شعرهای شب یلدا + فیلم
رکنا : شب یلدا از عبارات کاربردی در دنیای شعر و شاعری است.
شاعران بزرگ کشورمان در وصف شب یلدا اشعاری را سروده اند.
به گزارش رکنا، سرایندگان و نویسندگان پارسیگوی از عنصری بلخی گرفته تا حافظ، سعدی، عطار، وحشی بافقی، منوچهری دامغانی، خواجوی کرمانی، عبید زاکانی، امیرخسرو دهلوی و... در دورههای مختلف تاریخی از واژه «یلدا» بهمعنای «بلند و تاریک» بهوفور استفاده کردهاند که به زلف یار و شب هجران اشاره دارد. این طور به نظر میرسد که نخستین بار یلدا در سرودههای عنصری بلخی و ناصرخسرو استفاده شده است.
عنصری در شعر خود میگوید:
چون حلقه ربایند به نیزه تو به نیزه خال از رخ زنگی بربایی شب یلدا
ناصرخسرو نیز از واژه یلدا بهره برده است:
قندیل فروزی به شب قدر به مسجد مسجد شده چون روز و دلت چون شب یلدا
حافظ نیز بیت زیبایی در این رابطه دارد:
صحبت حکام ظلمت شب یلداست نور ز خورشید جوی بو که برآید
سعدی نیز از این قافله عقب نمانده است:
هنوز با همه دردم امید درمانست که آخری بود آخر شبان یلدا را
عبید زاکانی از یلدا در رباعی خود استفاده کرده است:
ای لعل لبت به دلنوازی مشهور وی روی خوشت به ترک تازی مشغول
با زلف تو قصهایست ما را مشکل همچون شب یلدا به درازی مشهور
صائب تبریزی، شاعر قرن یازدهم، برای اشاره به زلف یار بهسراغ واژه یلدا رفته است:
میکند زلف دراز تو با دلهای حزین آنچه با خسته روانان شب یلدا نکند
وحشی بافقی نیز بیتی دراینباره دارد:
ما حال خویش را بی سرو بی پا نوشتهایم روز فراق را شب یلدا نوشتهایم
در دوران معاصر نیز هوشنگ ابتهاج را داریم که در یکی از غزلیاتش، بهسراغ یلدا رفته و نگاه متفاوتی به این واژه داشته است و شب یلدا را نمادی از زندان میداند:
ای سایه، سحرخیزان دلواپس خورشیدند زندان شب یلدا بگشاییم و بگریزیم
واژه چله و همین طور یلدا در زبان فارسی گسترده و ریشهدار هستند. چله در فرهنگ مردم نواحی مختلف ایران ریشه دارد و تاثیرپذیری زندگی روزانه مردم به فصول مختلف سال را نشان میدهد. یلدا هم با باورهای مهری ارتباط تنگانگی دارد و اعتقاد دیرینه به زایش خورشید در شب انقلاب زمستانی را بازگو میکند.
کارنامه ۱۰۰۰ ساله ادبیات فارسی حاکی از آن است که شب یلدا برای بسیاری از شاعران بهمنزله تاریکی و دشواری فراق است؛ با این حال، طبق آیینها و اعتقادات ایرانیان، یلدا، شبی عرفانی بوده که پایان ظلمت و تاریکی و تولد نور و روشنی را با برگزاری جشن، تفال به دیوان حافظ و شبنشینی پاس میداشتند.
ارسال نظر