به گزارش رکنا،
بخار شدن رفاه ایرانیان در سیل فرار سرمایه /خروج ۷۰میلیارد دلار سرمایه از ایران در ۱/۵ سال و ورود به یک کشور!
دلایل فرار سرمایه عبارتند از ناآرامی های سیاسی، اعمال سیاست های محدودکننده بازار، تهدید مالکیت دارایی و نرخ بهره پایین داخلی.. آسیب های فرار سرمایه جامعه را نه تنها از نظر اقتصادی که از بعد فرهنگی و آموزشی و سلامت نیز دچار فقر می کند. فقر شاخه های اجتماعی، فروپاشی اجتماعی را شکل می دهد که در هر کشوری رخ دهد تا دهه ها توسعه به عقب خواهد افتاد. عقب ماندگی در جریان سرعت تحول جهانی که ناشی از فرار سرمایه ، فرار نخبگان و افسردگی های اجتماعی و فقر است باید دقیق از سوی مدیران استراتژیک کشور از سالها قبل بررسی می شد.
به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، بهرام صلواتی، رئیس رصدخانه ملی مهاجرت ایران، چهارم آبان ماه امسال اعلام کرد که نتیجه پنج، شش سال تمرکز روی موضوع مهاجرت نشان میدهد که تشدید مهاجرت نخبگان از ایران چند عامل دارد.
وی تاکید داشت :" اینکه ساختار و نهاد رسمی برای مدیریت یکپارچه سرمایههای انسانی در کشور نداریم. نیروهای آموزش و پرورش و وزارت آموزش عالی، نیروهای خوبی را شناسایی میکنند و پرورش میدهند؛ اما کسی نیست که آنها را مدیریت کند. معاونت علمی طرح مهاجرت بازگشتی را برنامهریزی میکند، افراد را جذب میکند، با این حال بقیه بخشها همراهی نمیکنند و حتی جامعه هم یاد نگرفته از این مهاجرت بازگشتی بهترین استفاده را بکند. همه مدیریتهای ما جزیرهای و غیریکپارچه است. وقتی تا این اندازه بستر ناآماده است، چرا باید از مهاجرت مردم تعجب کنیم؟ ما نهاد رسمی نداریم و اگر هم داشته باشیم، باید برنامه رسمی داشته باشیم. درحالحاضر خیلی از دستگاههای عریض و طویل که بودجههای زیادی هم میگیرند، برنامه سازندهای ندارند و از معنا و مأموریت تهی شدهاند؛ اما همچنان بودجه دریافت میکنند. موضوع بعدی اینکه فراتر از ساختار و برنامه، باید محیط اقتصادی و اجتماعی کشور را امن و باثبات کنیم. بعضی از دستگاهها و افراد که میتوانیم آنها را خودسر یا غیرخودسر بنامیم، مأموریتشان برهمزدن این ثبات و امنیت است. ما هرچه تلاش میکنیم مهاجرت را خوب بشناسیم، نظاممندش کنیم و برای افرادی که میخواهند برگردند، امیدآفرینی کنیم، باز هم دوستان و بزرگوارانی هستند که تلاش میکنند و این شرایط را شکل میدهند! باید از آنها پرسید چرا مهاجرت در این کشور به این میزان است؟!"
ایران در شرایط فعلی تنها معضل مهاجرت نخبگان را ندارد بلکه با مهاجرت سرمایه نیز مواجه است. ادغام این دو مهاجرت وقتی آمار بالایی در یک کشور داشته باشد می تواند آسیب های جدی به وضعیت حال و آینده هر کشوری وارد کند. در روزهای اخیر با انتشار گزارشی در روزنامه اطلاعات که حکایت از خروج ۷۰میلیارد دلار سرمایه ایرانی در ۱/۵ سال اخیر فقط به کشور کانادا داشت می توان مهاجرت سرمایه را حتی گردابی مهیب تر از آمار مهاجرت نخبگان برای ایران دانست. با خروج سرمایه و نخبه توسعه متوقف می شود. مسیر پیشرفت ایست می کند. گره های مشکلات کشور کور می شود و آسیب های اجتماعی روزانه جلوه ای مخرب به خود خواهد گرفت.
موج فرار سرمایه از ایران!
جریان سرمایه می تواند به کشورها کمک کند تا رشد کنند.خروج سرمایه چیست؟ خروج سرمایه عبارت است از انتقال دارایی ها به خارج از کشور. خروج سرمایه نامطلوب تلقی می شود زیرا اغلب نتیجه بی ثباتی سیاسی یا اقتصادی است. فرار سرمایه زمانی اتفاق میافتد که سرمایهگذاران خارجی و داخلی داراییهای خود را در یک کشور خاص به دلیل ضعف درک شده در اقتصاد کشور و این باور که فرصتهای بهتری در خارج وجود دارد، منتقل می کنند.
خروج سرمایه بر ابعاد کلان اقتصادی در یک کشور فشار وارد می کند
خروج بیش از حد سرمایه از یک کشور نشان می دهد که مشکلات سیاسی یا اقتصادی فراتر از فرار خود دارایی ها وجود دارد. برخی از دولت ها محدودیت هایی را برای خروج سرمایه اعمال می کنند، اما تشدید محدودیت ها اغلب نشانگر بی ثباتی است.خروج سرمایه بر ابعاد کلان اقتصادی در یک کشور فشار وارد می کند و سرمایه گذار داخلی و خارجی را دلسرد می کند. دلایل فرار سرمایه عبارتند از ناآرامی های سیاسی، اعمال سیاست های محدودکننده بازار، تهدید مالکیت دارایی و نرخ بهره پایین داخلی.
خروج سرمایه و کنترل های محدود کننده دولتی برای فرار سرمایه به دنبال جلوگیری از جریان خروجی است. این معمولاً برای پشتیبانی از سیستم بانکی انجام میشود که احتمال ناموفق بودن آن از موفقیت بیشتر است. این تصمیم برای این گرفته می شود که فقدان سپرده ممکن است بانک را به سمت ورشکستگی وادار کند.
کنترل سرمایه اغلب در کشورهای در حال توسعه استفاده میشود آنهم برای محافظت از اقتصاد صورت می گیرد اما در نمای بیرونی نشانهای از ضعف است که وحشت داخلی ایجاد کرده و سرمایهگذاری خارجی را نیز متزلزل می کند.
اثرات مخرب فرار سرمایه باعث می شود که دولت ها و سیاست گذاران روش ها و راهبردهای برای جلوگیری از وقوع این پدیده تدوین کنند. یکی از روش های جلوگیری از خروج سرمایه، ارائه سیاست های کنترل سرمایه است. با این حال، نهادینه شدن چنین سیاست های کنترل سرمایه یکی از مواردی است که عملاً می تواند باعث فرار سرمایه شود.
به منظور جلوگیری از خروج سرمایه قانونی و غیرقانونی، دولت ها و سیاست گذاران باید رویکرد پیچیده تری برای این مشکل ایجاد کنند. ممکن است شامل ایجاد نهادهای سیاسی و قضایی ویژه این امر باشد که البته باید همراه با ثبات سیاسی در کشورها باشد.همچنین، دولت ها باید اقداماتی را برای کاهش سطح فساد که معمولاً منجر به خروج غیرقانونی سرمایه میشود، اجرایی کنند.
تاثیر فرار سرمایه بر معیشت خانوارهای ایرانی
فقط یک نمونه از ابعاد فرار سرمایه در سال های اخیر از کشور در 29 آذرماه در روزنامه اطلاعات منتشر شده است که حکایت از خروج ۷۰میلیارد دلار سرمایه ایرانی در ۱/۵ سال اخیر فقط به کشور کانادا دارد و حال به حتم سرمایه های دیگر در این مدت به کشورهای دیگر منتقل شده است. تاثیر این فرار سرمایه بر ایرانیانی که در ایران ساکن هستند ایجاد فاجعه اقتصادی و بحران های متعدد اجتماعی است.
فرار سرمایه که به عنوان خروج سرمایه قانونی و غیرقانونی از کشورهای در حال توسعه تعریف می شود پیامدهای جدی برای عملکرد و رفاه اقتصادی دارد.
رابطه مثبت بین جریان سرمایه و سرمایه گذاری داخلی قوی است. اگر جریان سرمایه یکی از عوامل تعیین کننده اصلی سرمایه گذاری داخلی باشد، فرار سرمایه خارجی برای سرمایه گذاری و در نتیجه برای رشد پایدار مضر خواهد بود.
تاثیر فرار سرمایه از ایران بر زندگی ایرانیان ساکن ایران
آینده بازار ارز ایران در گرو ثبات سیاسی، اصلاحات ساختاری و احیای برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) است که همگی این عوامل و اجرای آنان روی خط بلاتکلیفی است.
زمانی که اقتصاد دچار فرار سرمایه شود، سرمایهگذاری وجود ندارد، به مرور حجم سرمایه کاهش پیدا کند. کاهش حجم سرمایه به معنای کاهش حجم تولید است که این نیز به معنای کاهش درآمد خانوارهاست. این کاهش درآمد هم در خانوارهای شهری و هم روستایی رخ میدهد. اینگونه رفاه از زندگی ها دور می شود و به جای آسیب و خشونت و نارضایتی و افسردگی جای خود را باز می کند. آسیب های فرار سرمایه جامعه را نه تنها از نظر اقتصادی که از بعد فرهنگی و آموزشی و سلامت نیز دچار فقر می کند. فقر شاخه های اجتماعی، فروپاشی اجتماعی را شکل می دهد که در هر کشوری رخ دهد تا دهه ها توسعه به عقب خواهد افتاد. عقب ماندگی در جریان سرعت تحول جهانی که ناشی از فرار سرمایه ، فرار نخبگان و افسردگی های اجتماعی و فقر است باید دقیق از سوی مدیران استراتژیک کشور از سالها قبل بررسی می شد و حال باید برای جلوگیری از تخریب های آن برنامه ریزی دلسوزانه و جدی داشت.
ارسال نظر