموع سرمایهگذاری 17729 میلیارد ریال
- تعداد 13 طرح تسهیلات محور با ظرفیت اشتغال 487 نفر و مجموع سرمایهگذاری 1230 میلیارد ریال
اجرای 698 پروژه عمرانی و زیربنایی با ارزش 365 میلیارد ریال شامل: 66 مدرسه، 58 مسجد، 555 باب مسکن (22 مورد مربوط به خانوارهای دارای دو معلول) و 19 پروژه عمرانی دیگر شامل تکمیل مرکز بهداشت احداث راه روستایی کتابخانه حسینیه سرویس بهداشتی مصلی و...
یعنی به گفته مسئولان 4 هزار و 965 نفر در استان آذربایجان غربی دیگر کولبری نمی کنند اما زمانی که رو در رو با کولبران به گفت و گو می نشینی، در چشمانت نگاه می کنند و می گویند" اینجا تورمی سنگین، با فقر امکانات پیش روی ماست و هر قدر به سمت مشاغل پایدار گام برداریم، فقر های دیگر حاکم بر منطقه رو به رویمان دیده می شود. با درآمد یک شغل کوچک و پایدار، نمی توانیم تامین معاش کنیم."
آنها تاکید دارند: "اینجا آب و گاز نیست. خشکسالی هر روز بیشتر می شود. فرونشست زمین تا دل خانه هایمان رخنه کرده است و هر لحظه امکان دارد خانه بر سرمان ویران شود. با درآمد کم، نمی توان از میان فقرهای بزرگ عبور کرد."
آری؛ محرومیت را به عینه می توانید در مناطق مرزی مشاهده کنید. مناطقی از کشور، که طبیعتی بکر، مردمانی باصفا و ظرفیت های بالقوه انسانی و طبیعی بسیاری دارند؛ اما و هزار اما که از حداقلی ترین امکانات اولیه هم محروم هستند.
برای مثال، در استان آذربایجان غربی و مناطق مرزی آن، مردمی باصفا زندگی می کنند که از نداشتن شغل، بسیار رنجیده اند و برای امرار معاش، دست به کارهایی می زنند که شاید از نظر خیلی از ما، غیر ممکن باشد؛ کولبری؛ کولبری یعنی نبرد گذشتن از جان به خاطر فقر و تورم.
نوار تریلی ها و وانت های بی پلاک در شهرهای مرزی
قاچاق سوخت علاوه بر تخریب زیرساخت های اقتصادی کشور و بروز مشکلات متعدد در جامعه، موجب هدر رفتن سرمایه ملی می شود. قاچاق موجبات نابودی زیر ساخت ها را فراهم می کند.
سودآوری تجارت غیرقانونی و تفاوت نرخ فرآورده های نفتی که به دلیل تعلق گرفتن یارانه قیمت آن در بازار داخلی بسیار پایین تر از کشورهای همسایه است، تقاضای بالا در کشورهای همجوار برای کالاهای مذکور، فقدان مدیریت هماهنگ و کارآمد در مبارزه با قاچاق سوخت و ضعف چشمگیر ناشی از نبود هماهنگی مبادی دستگاه های متولی با یکدیگر از دیگر دلایل گسترش قاچاق سوخت قلمداد می شود.
از سویی دیگر تردد قاچاقچیان مواد سوختی که اغلب همراه با تخلفات رانندگی از جمله سرعت غیرمجاز و انجام حرکات حادثه آفرین است، موجب پایین آمدن امنیت در سطح جاده های سیستان و بلوچستان و افزایش تصادفات شده است.
تصادف حاملان سوخت به دلیل تخلفات بیش از حد و داشتن محموله های سوختی معمولا با خسارتهای جانی و مالی زیادی همراه است.
حال این سوال مطرح می شود که کولبران و سوخت بران چگونه به فعالیت خود ادامه می دهند وقتی باید محموله خود را از مرز گذر بدهند؟ این سوال وقتی برایتان پررنگ تر می شود که به جنوب کشور و به طور مثال بندرعباس و میناب سفر کنید. میان جاده میناب به بندرعباس در مناطق به نوار تریلی ها و وانت های بی پلاک در کنار خیابان مواجه می شوید که در روز روشن ایستاده اند و همه اهالی می گویند که بی پلاک بودن آنها ریشه در سوخت بری دارد.
مسئولان می گویند در تلاش برای بهبود هستند
محسن مردعلی، مدیر طرح اشتغالزایی اجتماع محور بنیاد برکت در خصوص اینکه برای تامین معاش و اهالی منطقه درگیر با سوخت بری که کارهای دولتی انجام شده است اینگونه توضیح می دهد: کلیه اقدامات کشورها از نظر اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی منوط به تامین معیشت مردم است که مسئله مهم در این زمینه تامین امنیت غذایی است.از ابتدای امسال بنیاد برکت با درک این شرایط به عنوان یک کار ویژه بر موضوع تامین امنیت غذایی متمرکز شد و طرح هایی را در زمینه زنجیره سبز ( کشاورزی ) و زنجیره آبی (آبزی پروری) اجرا کرد.
محسن مردعلی درادامه چنین گفت: بنیاد برکت کار ویژه خود را بر موضوع تولید مواد غذایی قرار داد که بر اساس تعریفی که در الگوی کشت و سند آمایش سرزمینی وجود دارد باید حداقل تا سال ۱۴۰۶ بیش از ۱۴۵ میلیون تن مواد غذایی تولید شود که برای رسیدن به نقطه تلاش هایی برای اشتغال زایی در مناطق درگیر با سوخت بری در راستانی اجرایی شدن زنجیره سبز و آبی در حال انجام است که فعالیت اهالی در این مشاغل می تواند به دور شدن مناطق درگیر به سوخت بری کمک کند.
در همین راستا،ملیحه ایرانی، تسهیل گر بنیاد برکت ستاد اجرایی فرمان حضرت امام (ره) در روستای مسن واقع در استان هرمزگان در گفت و گو با رکنا گفت: بنیاد برکت امسال 25 نفر را تحت پوشش خود قرار داد. حجم بالایی از طرح هایی که در این روستا اجرایی شده است، صیادی بود.
وی گفت: صیادان در این روستا بیشتر در حوزه ماهی «متوتا» فعالیت می کنند. صیادان این ماهی ها را خشک و به کشورهای قطر ، بحرین و... صادر می کنند.
ملیحه ایرانی تاکید کرد: از دیگر طرح های بنیاد برکت در این روستا شامل فعالیت در حوزه گردشگری (اقامتگاه های بوم گردی و رستوران های سنتی)، طرح های دانش بنیان (پرورش دلقک ماهی، جلبک و...) و... فعالیت های موثری داشته است.
کودکانی که مدرسه نمی روند
در کنار اشتغال زایی کوچک در مناطق درگیر کولبری و سوخت بری فقرهایی دیگر خود را محکم به صورت اهالی می کوباند که فقرهایی که وجود آنها با آینده کشور وابستگی تنگاتنگی دارد. در مناطق کولبر نشین ،کودکان اگر به مدرسه بروند، بالای سر و دیوارهای مدارسشان چنان درگیر فرونشست است که هر لحظه می تواند جانشان را به خطر بیاندازد. خطری که باعث شده است برخی والدین اجازه ندهند فرزندانشان به مدرسه بروند.
اما در جنوب کشور و مناطق سوخت بر نشین، کودکان در حالیکه در مشاغلی خرد مشغول به کار هستند در چشمانت نگاه می کنند و می گویند مدرسه نرفته ام و نمی روم.
وقتی به او می گویی که چرا مدرسه نمی روی می گوید: "باید کار کنم، خرج خانه داریم."
کشوری که کودکانش به خصوص در مناطق محروم بیشتر از آنکه تفریح داشته باشند و به مدرسه بروند، کار می کنند، توسعه چه معنا و مفهومی خواهد داشت؟ کودکانی که به دلیل کمبود منابع مالی و اقتصادی در خانواده هایشان برای کسب درآمد، به جای رفتن به مدرسه مجبور به کار کردن می شوند، در آینده با مشکلاتی روبرو خواهند شد. این کودکان برای فراگیری مهارت ها و دانش های لازم برای شروع یک کسب و کار در آینده، نیاز به آموزش و تحصیلات دارند. عدم دسترسی به تحصیلات و آموزش می تواند باعث شود که این کودکان نتوانند به طور موفقیت آمیز در بازار کار شرکت کنند و به دنبال آن، با مشکلات اقتصادی و اجتماعی روبرو شوند.
در اینجا آموزش و پرورش باید به میدان می آمد؛ که نه آمده است. باید با شناسایی این کودکان، منابع مالی و اقتصادی لازم را برای تحصیلات و آموزششان فراهم کند. همچنین، دولت می تواند برنامه هایی را برای کمک به خانواده هایی که نمی توانند برای تحصیلات کودکانشان هزینه کنند، اجرا کند.
از سوی دیگر این کودکان می گویند اگر به مدرسه برویم چه آینده ای در انتظار ما خواهد بود؟ سوالی تامل برانگیز که نشان می دهد دولت ها نتوانستند مدیریت اقتصادی درستی داشته باشند. به واسطه رانت و ضعف مدیریتی، کودکان تصور می کنند اگر بخواهند یک زندگی بخور و نمیر داشته باشند از مسیر کار از کودکی به آن نزدیک تر خواهند بود تا درس خواندن و سواد آموزی. اینها زنگ خطری برای توسعه کشور است.
دردهای بزرگ با مسکن های کوچک و مقطعی درمان نمی شوند. اول باید کمر فساد اقتصادی و ضعف مدیریت اقتصادی در کشور شکسته شود تا پس از آن با اجرای اشتغال های کوچک به سمت محو مشاغل غیرمجازی چون سوخت بری و کولبری رفت.
در کنار رشد سریع ریشه های فسادهای اقتصادی هیچ دردی از خانه کولبران و سوخت بران کم نمی شود و آنها جان خود را به دست می گیرند و با کوله بار از کوه بالا می روند یا با خودروهایشان حامل سوخت به دل جاده های خطرناک می زنند.
می خواهیم زندگی کنیم
جوانان کولبر و سوخت بر می گویند، می خواهیم زندگی کنیم و با این تورم و کمبود امکانات و مشاغل محدود اینجا نمی شود کار مناسب پیدا کرد. کولبران اکثرا تحصیلات بالا دارند. بین آنها فوق لیسانس هم دیده می شود. سوخت بران البته کمتر به تحصیلات توجه کرده اند. پسران جوان کولبر می گویند:" انسان ها می خواهند کار و درآمد خوب داشته باشند، ازدواج کنند، ما فرزند داشتن را دوست داریم، یک خانه کوچک یک ماشین معمولی حق ماست؛ اما با مشاغلی که دولت ایجاد می کند، دردی درمان نمی شود. اینجا پول نداشته باشی دخترشان را به عقد تو در نمی آورند و خواستگارهای بی پول، جواب منفی می گیرند."
سوخت بران جوان می گویند:" سوخت بری پرخطر است اما اگر زنده بمانی، درآمد بدی ندارد. در روستاها، راحت تر دخترشان را به عقد جوان سوخت بر در می آورند چراکه فکر می کنند تا زنده است حداقل درآمد دارد"!
می پرسیم چرا مهاجرت می کنید؟ می گویند:" در خارج از مرز شاید کار به همین اندازه سخت و دشوار باشد اما حداقل بعد از دریافت حقوق و دستمزد کارها می توانیم کمی زندگی کنیم و درگیر فقر های توسعه در منطقه زندگی و محدودیت های اجتماعی نیستیم"
در پایان باید گفت، مسائل کشور زنجیره وار به هم متصل هستند. یک زنجیر بشکند یا حرکت مناسبی نداشته باشد، زنجیره دیگر حرکت مناسبی نخواهد داشت. نمی توان در دل اقتصاد مریض با چند ایجاد شغل کوچک امید به حذف مشاغل کاذب در ابعاد سوخت بری و کولبری داشت.
ضمنا آن خودروهای بی پلاک در روز روشن در کنار خیابان، روی خیلی از تلاش های پراکنده برای حل مشکلات اقتصادی مناطق کولبری و سوخت بری نقطه می گذارد.
ضعف مدیریت دولتی اقتصاد در ایران به شدت در ایجاد و وجود قاچاق سوخت تأثیرگذار است. برخی از عوامل فسادی که در این زمینه عدم اجرای قانون است. با مشاهده همان خودروهای بی پلاک در کنار جاده در روز روشن این مبحث در ذهن شکل می گیرد که طی سالیان قوانین و مقررات مربوط به سوخت بری در ایران در بخش پلیس و گمرک باید قوی تر باشند. ضعف مدیریت اقتصادی و فقر اقتصادی مردم به شدت در ایجاد و وجود قاچاق سوخت و گسترش کولبری تأثیرگذار بوده و هست.
خبرنگار: آزاده مختاری
ارسال نظر