رادیوهایی که تنها یک موج داشتند!

خبر کوتاه بود و تکاندهنده. تکاندهنده بودن خبر از آن رو ابعادی وسیع می یابد و بر اهمیتش می افزاید که روزگار کنونی ایران و جهان بر مداری می چرخد که خبر بدِ بیماری و مرگ ومیرِ پیر و جوان و شرایط سخت اقتصادی آستانه‌ی تحمل شنیدن اخبار بد را برای همه ی مردم بالا برده است. خبر خودکشی و درگذشتِ کودک بوشهری دردناک بود، چه به سبب نداشتن گوشی هوشمند، چه به سببی دیگر؛ این امر نه تنها لزوم مواجهه با حقیقت دردناک و وقوف بر انتهای پرتگاهِ «آسیب» را تحت-الشعاع قرار نداد، بلکه اهمیت و حساسیت نگریستن از زوایای گوناگون به مقوله‌ی «آسیب اجتماعی» را با همه‌ی ابعادش آشکارتر ساخت.

یکسوی ماجرا بحث «کودک» است که در زنجیره‌ی آسیب معصوم‌ترین و بی-صداترین حلقه‌ از حلقه‌های آسیب های اجتماعی است. فرد بالغِ درگیرِ با گونه‌های مختلف آسیب، در قیاس با کودکانِ محاصره شده در انواع آسیب‌های اجتماعی، حداقل از نوعی توانایی برخوردار است که «بلوغ بیولوژیک» به وی می دهد. مسبب این فاجعه و ازدست رفتن این کودک معصوم، هر چه باشد، در اصل ما بالغان جامعه ایم و علت وقوع این آسیب اجتماعی، هرچه باشد، پرداختن به اصل واقعه را منتفی نمی‌کند. یکسوی دیگر این ماجرا شرایط جامعه است، اما باید دانست منظور از شرایط جامعه چیست. تقلیل دادن این مسئله به مسئله ای سیاسی و بهره-گیری از آن برای تسویه حساب‌های شخصی حزبی و گروهی، هم ظلم در حق آن کودک و کودکان دیگرِ درگیر با آسیب‌های اجتماعی است و هم آدرس غلط دادن، به سبب خشم از کاستی‌های موجود. این نوع موضع گیری در عمل دردی را دوا نمی‌کند؛ دیدن عیب ها و اشکالات اجتماعی و انعکاسشان هر چند بخشی از فرایند حل مسئله است، اما بسنده کردن به همین بخش و ماندن در آن مرحله صرفاً برون ریزی همان خشم و قهر است که نه تنها فایده ای ندارد، بلکه خود مسبب آسیب‌های بیشتری ‌می‌شود. کسانی که در مقام فعال اجتماعی و مصلح جامعه دردی اجتماعی را فریاد می‌زنند باید حداقل راهکاری مصلحانه و منطقی را هم پیشنهاد کنند تا شاید چرخه‌ی باطل آسیب‌های اجتماعی در هر حوزه ای، در مقطعی، چه کوتاه و چه بلند، در هم شکند. این رویه ای است علمی و متکی بر داده های آماری و نیازمند تحلیل متخصصان و اجرای آن نتایج. قطعاً با توجه به سیر سریع تحولات دنیای امروز و ویژگی‌های هر زیست-بوم، برخی تحلیل ها نتیجه بخشی حداکثری دارند، برخی ممکن است تاحدودی موفق باشند و برخی هم ناموفق، اما آنچه اهمیتی اساسی دارد لزوم پایبندی به تهیه‌ی آمار صحیح از سوی مراجع متعهد و باصلاحیت و تحلیل علمی آن ها و اجرای دقیق راهکارهاست.

در این روزهای کرونایی، یکی از دغدغه‌های جدی خانواده¬ها و مسئولان، علاوه بر معیشت و سلامت، تحصیل دانش¬آموزان است. با تعطیلی تقریبی آموزش حضوری نقش آموزش مجازی با تکیه بر بسترهای ایجاد شده در وزارت آموزش و پرورش اهمیت بسیار پیدا کرد. آمار رسمیِ میلیونی دانش آموزانی که به سبب نداشتن لپ تاپ یا گوشی هوشمند امکان اتصال به بستر مجازی آموزش را نداشتند مسبب ایجاد نگرانی‌هایی جدی شد. مردم و مسئولان دست به کار شدند. از قوم و خویش و همسایه گرفته تا سازمان‌های مردم نهاد، تشکّل‌های جهادی، خیریه¬ها و نهادهای کمک رسان دولتی و حاکمیتی همه یکدل شدند تا ابزار لازم برای یادگیری مجازی دانش¬آموزان کم‌برخوردار فراهم شود. این اتحاد ایرانیان در بحران ها در جای خود دستاوردی ارزشمند است که در ستایشش صفحه ها قلم فرسایی می‌ توان کرد، اما خوشحالی از این اتحاد و ندیدن کاستی‌ها آغازگر آسیبی دیگر است. کاستی‌هایی چون درنظر نداشتن وضع خانواده هایی که طرز استفاده از این ابزار نوین الکترونیک را نمی دانند؛ استفاده‌ی نادرست و بی نظارت کودکانِ این خانواده ها از اینترنت به سبب آگاهی نداشتن والدین؛ امکان فروخته شدن «دیوایس»های اهداشده به خانواده-ها برای رفع نیازهای دیگر و به طور کلی درک نادرست آن ها از اولویت‌ ها؛ و نهایتاً کمبود ناظرانی مبرز برای جلوگیری از این پیشامدها.

فرض نزدیک به واقع این است که لایه‌ی اولیه مشکل که دستیابی به دیوایس‌های لازم است با خیرجمعی همیشگی مردم سرزمینمان محقق شده است. با لایه‌ی بعدی آسیب ها که در بالا اشاره شد چه باید کرد؟ آیا در شرایط خاص کرونایی و اقتصادی کنونی امکان نظارت بر دانش آموز یا آموزش خانواده ها در مناطقی با بافت فرهنگی سنتی یا مناطق کم-برخوردارتر یا حاشیه نشینان شهرهای بزرگ که منجر به فرجام نیک و دلخواه سیستم آموزشی شود وجود دارد؟ و اصولاً چنین توقعی در شرایط کنونی از متولیان دولتی و غیردولتی تا چه حد منطقی است. نگارنده در جایگاه فعال اجتماعی از بسیاری راهکارهای تئوریک و نرم افزاری که اتاق‌های فکر فرهنگیان و متولیان فرهیخته‌ی دانشگاهی و متعهد ارائه کرده اند آگاه است، اما با توجه به شرایط کنونی تا چه حد امکان اجرایی کردن این تئوری ها در کوتاه مدت و حتی میان مدت ممکن است؟

به یاد دارم زمان جنگ تحمیلی و هنگامۀ موشک باران شهرهای بزرگ و تعطیلی مدارس از جمله در تهران، کلاس درس ما برنامه های درسی در تلویزیون بود؛ تلویزیونی که تنها دو شبکه داشت و در آن سال های سخت قطعاً همۀ مردم توان تهیۀ تلویزیون را نداشتند. پرسشی که در اینجا مطرح می شود این است که در حال حاضر با وجود شبکه های تلویزیون متعدد (از جمله شبکۀ آموزش) و دسترسی سهل الوصول و ارزان و بی آسیب به تلویزیون در سراسر کشور، چرا از تلویزیون به عنوان بستری جدی تر برای آموزش دانش¬آموزان در دوران کرونا استفاده نمی‌شود؟

مدتی¬ پیش مطلبی دربارۀ نقش تبلیغات در تسلط دهشتناک هیتلر و حزب نازی بر ملت آلمان و پیروزی‌های شومشان در سال‌های نخست جنگ جهانی دوم ‌می‌خواندم که نکته ای توجهم را برانگیخت: نازی ها رادیوهایی ساخته بود که تنها یک فرکانس داشت و از آن مدام سخنرانی‌های هیتلر و تفکرات حزب حاکم پخش ‌می‌شد. آن ها حدود نود سال پیش به این‌ نتیجه رسیده بود که برای پیروزی باید یکصدا و متمرکز عمل کنند، اما ما به رغم داشتن ده ها شرکت دانش بنیان و دانشمندانی متعهد نتوانسته ایم دیوایسی تهیه کنیم تک کاره، ارزان قیمت، با طرز استفاده‌ی ساده و فاقد بهایی چندان برای فروش به غیر. وسیله ای که برای جست وجوی سایت های غیراخلاقی یا وقت گذرانی بیجا در شبکه‌ی جهانی اینترنت کارامد نباشد و صرفاً برای آموزش مجازی دانش آموزان طراحی شده باشد. سال هاست در بازار کشورهای پیشرفته سخت افزارها و نرم افزارهایی مختص مطالعه یا با دسترسی‌های محدود و مشخص به شبکه جهانی اینترنت برای موارد اینچنینی موجود است و قطعاً کشوری با بنیه‌ی علمی قوی مانند ایران می تواند با برنامه ریزی و اجرای صحیح از پس حل این معضل برآید. کافی است با تخصیص بودجه به متخصصان داخلی و شرکت های دانش بنیان برای ساخت این ابزار کارآمد و اطلاع رسانی عمومی، میلیاردها سرمایه‌ی دولتی یا کمک مردمی صرف خریدن دیوایس‌های موجود چندکاره نشود تا هم صرفه جویی ارزی و منابع داشته باشیم هم از آسیب های دیگر جلوگیری کنیم و اگر هم در این راستا فعالیتی در حال انجام است لزوم اطلاع رسانی آن وجود دارد تا از هدررفت انرژی و موازی کاری احتمالی جلوگیری شود. به رغم وجود مشکلات سیاسی و اقتصادی، اگر هرکدام از ما در جای خود و آگاه به مسئولیت اجتماعی خویش باشیم و ساختارهای خُرد و کلان اجتماعی نیز خِرَدمحور و متعهدبنیان نهاده شود حل مشکلات و غلبه بر آسیب ها چندان سخت نیست.

عضو شورای مرکزی مشارکت های مردمی سازمان بهزیستی کشور

برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.