منابع موجود کشور به شکل اصولی تنها توانایی تولید غذا برای 25 میلیون نفر را دارند/ مادر مشکلات ایران آب است

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، سیاست های جمعیتی هر کشور مطابق با میزان برخورداری آن کشورها از منابع طبیعی، تکنولوژی های روز و اهداف توسعه ای و راهبردی آن کشور تعیین می شود.

در بسیاری از کشورهای جهان حتی این سیاست ها با استانداردهای محافظه کارانه به نفع شاخص های مذکور و مطابق با تعاریفی چون جمعیت بهینه در نظر گرفته می شود.

در کشور ما، اما مساله قدری متفاوت تر است. ایران هم اکنون بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و گذراندان 6 برنامه توسعه در سطح کلان همچنان در شاخص های بسیار ابتدایی توسعه از جمله مدیریت منابع انسانی با سردرگمی در برنامه ریزی مواجه است و مثال عینی آن ورودی افسارگسیخته دانشگاه ها در رشته های مختلف برای تربیت نیروی انسانی متخصص و بیکاری حجم بالایی از همین نیروی های متخصص که بدون داشتن فرصت شغلی مشغول به فعالیت هایی از جمله کسب و کارهای کاذب هستند که نه تنها اقتصاد کشور را با ضربه جدی مواجه کرده است بلکه مصداق بارز حیف و میل کردن منابع نظام آموزش و پرورش و آموزش عالی کشور است.

این روایت قابل بسط برای تمامی ابعاد برنامه ریزی در کشور است به طوریکه به اذعان اغلب کارشناسان، ما در تمامی برنامه های توسعه کشور در 6 برنامه اخیر تنها با 30 الی 40 درصد تحقق رو به رو بوده ایم.

سیاست های جمعیتی کشور نیز به باور کارشناسان مستقل بیشتر از اینکه بر پایه واقعیت های موجود در کشور برنامه ریزی شده باشد بر پایه مولفه های استراتژیک، ژئوپلوتیک و ایدئولوژیک تبیین و ابلاغ می شود و این سیاست ها متاسفانه خوانایی چندانی با واقعیت های اقتصادی- اجتماعی موجود در جامعه و ظرفیت ها و داشته های طبیعی جغرافیای ایران ندارد و امری غیرقابل دسترس است.

تناسب نداشتن برنامه های جوانی جمعیت با توان منابع کشور در تولید غذا

در چند سال اخیر، بحث جمعیت ایران، پیری جمعیت هر از چند گاهی در صدر اخبار قرار می گیرد و برنامه هایی هم برای جوانی جمعیت مطرح می شود اما در هیچ کدام از این برنامه ها، اثری از توجه به میزان توان اصولی منابع کشور در تولید غذا برای رشد جمعیت، وجود ندارد. این بی توجهی به توان عملی و اصولی منابع کشور در تامین غذا و بهره گیری از آب، بحران های جدی را برای کشور ایجاد کرده است به شکلی که می توان تاکید کرد بحران اصلی کشور آب است.

افشین سلطانی، استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه کشاورزی و امنیت غذایی در  همین راستا در گفتگو با خبرنگار اجتماعی رکنا، تصریح کرد: یکی از فاکتورهایی که ما باید در  زمینه برنامه های جمعیتی کشور باید در نظر بگیریم فاکتور خودکفایی است. در بررسی این فاکتور باید توجه داشته باشیم که مردم یک کشور دارای چه رژیم غذایی هستند.

وی افزود: در کشوری مثل ایران منابع محدود کننده تری وجود دارد که حتی قبل از این مسائل باید در نظر گرفته شود که از جمله آنها آب و زمین مورد نیاز برای کشاورزی است که با توجه به آمارها،آب از درجه اهمیت بالاتری برخوردار است.

استاد دانشگاه های کشور بیان کرد: یکی دیگر از مولفه ها نیز تلفات و ضایعات است که باید با توجه به مولفه های آن مورد محاسبه قرار گیرد که میزان این شاخصه نیز متاسفانه در ایران رقم قابل توجهی است.

اضافه برداشت آب ، جان دریاچه ارومیه،تالاب ها و رودهای کشور را گرفته است

پژوهشگر حوزه کشاورزی و امنیت غذایی با اشاره به اینکه ای شاخصه ها باید به صورت دقیق و با توجه به واقعیت های موجود در کشور مورد بررسی قرار گیرد، اضافه کرد: شاخصه بعدی بهره وری در تولید است که باید بررسی شود ما نسبت به هر متر مکعب آب و خاک چه مقدار توانایی تولید محصولات مختلف کشاورزی را داریم.

سلطانی تاکید کرد: با توجه به تمامی این فاکتورها اگر ما بخواهیم از منابع موجود در کشور به صورت اصولی برداشت کنیم تنها توانایی تولید غذا برای 25 میلیون نفر را داریم. شاید این سوال به وجود آید که ما اکنون توان تولید غذا برای 85 درصد از جمعیت کشور را در داخل داریم یعنی غذای 70 میلیون نفر از 85 میلیون نفر در داخل تولید می شود. این مساله درست است اما تفاوت بین 25 میلیون و 70 میلیون نفر همان اضافه برداشت ما از طبیعت است.

وی ادامه داد: در حقیقت این اضافه برداشتی که از منابع آب شیرین کشور داریم همان مقدار آبی است که باید در دریاچه ارومیه باشد، یا در تالاب های کشور جاری شود و یا در زاینده رود باید باشد و این اضافه برداشت هزینه هایی به طبیعت کشور وارد می کند که تبعات آن در آینده بیشتر نمایان خواهد شد.

استاد دانشگاه های کشور افزود: ما حتی اگر بخواهیم تلفات ضایعات را به حداقل ترین میزان برسانیم یا بهره وری در کشاورزی را با استاندارهای روز دنیا مطابق کنیم و از بهترین رژیم های غذایی دنیا استفاده کنیم بیش از 25 سال زمان نیاز داریم تا به این مرحله برسیم و این در صورتی است که از هم اکنون در حوزه آموزش و تکنولوژی به صورت جدی سرمایه گذاری کنیم.

سلطانی گفت: با توضیح فوق بازهم تنها می توانیم غذای مورد نیاز برای تنها 85 میلیون نفر را تامین کنیم این در حالیست که 30 سال آینده هم جمعیت کشور افزایش می یابد و هم ما برای احتساب این ارقام آمار مهاجرت ها به داخل کشور را در نظر نگرفته ایم.

وی با اشاره به اینکه این اضافه برداشت ما از منابع طبیعی در کشور در بلند مدت باعث نابودی طبیعت ایران و در نهایت حتی کاهش بهره وری منابع آب و خاک خواهد شد، بیان داشت: این روند ما را در آینده به نقطه ای خواهد رساند که نقطه مطلوبی محسوب نمی شود.

ناپایداری طبیعی و اقتصاد مانع اصلی جوان شدن جمعیت

استاد دانشگاه های کشور گفت: صحبت هایی که در خصوص سیاست های جمعیتی در کشور می شود متاسفانه در آینده قابلیت اجرایی شدن ندارند زیرا با واقعیت های موجود در کشور مطابقت ندارد هرچند بحران جمعیت پیر و نیاز به نیروی انسانی در بلند مدت قطعا تبدیل به یک معضل برای کشور خواهد شد اما واقعیت های اقتصادی اجتماعی در کشور به علاوه ناپایدار طبیعی این اجازه را به ما نخواهد داد.

وی آب را مهم ترین فاکتور در معرض خطر تهدید برای امنیت غذایی کشور دانست و افزود: ما در حوزه منابع خاک نیز وضعیت مناسبی نداریم و بیش از نصف زمین های کشاورزی در کشور از کیفیت مطلوبی برخوردار نیست اما مادر مشکلات کشور قطعا آب است.

وبگردی