آشتی کنان خوش طعم (داستان)

این مرد با ناراحتی افزود: من در این چهار سال فهمیده ام که او در این مورد بامن لجبازی می کند و به این علت دیگر قادر به ادامه زندگی نیستم.

تلاش های قاضی برای مصالحه بین زن و شوهر جوان به نتیجه نرسید و آنان پس از دریافت حکم طلاق به یک دفتر خانه مراجعه کردند تا برای همیشه از هم جدا شوند. زن جوان که دست کودکی در حدود سه ساله را در دست داشت کمی عقب تر از مرد حرکت

می کرد. غفار زرینی سردفتر طلاق و از دواج با دیدن مرد لبخندی زد و گفت: برای انجام چه کاری

آمده اید؟ مرد دست در جیب کت خود کرد و کاغذی را به او داد.

ـ برای اجرای حکم طلاق آمده ایم.

سردفتر با دیدن تاریخ درج شده در زیر حکم جدایی، متوجه شد که مرد برای این جدایی به شدت عجله دارد ولی رفتارهای زن و ناراحتی او مشخص می کرد که او راضی به طلاق نیست.

در همین لحظات زن آرام گفت: دست از لجبازی بردار. به خاطر فرزندمان پار روی غرورت بگذار و زندگی مان را خراب نکن.

مرد با شنیدن این حرف ها به طرف زن برگشت و گفت: من با تو قول و قرار گذاشته بودم به تو مهلت داده بودم که فکری به حال شیوه دستپخت خودت بکنی ولی تو بی توجهی کردی گفته بودم که اگر این کار را نکنی طلاقت

می دهم، مگر نگفته بودم. وقتی اصرارهای سردفتر برای اجرا نشدن حکم جدایی به نتیجه نرسید و مرد در حالی که پای خود را در یک کفش کرده بود، راضی نشد جدایی صورت نگیرد. زن و مرد روی دو صندلی کنار هم نشستند زرینی روبه روی آنها نشست. ولی زمانی که خواست صیغه طلاق را بخواند، شروع به خندیدن کرد. مرد که از خنده های سردفتر یکه خورده بود، علت این خنده را در آن لحظات پر التهاب سوال کرد. زرینی گفت: در تمام این سال ها که شاهد جدایی های بسیاری بوده ام، ندیده ام که به خاطر مشکلی به این کوچکی که قابل رفع است، یک زندگی از هم بپاشد. اگر شما دست از لجبازی بردارید و خانم هم به خاطر شما و فرزندتان کمی توجه از خود نشان دهد، زندگی گرمی را تجربه خواهید کرد. در این لحظات زن اعلام کرد: حاضر است در کلاس های آشپزی شرکت کند و مرد هم قول داد که به او در این زمینه کمک کند. زن و مرد همراه پسر سه ساله حکم طلاق را جا گذاشته و دفترخانه را ترک کردند.