نقش ژنتیک در اختلالات روانی / ورزش، خواب و تغذیه مناسب را در پیشگیری از اختلالات خلقی جدی بگیرید

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، ارتباط بین ژن‌ها و اختلالات روانی موضوعی پیچیده و در حال تحول در علم روانپزشکی است. اگرچه بسیاری از اختلالات روانی تحت تأثیر عوامل محیطی و روان‌شناختی نیز قرار دارند، اما شواهد نشان می‌دهند که ژن‌ها نیز نقش مهمی در بروز آن‌ها ایفا می‌کنند. در این گزارش به بررسی ارتباط بین ژن‌ها و اختلالات روانی، شیوع آن‌ها در ایران و راه‌های کاهش ابتلا به این اختلالات پرداخته می‌شود.

هیچ ژن واحدی به تنهایی مسئول ایجاد یک اختلال روانی نیست. بلکه ترکیبی از عوامل ژنتیکی، محیطی و روان‌شناختی در بروز این اختلالات نقش دارند. برخی از ژن‌ها می‌توانند احتمال ابتلا به یک اختلال خاص را افزایش دهند، اما این به معنای قطعی ابتلا به آن اختلال نیست.

تاثیر ژن‌ها بر اختلالات روانی به چند شکل نمایان می شود. اختلالات خلقی یکی از اشکال این تاثیر و تاثرات است. ژن‌های مرتبط با انتقال‌دهنده‌های عصبی مانند سروتونین و دوپامین در بروز اختلالات خلقی مانند افسردگی و اختلال دوقطبی نقش دارند. اختلالات اضطرابی هم در این زمینه تاثیرگذار است. ژن‌های مرتبط با سیستم عصبی خودمختار و پاسخ به استرس در بروز اختلالات اضطرابی مانند اختلال اضطراب فراگیر و اختلال وسواس فکری-عملی نقش دارند. ژن‌های متعددی در بروز اسکیزوفرنی نقش دارند و این اختلال یک اختلال چندژنی است. همچنین ژن‌ها می‌توانند در شکل‌گیری ویژگی‌های شخصیتی و در نتیجه بروز اختلالات شخصیتی مانند اختلال شخصیت مرزی نقش داشته باشند.

تاکنون روش قطعی برای تغییر ژن‌ها به منظور پیشگیری از اختلالات روانی پدید نیامده است. با این حال، برخی راهکارها می‌توانند به کاهش تأثیر عوامل ژنتیکی کمک کنند. تغذیه مناسب و غنی از مواد مغذی می‌تواند به عملکرد بهتر مغز کمک کند. ورزش منظم باعث ترشح اندورفین می‌شود که احساس خوشحالی و آرامش را افزایش می‌دهد. خواب کافی برای سلامت روان بسیار مهم است. همچنین یادگیری روش‌های مدیریت استرس مانند مدیتیشن و یوگا می‌تواند به کاهش علائم اختلالات روانی کمک کند. درمان‌های روان‌شناختی مانند شناخت درمانی رفتاری (CBT) می‌توانند به افراد کمک کنند تا با افکار و احساسات منفی خود مقابله کنند.

با پیشرفت تکنولوژی و تحقیقات در زمینه ژنتیک، امکان پیش‌بینی احتمال ابتلا به برخی اختلالات روانی با استفاده از آزمایش‌های ژنتیکی تا حدودی فراهم شده است. اما این موضوع با چند نکته مهم همراه است. نکته ی اول این است که اکثر اختلالات روانی تحت تأثیر عوامل متعددی از جمله ژنتیک، محیط، تجربیات زندگی و عوامل روان‌شناختی قرار دارند. بنابراین، داشتن یک ژن خاص به معنای قطعی ابتلا به یک اختلال نیست. آزمایش‌های ژنتیکی موجود معمولاً به دنبال تغییرات در ژن‌های خاصی هستند که با افزایش خطر ابتلا به برخی اختلالات روانی مرتبط هستند. اما این آزمایش‌ها نمی‌توانند تمام ژن‌های مرتبط با یک اختلال را شناسایی کنند و همچنین نمی‌توانند تأثیر عوامل محیطی را در نظر بگیرند. حتی اگر آزمایش ژنتیک نشان دهد که فردی دارای یک جهش ژنی مرتبط با یک اختلال روانی است، این بدان معنا نیست که او قطعاً به آن اختلال مبتلا خواهد شد. بسیاری از افرادی که دارای این جهش‌ها هستند، هرگز به اختلال روانی مبتلا نمی‌شوند. بنابراین در این پیش بینی ها محدودیت های زیادی وجود دارند و نمی‌توانند به تنهایی برای تشخیص یا پیش‌بینی قطعی اختلالات روانی مورد استفاده قرار گیرند.

به طور کلی آزمایش ژنتیک برای تشخیص اختلالات روانی در زمان ها و گروه های خاص اختلالات روانی انجام می‌شود. به عنوان مثال در خانواده‌هایی با سابقه خانوادگی قوی از یک اختلال روانی خاص داشته باشند. در این موارد، آزمایش ژنتیک می‌تواند به تشخیص زودهنگام و ارائه خدمات درمانی مناسب کمک کند. همچنین برای افراد مبتلا به اختلالات روانی که پاسخ مناسبی به درمان نشان نمی‌دهند. در این موارد، آزمایش ژنتیک می‌تواند به شناسایی عوامل ژنتیکی موثر کمک کند و در نتیجه درمان‌های شخصی‌سازی شده‌تری ارائه شود. آزمایش‌های ژنتیک در تحقیقات برای درک بهتر مکانیسم‌های ایجاد اختلالات روانی و توسعه درمان‌های جدید بسیار مفید هستند.

آزمایش‌های ژنتیکی برای اختلالات روانی محدودیت هایی را ایجاد می کند. آزمایش‌های ژنتیک معمولاً هزینه بالایی دارند و ممکن است تحت پوشش بیمه قرار نگیرند. نتایج آزمایش‌های ژنتیک ممکن است همیشه واضح و قطعی نباشد و نیاز به تفسیر توسط متخصصین ژنتیک و روان‌پزشکان داشته باشد. استفاده از آزمایش‌های ژنتیک برای پیش‌بینی اختلالات روانی می‌تواند مسائل اخلاقی مانند تبعیض و برچسب‌زنی را به همراه داشته باشد.

آزمایش‌های ژنتیک می‌توانند ابزار مفیدی برای تشخیص و درمان برخی اختلالات روانی باشند، اما باید در کنار سایر اطلاعات بالینی و روان‌شناختی مورد استفاده قرار گیرند.

ژن‌ها تنها یکی از عوامل موثر در بروز اختلالات روانی هستند. عوامل محیطی، روان‌شناختی و سبک زندگی نیز نقش مهمی ایفا می‌کنند. برای پیشگیری و درمان اختلالات روانی، رویکردی جامع و چند جانبه ضروری است که شامل درمان‌های دارویی، روان‌شناختی و تغییرات سبک زندگی باشد.