تهران شهری زن دوست است / جامعه شناس معروف از پایتخت ایران چه گفت

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، مقصد زنان اکثر زنانی که به دلایل مختلف از نقاط مختلف ایران مهاجرت می کنند، تهران است.. در این میان برخی معتقدند که مردان اجازه ارتقا زنان را نمی دهند و مردسالاری پشت پرده فعالیت های زنانی نشسته اند و نمی گذارند که آنها به حق و حقوق واقعی خود برسند.

اردشیر گراوند، جامعه شناس درباره اختلاف جمعیت زنان و مردان به خبرنگار اجتماعی رکنا گفت: زنان و مردان یک جامعه را تشکیل می دهند.تعداد مرد را تقسیم به تعداد زن کرده و ضربدر 100 می کنند تا نسبت جنسی به دست آید. نسبت جنسی یک جامعه سالم بین 103 تا 104 باید باشد. یعنی 103 مرد و 100 زن باشد.

شهرهای مرد دوست ایران

وی با اشاره به این که برخی مسائل پیش می آید که در جوامع مختلف نسبت جنسی بهم می خورد، افزود: بعضی جوامع مرد پذیر هستند و نسبت مردان افزایش یافته و حتی به 130 هم می رسد. شهرهایی مانند اردکان، عسلویه، کنگان و... مرد دوست هستند چون نوع فعالیت آنها مردپذیر هستند و نسبت جنسی آنها افزایش می یابد.

تهران شهری زن دوست است

این جامعه شناس با بیان این که برخی جوامع نیز زن پذیر هستند، تاکید کرد: این جوامع به تعبیری زن دوست هستند، که نسبت جنسی آنها پایین می آید. تهران از جمله شهرهای زن دوست ایران است. عموم دختران تحصیلکرده سراسر کشور معادل حرفه و تخصص خود کار پیدا نمی کنند وتنها جایی که تنوع مشاغل دارد تهران است، بنابراین این زنان از شهرهایشان کنده و به تهران می آیند. زنان طلاق نیز برای فرار از کنترل اجتماعی شهرهایشان، از شهر بیرون آمده و به تهران می آیند. بخش دیگری نیز زنان سرپرست خانوار هستند که به جهت تنوع شغل تهران به پایتخت می آیند. بنابراین این سه گروه از زنان از سراسر کشور به تهران آمده و نسبت جنسی پایتخت را بهم می زنند.

اجاره خانه های مجردی دخترانه شده است

اردشیر گراوند با بیان این که فکر می کنم نسبت جنسی تهران 100 است، ادامه داد: یعنی جمعیت مردان تهران 3درصد کمتر است. در مناطقی مانند 6 و 3 به ویژه مناطق شمال شهر تهران این نسبت جنسی بهم خورده است. چون عموم دختران و زنان که به تهران می آیند در این مناطق شمالی شاغل می شوند. اگر استعلام بگیرید عموم پانسیون های دارای مجوز در تهران دخترانه و زنانه است. اجاره خانه های مجردی نیز عموما دخترانه شده است.

وی افزود: وقتی نسبت جنسی شهر 8میلیونی بهم می خورد یعنی یک اتفاق عجیب و غریبی در حوزه برنامه ریزی و مدیریت آن افتاده است چرا که این 8میلیون 10درصد جمعیت کشور است.

اردشیر گراوند / جامعه شناس

اشتغال زنان سال 90 توسعه یافت

اردشیر گراوند درباره مدیریت زنان، گفت: تحصیلکردگی زنان ایران از سال 75 در شیب سرعت شروع شد و در سال 85 به حجم قابل توجهی رسیده است. به طور طبیعی باید نظام مدیریتی به بلوغ آماده نیروی انسانی رسیده و دورانی را طی کرده باشند بعد به مصادیق برسند. تعداد زنان شورای شهر تهران و بقیه شهرها، معاون وزیر، مدیریت کارشناسی بالای کشور را نگاه کنید. با این که معتقدم که زن باید مدیر باشد اما باید ببینیم از چه زمانی فعالیت واقعی خود را شروع کرده اند؟ از سال 85 به جای منطقی رسیده است. اشتغال زنان در سال 85 تا 90 توسعه یافت و حجم کارکنان زن زیاد شد. باید به پختگی و فرهیختگی برسند که بستر معناداری را به دست آنها بدهید.

فعالیت مدرن عاریتی نیست

وی با اشاره به این که فرهیختگی معادل باسوادی نیست، تاکید کرد: ممکن است زنی دکترا باشد و مادرش روستایی بوده و ادبیات کار مدرن را بلد نیست. ادبیات فعالیت مدرن عاریتی نیست که با کتاب خواندن به وجود آید. محصول تجربه تاریخی خانوادگی و تعامل اجتماعی است. باید منطقی به موضوعات نگاه کنیم. این حجم از زنانی که به مناصب رسیده اند براثر فشارهای بیرونی و حوزه زنان است. نمی گویم زنان ناموفق بودند به نظرم زنان باید مطالبه منطقی داشته باشند نه فشار بیاورند. باید فردی که مسئله کشور را حل کند باید منصوب شود.

بومی گزینی کشور را نابود کرد

این جامعه شناس افزود: تا 10 سال پیش استانداران سراسر کشور یا اصفهانی بودند یا تهرانی. اما با تکرار شعار "بومی گزینی" کشور را نابود کردند. بومی آنجا را گذاشتند چون نمی توانند مدیریت کنند ساختار بهم ریخته است. معتقد نیستم زنان کم به مطالبات خود رسیده اند، بلکه زنان هنوز در تامین نیروی انسانی هستند. سه دهه آینده زنان به جایگاهی می رسند که بیش از 50درصد مناصب مدیریتی کشور را داشته باشند. چه اشکالی دارد با بررسی تجربه و پیشینه تحصیلکردگی، توسعه اشتغال و ادبیات خانوادگی زنان مناصب را به آنها بدهید؟

زنان فرهیخته را روی چشم مان بگذاریم

اردشیر گراوند با اشاره به این که هر زن شایسته می تواند در مناصب مدیریتی باشد، تاکید کرد: قبول دارم که دستمزد زنان از مردان کمتر است. اساسا دلیلی ندارد که مدل مواجهه ما با امور مدیریتی و کارشناسی مانند اروپا باشد. چون نظام اجتماعی آنها متفاوت است. مدیریت امور زنان سهم بندی نیست که بگوییم زنان باید سهمی از مدیریت داشته باشند. اگر زن فرهیخته و کاردان وجود داشته باشد باید روی چشم مان بگذاریم و او را روی صندلی مدیریت بنشانیم. به نظر من در حال حاضر که جامعه فاسد است اگر زنان در مدیریت باشند بهتر است. آخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.

وبگردی