ریشه های خشونت علیه زنان «چرا»‌ها و «اگر»‌ها / از هر 3 زن یک نفر در معرض خشونت

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، خشونت انواع مختلفی دارد که بدون شک قتل ناموسی، خشن‌ترین نوع خشونت خانوادگی محسوب می شود و توسط مردان خانواده علیه دختران، همسر و خواهران و در مواردی توسط سایر مردان خانواده مانند دایی یا عمو و ... انجام می شود.

عامل اصلی چنین قتل‌هایی، رفتارهایی است که مردان خانواده آن را خلاف عفت و آبروی خانواده خود می دانند و تحت فشارهای اجتماعی معمولا برای دفاع از حیثیت خانوادگی اقدام به کشتن نزدیک‌ترین زنان خانواده می‌کنند.

از هر سه زن یک زن خشونت جسمی و جنسی را تجربه می کند

متاسفانه طبق آمارهای رسمی در جهان این موضوع آشکار شده است که از میان هر 3 زن، یک نفر در طول زندگی خود خشونت جسمی و جنسی را تجربه می کند. از هر دو قتل زنان یک قتل توسط شریک زندگی یا اعضای خانواده زنان صورت گرفته است، این در حالی است که همین آمار برای مردان یک مورد قتل به دست نزدیکان از هر ۲۰ مورد است. این میزان شیوع خشونت علیه زنان به معنای آن است که هر زنی در اطراف ما می‌تواند قربانی خشونت باشد؛ مادر، خواهر، دختر، همسایه، همکار، دوست یا...

خشونت علیه زنان چیست؟

خشونت علیه زنان طبق تعریف مجمع عمومی سازمان ملل « هرگونه عمل خشونت آمیز بر پایه جنسیت که بتواند منجر به آسیب فیزیکی، بدنی، جنسی یا روانی زنان بشود» است. اعلامیه رفع خشونت علیه زنان در سال ۱۹۹۳ بیان می‌کند که این خشونت ممکن است توسط افرادی از همان جنس، اعضای خانواده، و جامعه اعمال شود.

زنان چه نوع خشونت هایی را تجربه می کنند؟

همانطور که پیشتر بیان کردیم خشونت انواع مختلفی دارد که اگر بخواهیم به صورت کلی به آن اشاره کنیم می توان خشونت جنسی، خشونت جنسی غیر تماسی، خشونت کلامی، تجاوز، خشونت در مورد جهیزیه، تن فروشی اجباری، بارداری اجباری، ختنه دختران، خرید و فروش زنان و دختران، خشونت علیه زنان کارمند و مستخدمین زن، خشونت‌های ناشی از جنگ، خشونت در زندان، خشونت نگاهی و رفتاری، خشونت سیاسی و بسیاری دیگر را نام برد که بر زنان اعمال می شود.

مهم ترین مسئله ای که در زمینه خشونت علیه زنان شاید دیده نشود، خشونت پنهانی است که متاسفانه درون جامعه خود را نشان نمی‌دهد و فقط درون خانه رخ می دهد، چرا که به دلایل مختلفی مانند آبرو یا ضعف در نهاد های نظارتی در پیگیری مسائل پنهان باقی می مانند.

خشونت علیه زنان چه پیامدهایی را به دنبال دارد؟

خشونت علیه زنان عواقب و پیامدهای جدی بهمراه دارد چرا که از یک سو سلامتی آنها را به خطر می اندازد اما از سوی دیگر آسیب های جدی نیز به بنیان خانواده و جامعه می زند. همچنین وخیم ترین نتیجه خشونت علیه زنان مرگ است اما به غیر از آن شاهد طیف وسیعی از مشکلات روحی، روانی، جنسی، باروری و.. خواهیم بود.

همچنین خشونت علیه زنان می تواند، عاملی برای افزایش مصرف سیگار، الکل و موادمخدر باشد و فرد را در کنار مشکلات روحی و روانی به سمت بیماری های مزمن مانند سرطان، بیماری های قلبی و... سوق دهد.

گفتنی است که ردپای پیامدها و عوارض جانبی روانی، جنسی و بهداشتی ناشی از خشونت علیه زنان در تمام مراحل زندگی آنها اثرگذاری خود را حفظ می‌کند

خشونت علیه زنان ریشه در چه چیزهایی دارد؟

خشونت علیه زنان و دختران ریشه در هزاران سال سلطه مردسالاری برروی زمین است که گاهی حتی به خود زنان نیز قبولانده است که آنها باید مورد ظلم و خشونت قرار بگیرند فلذا تصور این مسئله که نباید خشونت علیه زنان را گزارش داد به ترویج این اقدام ناجوانمردانه می افزاید. برای مثال اغلب قریب به اتفاق قربانیان خشونت جنسی تمایلی به طرح شکایت ندارد که دلیل اصلی آن نیز برچسب های ننگی است که به این زنان زده می شود.

همچنین ریشه دیگر خشونت علیه زنان در نابرابری و بی‌عدالتی جنسیتی یافت می شود. وضعیت فرعی و حاشیه‌ای زنان را از منظر قانونی، اجتماعی یا اقتصادی در جامعه برجسته می‌کند. خشونت علیه زنان نقض آشکار حقوق بشر و عدالت اجتماعی است که هر سطح از جامعه در هر نقطه از جهان را متأثر ساخته است.

چگونه از خشونت پیشگیری کنیم؟

همانطور که بعد از به قتل رسیدن رومینا اشرفی این مسئله از سوی مردم مورد مطالبه قرار گرفت و بعد از آن نیز مسئولان به آن اشاره کردند. تا زمانی که قوانین حمایتی برای کنترل خشونت وجود نداشته باشد شاهد تغییر رویه ها نخواهیم بود بنابراین بهتر است هرچه زودتر دولت مردان ما لوایح بلاتکلیف مانند تامین امنیت زنان علیه خشونت که توسط قوه قضاییه به صیانت، کرامت و تامین امنیت بانوان تغییر نام یافت را به نتیجه برسانند چرا که هم اکنون در کشور ما هیچ برنامه سیستمی و نظام‌مندی در سطح کشور برای احقاق حقوق از دست رفته قربانیان وجود ندارد.

فلذا نیاز است برنامه های جامع، سیستمی و پیشگیرانه آنهم در سطح ملی اجرا شود. اما در این بین هریک از ما شهروندان نیز وظایفی را داریم که باید در جهت احقاق آنها تلاش کنیم. به عنوان مثال نباید خشونت را تحمل کرد و باید از هرگونه خشونت در خانواده، جمع دوستان و جامعه جلوگیری کرد. یعنی خشونت علیه زنان را یک مسئله قابل تحمل بدانیم و در جهت تغییر آن اقدام کنیم.

امروز ما فارغ از هر نوع جنسیت باید برای آگاهی بیشتر جامعه فعال شویم و زنان را در کنار مردان ببینیم چراکه این مسئله حتی از به چالش کشیدن کلیشه های سنتی مهم تر است و با تحقق این مسئله می توان جهانی عاری از خشونت همراه با برابری ساخت.

همچنین سیستم آموزش و پرورش ما باید در جهتی حرکت کند که به دانش آموزان بجای شناساندن یک جهان درگیر با جنگ، روش های ساختن دنیایی صلح آمیز را آموزش دهد تا کودکان بدانند با هیچ خشونتی نمی توان یک زندگی همراه با آرامش را تجربه کرد.

برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

وبگردی