کاهش متوسط هوش جامعه با موج مهاجرت دانشجویان/ دانشجویان مهندسی و پزشکی بیشتر از علوم انسانی متقاضی خروج از کشور

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، «رها»، متولد سال 82 است. دانشجوی روانشناسی دانشگاه علوم و تحقیقات و معتقد است اگر مهاجرت کند می تواند آینده بهتری داشته باشد. می گوید که برایش خیلی سخت است که همه چیز را رها کند و برود از صفر شروع کند؛ اما از طرفی هم فکر می کند که از صفر شروع کردن برایش بهتر از صفر مطلق ماندن است.

«علی» دانشجوی سال آخر کارشناسی ارشد علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی است، می گوید که می خواهد دکتری اش را در خارج از کشور بگذراند. چشم اندازی از آینده اش در ایران ندارد، از درآمدش نسبت به تخصصش راضی نیست و می توان مضطرب بودن را از نوع حرف زدنش متوجه شد.

خروج سرمایه انسانی؛ یعنی از دست رفتن آینده کشور. حال اگر این سرمایه انسانی، نیروی متخصص و با دانش جامعه باشد، اوضاع بدتر از بد می شود. دانشجویان، حاصل سالها سرمایه گذاری کشور بر آنها هستند که ناگاه در می یابند که نمی توانند در سرزمین مادری خود بمانند، خدمت کنند و آن را آنگونه که شایسته است بسازند؛ می روند و آینده ساز کشور دیگری می شوند!

چه شد که مهاجرت بین دانشجویان بیشتر از پیش شد؟

دکتر حسین ابراهیمی مقدم ، روان شناس و عضو هیات علمی دانشگاه تهران ، در گفت و گو با رکنا در پاسخ به اینکه چقدر تمایل به خروج از کشور را در دانشجوها مشاهده می کند، می گوید: اگر یک سر به آمار خروجی های دانشگاهی از کشور بزنیم، می بینیم که اوضاع خیلی خوب نیست. برای مثال طبق آمار، تا 15 سال آینده، جراح قلب در ایران نخواهیم داشت. همین امسال حتی با اینکه 100 نفر ظرفیت برای برخی رشته های پزشکی اعلام کردند؛ اما یک نفر هم متقاضی آن نبود. حتی پزشکانی که نرفته اند هم وارد کارهای دیگری مثل ساخت و ساز و... می شوند.

اکثریت فارغ التحصیلان دانشگاه شریف سودای مهاجرت دارند

وی در ادامه می افزاید: همچنین فارغ التحصیلان دانشگاه های خوب کشور، مثل دانشگاه صنعتی شریف ، می بینیم که  سودای رفتن از کشور در سر دارند. جذابیت های بیشتر خارج از کشور و احساس امنیت شغلی که آنجا دارند و همچنین مسائل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کشور خودمان، احساس روانی خوب برای ماندن را از دانشجویان می گیرد. 

مهاجرت دانشجویان

با خروج دانشجویان از کشور، متوسط هوش جامعه پایین می آید

این استاد دانشگاه در پاسخ به اینکه خروج دانشجویان از کشور چه تاثیری بر خود دانشجو و بعد جامعه می گذارد می گوید: اولا که به طور متوسط میزان هوش کسانی که وارد دانشگاه می شوند، بیشتر از کسانی است که وارد دانشگاه نمی شوند. البته این به این معنا نیست که کسانی که به دانشگاه وارد نمی شوند کم هوش هستند، این بدان معناست که عمدتا کسانی که به دانشگاه می روند از هوش شناختی بالاتری برخوردار هستند. وقتی این افراد از کشور خارج می شوند، یعنی داریم متوسط هوش جامعه را پایین می آوریم. این حالتی است که در دراز مدت می تواند روی کشور اثرگذار باشد. 

وی در ادامه می افزاید: قشر تحصیل کرده و مختصص، وقتی به کشورهای دیگر مهاجرت می کنند، ممکن است کارهایی را انجام دهند که حتی در تخصصشان هم نباشد؛ مثلا کسی که در ایران دانشجوی پزشکی باشد، ممکن است در کشوری دیگر راننده تاکسی و... شود. این ممکن است در فرد، احساس عدم مفید بودن را ایجاد کند. 

این عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، می گوید: رفتن هر نفر دانشجو از ایران، یعنی از دست دادن یک فرد تحصیل کرده و بر باد رفتن هزینه هایی که برای رشد این فرد به کشور و خودش تحمیل شده است. حتی ممکن است در خارج از کشور، احساس روانی ارتقا را نداشته باشد. خالی شدن کشور از نیروی متخصص، از دست دادن نیروی جوان و به تبع آن، ماندن افرادی که سن بالاتری دارند در کشور که نمی تواند چرخه اشتغال را به حرکت در بیاورند، از بین رفتن پویایی فکری، پایین آمدن نرخ ازدواج و ... از دیگر تبعات این معضل اجتماعی است که گریبان کشور را می گیرد.

دانشجویان فنی مهندسی و علوم پزشکی، بیشتر از علوم انسانی ها خواستار مهاجرت هستند

همچنین آسیه شریعتمدار ، عضو هیئت علمی و استاد دانشگاه علامه طباطبایی در گفت و گو با رکنا در پاسخ به سوال مشابه، در خصوص تمایل دانشجویان به مهاجرت می گوید: در رشته های علوم انسانی، تب و تاب حضور در دانشگاه های خارج از کشور به نسبت رشته های ریاضی و علوم پزشکی کمتر در دانشجویان دیده می شود. شاید علت این باشد که پذیرش دانشجو در رشته های علوم انسانی در خارج از کشور کمی سخت تر است. من قالبا با دانشجویان مقطع دکتری و ارشد در ارتباط هستم ولی این تب و تاب بیشتر در گروه کارشناسی دیده می شود چراکه سنشان کمتر است و همچنین نگاهشان با اقتضائات اجتماعی زاویه پیدا کرده و ترجیح می دهند که بروند. در هر دوره، در ورودی های جدید کارشناسی ارشد، شاید یکی دو نفر درخواست خروج از کشور می کنند.

وی در ادامه می افزاید: نسبت پسران به دختران در رشته های علوم انسانی خیلی کمتر است؛ بنابراین نمی توان گفت که دختران بیشتر تمایل به خروج از کشور دارند یا پسران. در هر کلاس در مقاطع ارشد و دکتری در رشته های علوم انسانی به ویژه رشته روانشناسی، شاید فقط 3 یا 4 پسر در کل کلاس حاضر باشند و این خوش بینانه ترین حالت ممکن است. البته این تناسب ممکن است در رشته های حقوق و یا علوم سیاسی تغییر کند.