دکتر و مهندش شدن دیگر بس است!/دایره لغات کودک تا چهارسالگی افزایش نیابد انسان موفقی نخواهد شد/آموزش و پرورشِ فرسوده؛ بی توجه به بازار کار

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، دیگر دکتر و مهندس شدن بس است. این روزها دیگر باید به سمت مشاغلی بروید که نیاز به مهارت دارد چراکه مسئولیت بسیاری از کارها را هوش مصنوعی بر عهده می گیرد. حال نظام آموزش و پرورش کشور، با چه نگاهی نسبت به جهان جدید پیش می رود؟ با چه برنامه هایی دانش آموزان را برای کار در جامعه ای مدرن آماده می کند؟ به نظر می رسد برنامه ها همچنان کهنه و خاک گرفته هستند. حتی برنامه ای که برای سه سال پیش بوده نیز امسال به درد دانش آموزان نمی خورد. با این سرعت لاکپشتی آموزش و پرورش، شاید به زودی مسئولان و معلم ها باید پشت نیمکت بنشینند و دانش آموزان به آنها درس بدهند یا اینکه همه در خانه هایشان لم بدهند و از یوتیوب، تلگرام و اینستاگرام هر آنچه که می خواهند را بیاموزند.

سامان سلامیان ، روانشناس تربیتی نیز در گفت و گو با رکنا گفت: والدین این روزها متوجه شده اند که برای انسان در قرن 21 داشتن مهارت مهم است. برای همین است از اینکه فرزندشان گیمر شود ممانعت به عمل نمی آورند؛ بلکه حتی تشویقشان هم می کنند و سعی می کنند ال سی دی بزرگتری هم تهیه کنند که چشم فرزندانشان اذیت نشود! سرعت تولید علم آنچان زیاد شده است که انسان ترجیح می دهد اگر در طول زندگی بخواهد مدرک دانشگاهی دریافت کند، یک یا دو رشته را انتخاب کند و بعد آنچنان این سرعت زیاد می شود که این آموزش ها را از یوتیوب یاد می گیرد. از نحوه پوست کردن انبه گرفته تا مراحل نگارش یک مقاله را می توان در یوتیوب آموخت.

وی افزود: در خانواده های تحصیل کرده، متمول و متمکن در پایتخت این موضوع جا افتاده است و استقبالشان از مدارس غیر انتفاعی کم شده و ترجیح می دهند خودشان برای بچه ها برنامه ریزی کنند. در آمریکا هم بررسی کرده اند که در ایالت های ثروتمند، مدارس اینگونه تصمیم گرفتند که وقت بچه ها را خیلی پر نکنند چون خود خانواده ها برای بچه ها برنامه داشتند؛ اما در ایالت های کم برخودار و محروم، بچه ها را هرچه بیشتر در مدرسه نگه می داشتند، از کانون ملتهب خانواده دور نگه می داشتند. در ایران هم نسخه کلی نمی توانیم بدهیم. اگر پدر و مادری از نظر ثروت پایین هستند، بهتر است که بچه ها را به مدارس کلاسیک بفرستند اما اگر خودشان برنامه دارند و می توانند مهارت آموزی داشته باشند، تایم کمتری را به مدرسه بفرستند.

سلامیان گفت: تغییر تنها مطلب پایدار است. مطالبی که در نسل قبل اتفاق افتاده، به مرور عوض می شود و رشته ها اشباع می شوند و با توجه به گسترش هوش مصنوعی، نه تنها خوب نباشد بلکه بد باشد و این وظیفه را هوش مصنوعی بهتر انجام دهد. در قرن 21 برای این تغییر باید احترام قائل شد و فرزندان به دنبال آرزوهای پدر و مادرها نروند. همچنین باید توجه داشت با توجه به سرعت تولید علم، دانشگاه ها جایگاه خودشان را از دست بدهند و بشر به جایی برسد که هوش مصنوعی به جای آن تصمیم بگیرد؛ چراکه بهتر می تواند احساسات و نیازهای افراد را آنالیز و مانیتور کند. در دنیای پیش رو، الگوریتم ها  و هوش مصنوعی سلایق افراد را بهتر از خودش می داند بنابراین بهتر می تواند برای او تصمیماتی از جمله انتخاب شغل، همسر و... بگیرد و روش های مواجهه با دنیا، دیگر به شکل سنتی نخواهد بود.

این روانشناس تربیتی افزود: خانواده هایی که از ارائه و در اختیار گذاشتن ابزارهای دیجیتال به بچه هایشان ممانعت می کنند، به سختی در اشتباه هستند؛ چراکه این بچه ها قرار است روزی وارد بازار کار شوند و قرار است به نسلی فروش کالا و خدمات داشته باشند که در بستر مجازی ابزار زندگی اش را تهیه می کند بنابراین باید با کنترل و هدایت این ابزارها را در اختیار بچه ها بگذارند. وقتی والدین برای بچه ها رشته ای را در دنیای جدید انتخاب می کنند که بچه ها پزشک یا مهندس شوند، مخصوصا رشته های زودبازده مثل مهندسی ها، بعد از مدتی نیازش در جامعه برطرف می شود. همانطور که بعد از اتمام جنگ، مهندسی عمران رشته خوبی بود  و افراد زیادی به سمت این رشته رفتند و به اشباع رسید. بعد که صنعت به سمت خودروسازی آمد، مهندسی مکانیک و صنایع روی بورس بودند و بعد مهندسی کامپیوتر و آنالیز دیتا و بیگ دیتا که چه در ایران و چه در دنیا رشته خوبی است؛ بنابراین با توجه به اینکه خیلی از رشته ها حذف می شوند، اگر پدر و مادرها می خواهند خدمتی به فرزندانشان انجام دهند، با برخی تست ها از جمله (mbti) که در سایت های ایرانی هم رایگان در دسترس است، رشته های پیشنهادی که فرد می تواند با استفاده از آنها در انتخاب رشته موفق باشد، را بر اساس شخصیت معرفی می کند.

او افزود: باید توجه داشت که بهترین شغل، آن است که افراد را از زمان، مکان و خودشان غافل کند تا وقتی غرق کار می شوند بیماری ها و دردهایشان را فراموش کنند، یادشان برود کجا هستند و زمان از دستشان در برود، در این صورت عاشقانه به کارشان ادامه می دهند. نقطه طلایی زمانی در شغلشان رخ می دهد که ارزیابی از نیازهای بازار، علاقه های شخصی و ویژگی های فردی داشته باشد.

در نظام فرسوده آموزش و پرورش، رشته دانش آموزان را انتخاب می کنند!

او در ادامه در پاسخ به اینکه پس چرا در نظام تعلیم و تربیت کشور از این دست آزمون ها برای هدایت تحصیلی بهتر دانش آموزان استفاده نمی شود و صرفا به مشاوره های قدیمی و تاریخ مصرف گذشته روی می آورند، گفت: معضل اصلی، کنکور و سیستم سنجش دانش است؛ چراکه هنوز فقط هوش ریاضی بچه ها در این سیستم سنجیده می شود ولی هوش کلامی، موسیقیایی، اجتماعی و... سنجیده نمی شود. در ایران فرزندان ما رشته ها را انتخاب نمی کنند؛ بلکه رشته ها آنها را انتخاب می کنند. روند تحصیلی اینگونه است که وقتی بچه ای در آزمونی شرکت می کند، با توجه به کران بالا و پایین رتبه، به او می گویند که می توانی این رشته ها را انتخاب کنی و مابقی را نه.

آموزش و پرورشِ فرسوده؛ نه خود شخص را در نظر می گیرد و نه نیازهای بازار کار

سلامیان تاکید کرد: این سیستم آموزش و پرورشِ فرسوده؛ نه خود شخص را در نظر می گیرد و نه نیازهای بازار کار. خانواده ها ترجیح می دهند بچه هایشان دیپلم بگیرند و بعد مهاجرت کنند. به خاطر همین بی توجهی ها، سن مهاجرت به کودکان و نوجوانان رسیده است.

برنامه های وزیر جدید آموزش و پرورش تا ابد هم قابل اجرا نیست

وی در خصوص وزیر جدید آموزش و پرورش گفت: من برنامه وزیر جدید را مطالعه کرده ام؛ از نظر فشردگی عناوین کلی، هیچ سیستم توانمندی تا ابد از پس عملی کردن آنها بر نمی آید. چیزی مانند سند تحول بنیادین آموزش و پرورش است که هرگز نمی توان گفت این کلیات هیچ وقت اجرا شده است یا نه و هرکسی می تواند هرکاری که انجام می دهد. مثلا تسری امتحانات نهایی به سه پایه متوسطه را می توان به نحوی به برنامه های وزیر و تحقق اصل های سند تحول بنیادین آموزش ربط داد در حالی که واضح است که اگر دانش اموزان را در سه سال آموزش متوسطه دوم، درگیر نمره ای کنیم که در کنکور موثر است از مسائل تربیتی و پرورشی دور خواهیم شد.

سامان سلامیان افزود: وقتی وزیر پیشنهادی با ریش گرو گذاشتن به بعضی ها سعی می کند رای اعتماد بگیرد، نشان دهنده این است که آموزش و پرورش در ایران مسئله هیچ کسی نیست و فقط چینش پست ها مهم است که چه کسی بماند و چه کسی برود. وقتی وزیر سابق رفت، نه خودش گفت که چه بخشی از برنامه هایش را اجرا کرده و کسی هم چقدر از برنامه ها اجرایی شده و فقط از میدان فردوسی به خیابان آزادی رفت، نشان از این دارد که آموزش و پرورش مسئله مردم هم نیست. 

فقر احمق می کند !

او در پایان گفت: با افزایش تورم و گسترش شاخص فقر حضور والدین در منزل و کنترل آنها بر فرزندان کمتر می شود. پژوهش ها نشان داده اند که میزان یادگیری و موفقیت تحصیلی و شغلی به شدت تابع دایره لغات و تعداد کلماتی است که کودک در صفر تا چهار سالگی و به هنگام یادگیری زبان می آموزد. وقتی تعداد کلمات و دایره لغاتی که کودک می آموزد کم باشد، در تمام سالهای زندگی میزان درک وی از کلاس، کتاب، فضای مجازی، به شدت کاهش می یابد پس جمله «فقر احمق می کند» به سادگی اثبات می شود. مطالعات پژوهشگران نشان داده که در خانواده های فقیر، دایره لغات فرزندان، بسیار محدود می شود که این موضوع به یادگیری کلی همه مطالب لطمه وارد می کند.