بانگ گوزن‌های قرمز؛ از جفت‌گیری تا شکار بی‌رحمانه در سایه تورهای گاوبانگی

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا،اواخر تابستان و ابتدای پاییز فصل جفت‌‌گیری گوزن‌های قرمز یا همان مرال‌ها است. در این هنگام از سال اگر به مناطق جنگلی در جنگل‌های هیرکانی که محل زندگی این گونه است، بروید بدون شک صدای بانگ جنس نر این جانور شکوهمند را که در مناطق جنگلی به  آن «بانگ گاو» هم گفته می‌شود، خواهید شنید.

برخی از شکارچیان از فرصت و صدای گوزن‌های نر برای پیدا کردن آن‌ها و شکارشان سود می‌برند. به این ترتیب صداهایی که بخشی از رفتار جفت‌یابی و قلمرو طلبی این جانور جهت بقا است به بلای جانش بدل می‌شود.

برای مقابله با این وضعیت سال‌ها است که داوطلبان در چهارچوب تورهای گاوبانگی با حضور در مناطق زیستگاهی این جانور تلاش می‌کنند امنیت این جانوران را در فصل مهم جفت‌یابی به شکلی ویژه تامین کنند. اما نقد‌هایی نیز به ماهیت و شکل برگزاری این تورها وارد شده است. تلاش کردیم در این گفت‌وگو به شکل کوتاه به تاریخچه و نقدهای مطرح شده درباره تورهای گاوبانگی بپردازیم.

حمید ظهرابی،سرپرست معاونت محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی  سازمان حفاظت محیط زیست درباره ایده شکل گیری برنامه‌های گاوبانگی و میزان موفقیت آن در حفظ این گونه ارزشمند به خبرنگار محیط زیست رکنا گفت: ایده برنامه‌های گاوبانگی اولین بار در پارک ملی گلستان در سالهای  ٩٠ تا ٩١ شکل گرفت. این ایده به عنوان ابزاری مشارکتی برای مقابله با شکارغیر مجاز گوزن های قرمز نر به کار گرفته شد. ایده اصلی مشارکت شکارچیان در حفاظت بود. چراکه پارک ملی گلستان به شدت از این مساله تهدید می شد. در آن زمان این برنامه برنامه نسبتا موفقی بود که با نظرهای متفاوتی روبرو بود در نتیجه اگر صرفا به هدف اصلی آن یعنی زمینه مشارکت شکارچیان و به کارگیری آنها در آن فصل برای استفاده از مهارتشان برای جلب گردشگر به جای شکار آنها بپردازیم در نوع خود موفق بود. اما این برنامه ها برای تداوم نیاز به مشارکت همه ذینفعان از بخش دولتی و کارشناسان سازمان  و میانجی هایی چون کارشناسان غیر دولتی و سازمان های مردم نهاد و حتی بخش صنعت گردشگری است. همچنین برای بهبود مستمر و برطرف کردن نقاط ضعف باید به طور مدام بررسی و نقد شود.

گاوبانگی

سرپرست معاونت محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی  سازمان حفاظت محیط زیست با اشاره به برگزاری تورهای گردشگری گاوبانگی گفت:در زمان اجرای اولیه این برنامه در گلستان هم برخی همکاران انتقادهایی به این برنامه وارد میدانستند از جمله اینکه ورود شکارچیان به مناطق باعث آشنایی آنها با منطقه میشود. اما در عمل به نظر میرسید شکارچیان از ما دانش بیشتری نسبت به مناطق داشته و نیازی به حضور در مناطق برای آشنایی با آن از این طریق نداشتند . اما اگر ما درباره اکوتوریسم با تعاریف استاندارد آن حرف میزنیم ابتدا باید بدانیم که براورده کردن اهداف حفاظت از تنوع زیستی، از جمله ستون‌های اساسی این نوع گردشگری است. بنابراین باید برای هر منطقه به فراخور شرایط آن تهدیدات و معضلات حفاظتی به درستی سنجیده شود. بعد باید مشخص کنیم که آیا اکوتوریسم برای این تهدیدات و معضلات پاسخی دارد و اگر بله رعایت چه جزئیاتی در اجرا برای نیل به اهداف ضروری است. اما در مقابل مدل دیگری از گردشگری وجود دارد که صرفا مبتنی بر حضور در طبیعت است و البته با رعایت شرایط و قوانین بسیار هم خوب و ضروری است. اما باید توجه داشت که در این نوع گردشگری حفاظت و در نتایجه یافتن تهدیدات و پاسخگویی به آن‌ها مطرح نیست، به جایش مسایلی مثل ظرفیت حضور گردشگر، مناطق مجاز برای حضور و ضوابط دیگر بهره مندی از طبیعت مطرح خواهد بود. در حال حاضر به نظر میرسد تورهای گاوبانگی بیشتر از اکوتوریسم به گردشگری مبتنی بر طبیعت حرکت میکند که در برخی موارد بر اساس استاندار خاصی هم اجرا نمی‌شود.

ظهرابی در واکنش به اینکه آیا کاهش تخلفات شکار و ایجاد امنیت در مناطق و اجرای مطابق ضوابط می‌تواند زمینه‌ساز بهبود و اثربخشی اجرای این تورها باشد گفت:بدون شک ما به مطالعات مرتبط زیادی نیازمندیم که متاسفانه بستر نامناسب مشارکت با بیرون از سازمان و منابع محدود انسانی و مالی تا به امروز مانع کار بوده است. اما مطالعات مهمی هم انجام شده که متاسفانه در مرحله اجرا چندان به آنها رجوع نشده. بنابراین گام نخست این است که نسبت به اجرای طرح های تفصیلی مناطق اهتمام بیشتری بورزیم. این کار زمینه‌ساز تدوین و اجرای بهتر ضوابط پایداری در مناطق خواهد شد. برای این‌کار باید از مشارکت بخش خصوصی و ظرفیت‌های مدنی همراه با نظارت تنظیم‌گری سازمان حفاظت محیط‌زیست استفاده کنیم. برای مثال گویا در همین اواخر که طرح تفصیلی پارک ملی قمیشلو به بخش خصوصی واگذار شده که و اجرای این گونه کارها باید سرعت بیشتری بگیرد.

او با اشاره دستورالعمل های اجرا شده در این خصوص گفت:به طور کلی من با نسخه های یکسان برای حل مسایل در مناطق مختلف همدل نیستم. البته تا حدی امکان صدور دستورالعملهای یکسان برای مناطق وجود دارد اما مسایل طبیعت بسیار مبتنی بر شرایط و تهدیدات مناطق مختلف بودن و بنابراین ضروری است که به جز موارد کلی دستورالعمل‌ها بر أساس شرایط هر منطقه تدوین شود. البته بخشی از ضوابط واقعا در حد مسایل ابتدایی به صورت کلی لازم است. بخشی از این ضوابط همین حالا هم وجود دارد اما نظارت درستی از سوی سازمان بر اجرای فراگیر آن وجود ندارد که باید جدی گرفته شود. اما در نهایت برای حفاظت موثر از  همواره باید از خلاقیت استفاده کرد. مانند برنامه های گاوبانگی که هدف اولیه بسیار خلاقانه ای داشتند و هنوز هم می‌توانند بسیار موثر باشند.