رهبران زن جهان همهگیری کرونا را بهتر از مردان مدیریت میکنند؛ اما چگونه؟
رکنا : طی ۵ تا ۶ ماهه اخیر، تمامی کشورهای دنیا با مشکل یکسانی مواجه شدند: شیوع ویروس کرونا.
به گزارش رکنا ، طی ۵ تا ۶ ماهه اخیر، تمامی کشورهای دنیا با مشکل یکسانی مواجه شدند: شیوع ویروس کرونا.
اما به همان میزان که همگی با مشکل یکسانی مواجه بودیم، واکنشهای متفاوتی برای مقابله با ویروس را تجربه کردیم. در تاریخ ۸ جون ۲۰۲۰، نخستوزیر نیوزیلند جاسیندا آردرن، تمامی محدودیت کشور را برداشته و نیوزیلند را فارغ از ویروس کرونا اعلام کرد. در آن زمان، تنها ۵۰۰ مورد ابتلا بهطور رسمی شناسایی شده و هفت نفر توسط ویروس فوت کرده بودند.
تایوان نیز تحت ریاست جمهوری سای اینگ ون، عملکرد بسیار خوبی در مهار کردن کرونا از خود نشان داده است. همچنین اینکه آلمان، تحت رهبری آنگلا مرکل، توانسته بسیار بهتر از کشورهای اروپایی اطراف خود در مقابله با همهگیری عمل کند.
در این میان، نکات جالبی از عملکرد کشورهای مختلف مورد توجه قرار میگیرد؛ اگر به آمار ابتلا و مرگومیر کشورهایی مانند نیوزیلند، آلمان یا تایوان نگاه کنیم (که تحت رهبری زنان بودهاند)، خواهیم دید که این دو کشور عملکردهای بسیار بهتری نسبت به کشورهای مشابه از خود نشان دادند.
این یک نکته بسیار کلیدی در بحث مدیریت زنان و اهمیت آنها در سیاست محسوب میشود. در گذشته، نوعی نگاه غالب وجود داشت که در سطوح بالای مملکتی عملکرد مردان بسیار بهتر از زنان خواهد بود. اما چیزی که در حال حاضر میبینیم، مدرک بسیار خوبی برای به چالش کشیدن این عقاید است.
البته لازم نیست تنها به حرف بنده یا تخمینها اکتفا کنید. در ادامه این مقاله، به نتایج تحقیقاتی میپردازیم که نشان میدهد در دوران شیوع ویروس، رهبران زن عملکرد بسیار بهتری نسبت به مردان نشان دادهاند. تحقیقات اشارهشده توسط دو تن از اساتید دانشگاههای لیورپول و ردینگ انگلیس انجام شده که در ادامه نتایج آن را مرور خواهیم کرد.
جنسیت رهبر یک کشور در مقابله با شیوع کرونا
مقاله گاریکیپاتی و کامبامپاتی (که در مقدمه به آن اشاره شد) توضیح میدهد که تفاوتهای چشمگیری میان خروجی رهبران زن و مرد در کشورهای متفاوت وجود دارد. آمارهای مربوط به چهارماهه اول گسترش ویروس، این نکته را بهراحتی تایید میکند.
در ادامه، محققان مقاله توضیح میدهند که این تفاوتها را میتوان در میان سیاستهای اعمال شده توسط رهبران زن یا مرد، پیدا کرد. بهطور جزئیتر، نکتهای که عملکرد رهبران با جنسیت متفاوت را از هم متمایز میکند، زمانبندی اعمال قرنطینه عمومی در کشورهاست.
البته باید در نظر داشته باشید هر چیزی که در این مقاله بیان میشود، تنها به دوره شروع همهگیری ویروس مربوط است. در ماههای آینده، متغیرهای زیادی میتواند تغییر کند. درنتیجه، تحقیقاتی که در اینجا مرور میکنیم تنها به واکنش رهبران کشورها به موج اول ویروس کرونا مربوط خواهد بود.
مورد دیگری که قبل از بررسیها باید در نظر داشته باشیم، مسئله کیفیت دادههای در دسترس است. خصوصا که کمبود کیتهای تست کرونا منجر به ضعیف شدن فرایند تست گیری شده و به همین علت، آمارهای مربوط به تعداد مبتلایان بهاحتمالزیاد کمتر از رقم واقعی آن است.
با وجود اینکه دادههای مربوط به فوتیها قابل اعتمادترند، نگرانیهایی راجع به قابلمقایسه بودن این دادهها میان کشورهای متفاوت وجود دارد. در برخی کشورها هنگامیکه یک بیمار مبتلا به کووید-۱۹ فوت میشود، بهعنوان مرگ ناشی از کرونا ثبت خواهد شد، فارغ از آنکه به بیماریهای دیگری مانند سرطان مبتلا بوده باشد. اما چنین معیارهای ثبتی در تمامی کشورها اجباری نیست یا رعایت نمیشود.
قبل از هر آمار دیگری، بهتر است که به آمارهای تجمعی میان کشورهای دارای رهبر زن و رهبر مرد توجه کنیم. اگر میانگین تعداد مبتلایان ویروس کرونا را محاسبه کنیم، در کشورهای با رهبر زن این عدد برابر با ۱۹,۰۶۴ نفر و در کشورهای با رهبر مرد ۲۶,۴۶۸ نفر به دست میآید. از طرف دیگر، میانگین تعداد مرگهای مربوط به کرونا در کشورهای دارای رهبر زن ۱,۱۰۷ مورد بوده که تقریبا نصف میانگین ۲,۰۲۱ عددی کشورهایی با رهبرهای مرد است.
اما باید در نظر داشته باشیم که نمیتوان نتایج اجرایی از این آمارها استخراج کرد؛ چراکه زنان بهطور میانگین بخش بسیار کوچکی از رهبران دنیا را تشکیل میدهند. در کل جهان، تنها ۱۹ کشور توسط زنان رهبری میشود؛ که در مقایسه با تعداد ۱۷۴ کشور تحت رهبری مردان رقم بسیار کوچکی است.
اما برای اینکه بتوانیم با دادههای موجود، نتایجی قابلبررسی به دست آوریم، هرکدام از کشورهای تحت رهبری یک زن را با کشوری مشابه که توسط یک مرد رهبری میشود مقایسه خواهیم کرد. برای پیدا کردن یک کشور «مشابه» محققان این مقاله از معیار اجتماعی و اقتصادی استفاده کرده که در شیوع ویروس بسیار مهم تلقی میشدند.
معیارهای جمعیتی و ثروتی جامعه مانند تولید ناخالص داخلی، جمعیت بالای ۶۵ سال و جمعیت ساکن در مناطق شهری پرتراکم بهعنوان مرتبطترین معیارها شناخته شدند. همانطور که در کشورهای نمونه بررسیشده خواهید دید، نزدیکی فرهنگی، اجتماعی و جمعیتی کشورهای مقایسهشده برای همگان نیز مشخص است (آلمان و انگلیس، نیوزیلند و ایرلند).
نمودار بالا ارقام مربوط به شیوع و مرگومیر ناشی از ویروس در کشورهای مشابه را بررسی میکند که از لحاظ جمعیتی نیز با یکدیگر یکساناند. این مثالها بهوضوح نشان داده که در کشورهای دارای رهبر زن، نرخ ابتلا و بهخصوص نرخ مرگومیر نسبت به کشور مشابه دارای رهبر مرد بسیار پایینتر بوده است. در نظر داشته باشید که پایینتر بودن این نرخها تنها در مقایسه با یک کشور مشابه نیست؛ برای مثال، اگر نیوزیلند را با ۵ کشور مشابه دیگر نیز مقایسه کنیم، نرخ ابتلا و مرگ میر در این کشور از دیگران پایینتر است.
حتی اگر کشورهای نسبتا شناختهشده در این زمینه مثل آلمان، آمریکا و حتی نیوزیلند را از این محاسبات حذف کنیم، همچنان برتری کشورهای دارای رهبران زن صحیح خواهد بود؛ بهعبارتدیگر، حتی کشورهای کمتر شناختهشده دارای رهبر زن نیز عملکرد بهتری نسبت به دیگر کشورها در مهار کردن ویروس کرونا نشان دادهاند.
نکته دیگری که این مقایسهها به ما نشان میدهد این است که در کشورهای تحت رهبر زنان، قرنطینه و تعطیلی شهرها بسیار زودتر صورت گرفته و به همین دلیل، ویروس سریعتر مهار شده است. تعطیلی کشورها نهتنها از لحاظ زمانی نیز سریعتر صورت گرفته، بلکه در تعداد پایینتری از تلفات ناشی از ویروس اتفاق افتاده است.
بهطورکلی، این نوع مدیریت غالب در کشورهای دارای رهبران زن منجر به تاثیرات بلندمدت اقتصادی خواهد شد، اما درعینحال جانهای زیادی نیز نجات پیدا کردند. سوالی که در اینجا شکل میگیرد این است که چرا رهبران زن کشورهای خود را زودتر از مردان قرنطینه کردند؟
تفاوتهای جنسیتی در فرار از ریسک
یکی از مواردی که میتواند تصمیم قرنطینه سریعتر کشورها را توجیه کند، واکنشهای رهبران به ریسک و نا اطمینانی است؛ تحقیقات این زمینه نشان میدهند که زنان، حتی آنهایی که در موقعیتهای رهبری هستند، نسبت به مردان ریسکگریزتر محسوب میشوند.
بهطور مشخص، در بحران همهگیری اخیر، بارها رفتارهایی ریسکی از طرف رهبران مرد را شاهد بودیم؛ برای مثال، رئیسجمهور برزیل ژائیر بولسونارو ویروس کووید-۱۹ را بارها یک «سرماخوردگی خفیف» خواند و در مراسم ضد قرنطینه و تعطیلی کشورها شرکت کرد. همچنین گزارشی وجود دارد که نخستوزیر انگلیس، بوریس جانسون، در برههای گفته که «من در بیمارستانی بودم که تعدادی بیمار کرونا در آن وجود داشت و با همه دست دادم.»
در این شرایط، زنان باوجود اینکه در زمینههای مربوط به مرگ و زندگی افراد ریسکگریزتر هستند، قادرند تا ریسکهای بزرگی را در ارتباط با اقتصاد کشور قبول کنند؛ به عبارت سادهتر، زنان حاضرند تا با پذیرفتن ریسکهای اقتصادی ناشی از تعطیلی کشور و قرنطینه، ریسکهای مربوط به زندگی شهروندان را کاهش دهند.
درنتیجه، مفهوم ریسکگریزی میتواند پیامدهای متفاوتی در زمینههای متفاوت داشته باشد. زنان ریسکگریزی بیشتری در بحث زندگی انسانها تجربه کرده و در عوض، حاضرند تا ریسکهای بیشتری را در بحث اقتصاد بپذیرند.
چنین رفتارهایی در تحقیقات مربوط نیز تایید میشوند. یکی از این تحقیقات مرتبط، آزمایشی بود که در آن ریسکپذیری زنان و مردان مقایسه میشد. در این آزمایش، نوعی بازی لاتاری انجام میشد و دو حالت بازی وجود داشت: بازی برای بردن بیشتر، بازی برای باختن کمتر.
نتایج نشان داد که مردان، در حالتی از بازی که برای باختن کمتر تلاش میکردند، نسبت به زنان ریسکگریزتر بودند. به عبارت دیگر، در زمینههای مالی و اقتصادی مثل یک لاتاری، زنان ریسکپذیرتر هستند. و میتوان از این نتایج برداشت کرد که شاید دیرتر قرنطینه شدن کشورها توسط رهبران مرد، به ریسکگریز بودن آنها نسبت به زیانهای اقتصادی آینده کشور ربط دارد.
تفاوتهای جنسیتی در سبک رهبری
یکی دیگر از تفاوتهای میان رهبری زنان و مردان را میتوان در ادبیات رهبری پیدا کرد؛ اینکه بهطورکلی، سبک مدیریت زنان و مردان متفاوت است.
در سال ۱۹۹۰، ایگلی و جانسون سعی کردند تا طی تحقیقاتی، سبکهای مدیریتی زنان و مردان را مقایسه کنند. نتایج آنها بیان کرد که سبکهای مدیریتی و رهبری تا حد زیادی از جنسیت فرد تاثیر میپذیرند.
مدیران مرد بیشتر با روشهای «هدف متمرکز» جلو میروند؛ درحالیکه زنان بیشتر تصمیمات خود را بر محورهای «بین فردی» اتخاذ میکنند. یعنی رهبران مرد بیشتر بر وظایف در دست خود متمرکز میشوند، اما رهبران زن بر روی نیروها و افراد اطراف خود تمرکز میکنند.
مطابق با نکات ذکرشده، دیگر نتایج تحقیقات نشان داد که زنان با احتمال بیشتری به روشهای دموکراتیک و مشارکتی روی خواهند آورد.
نتیجهگیری
درنهایت، یافتههای این مقاله نشان میدهد که در کشورهای تحت رهبری زنان، عملکردهای مربوط به شیوع ویروس کرونا بسیار بهتر از دیگر کشورها بوده است؛ و اینکه بخشی از این موفقیتها را میتوان به سیاستهای فعالی نسبت به داد که این رهبرها در پیش گرفتند.
در نظر داشته باشید که هدف از بررسی چنین مواردی، اثبات برتر بودن یک جنسیت نسبت به دیگری نیست؛ همانا که چنین ذهنیتی فارغ از اینکه کدام جهت را انتخاب میکنیم، مخرب است.
اما شناخت بهتر این مسائل به ما کمک میکند تا پتانسیلهای ناشی از برابری جنسیتی در مدیریت و سیاست را بهتر بشناسیم. در حال حاضر و در دنیایی که با برابری صحیح فاصله زیادی داریم، شناخت این نکات نهتنها به مقابله بهتر با ویروس کرونا کمک میکند، بلکه ما را برای رشد در مسیرهای ناشناخته نیز آماده میسازد.
برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر