کشور درگیر مافیای پیچیده مسکن/ دستورهای دولت برای مدیریت بازار مسکن شبیه شوخی است/ کارشناسان مستاصل شده اند

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، بر اساس آمار منتشر شده از سوی بانک مرکزی ، شاخص بهای اجاره مسکن در سه ماهه سوم سال ۱۴۰۱ نسبت به سه ماه دوم همان سال ۱۶.۸ درصد افزایش را تجربه کرده است.

بیشترین فشار تورم این روزها بر مستاجران وارد می شود چراکه بخش اعظمی از درآمد ماهیانه را صرف پرداخت اجاره بها می کنند. حال سوال اینجاست، مگر نه اینکه سالهای سال است کارشناسان راه حل هایی را پیش پای دولتمردان می گذارند؟ پس چرا هیچ کدام کارساز واقع نمی شود؟ مگر نه اینکه دولت هر سال در فصل داغ اجاره نشینی ، اعداد و ارقامی را روی میز می گذارد و پیشنهاد می دهد که اجاره بها از فلان مقدار بیشتر نشود که اگر بشود ما گوش موجر را می پیچانیم؟ حال این بازار بی در و پیکر اجاره نشینی چگونه مدیریت شده است که ای کاش مدیریت نمی شد که مردم چنین روزهایی را به چشم نمی دیدند.

دستورهای دولت برای مدیریت بازار مسکن شبیه شوخی است

در این راستا، علیرضا سرحدی، کارشناس حوزه مسکن در گفت و گو با رکنا گفت که دستورهایی که دولت در این سالها برای مدیریت بازار مسکن داده عملا شبیه یک شوخی است، افزود: برای مثال با در نظر گرفتن سقف افزایش نرخ 25 درصدی، دیدیم که چه اتفاقاتی رخ داد و موجران به راحتی آب خوردن، مستاجر را وادار به ترک خانه می کنند و نرخ اجاره بها را هر چقدر که بخواهند در نظر می گیرند. نه فقط این کارها؛ بلکه دولت باید کارهای زیادی کند تا اوضاع نابسامان مسکن و اجاره بها مرتفع شود. اینها معلول یک سری سیاست گذاری های دیگر است که برای آنها به طور مشخص نمی توان کاری کرد. سیستم اقتصادی، اجتماعی و سیاسی دچار بحران هایی است که تمام اینها بر افزایش نرخ تورم و بعد از آن افزایش نرخ رشد اجاره بها و همچنین اقلام دیگر تاثیر می گذارد.

مردم اسیر حرف هایی از جمله انبوه سازی، وام مسکن و مالیات بر خانه های خالی

وی در ادامه افزود: من به عنوان کارشناس، چند سال است که دیگر هیچ راه حل مجزایی برای حل مشکل مسکن و اجاره بها پیدا نمی کنم. بعد از این همه سال متوجه شده ام که در هیچ حوزه مشخصی، هیچ راهکار مشخصی برای حل مشکل نمی توان ارائه داد؛ چراکه اگر راه حلی پیدا می شد، الان اوضاع به این شکل نبود. مردم این روزها اسیر حرف هایی از جمله انبوه سازی و تعیین سقف افزایش اجاره بها و وام مسکن و مالیات بر خانه های خالی و... شده اند؛ در صورتی که در آن طرح ها به بن بست رسیده ایم اما می بینیم که هر ساله این موارد تکرار می شوند. چراکه راه حل هایی که به نظر می رسد عملی نیست. 

مافیای مسکن مثل مافیای خودرو آشکار نیست

علیرضا سرحدی تاکید کرد: اگر مافیایی پشت هر بخش باشد، آن مافیا، باز از یک سرچشمه دیگری تغذیه می شود. برای اینکه اگر سیستم اقتصادی و اجتماعی ما سالم باشد، مافیاها نه می توانند شکل بگیرند و اگر هم شکل بگیرند، می توان با آنها برخورد کرد. برای مثال در بخش خودرو این همه صحبت می شود که خودروی خارجی با کیفیت با قیمت مناسب را می توان وارد کشور و بساط خودروهای داخلی که این همه خسارت به بار می آورد را جمع کرد. جمع شود و حساب و کتابش هم خیلی راحت است و خود مسئولان هم به آن اقرار کرده اند که مصرف بنزین کم می شود، جان مردم در امان می ماند، سود کلانی عاید کشور می شود و... ولی چرا این موضوع حل نمی شود؟ علت این است که عده ای از آقایان یا سهامدار خودروسازی ها هستند یا دستی بر سود و زیان این شرکتها دارند. یا در بخش انرژی های تجدیدپذیر، ما به راحتی می توانیم از انرژی خورشیدی استفاده کنیم؛ چراکه کشوری مثل ایران تقریبا تمام روزها سال را آفتاب دارد، پس چرا از این ظرفیت استفاده نمی شود و از نعمت آفتاب فقط خشکسالی برای ما باقی می ماند بعد سرمایه گذاری به سمت انرژی هسته ای می رود؟

این کارشناس مسکن تاکید کرد: وجود این مافیاها، در برخی موارد مثل خودروسازی روشن و در بعضی بخش ها مثل مسکن کمی پیچیده تر است؛ ولی مشخص است که در هر حوزه ای که سامان نمی یابد، مافیا نیز وجود دارد.