یک فستیوال ترسناک در مکزیک !+ عکس
رکنا : فستیوال روزمردگان از سنت های دیرینه در مکزیک است که به عقاید عجیب و بسیار جدی مردم مکزیک درباره مرگ می پردازد.
به گزارش رکنا ، فستیوال «روز مردگان» سه روزه در عصر روز ۳۱ اکتبر با آغاز شده و در روز سوم (۲ نوامبر) به پایان میرسد، روزی که به اعتقاد مکزیکیها با بازگشت ارواح کودکان و افراد بالغ همراه است. اگر چه این موضوع شاید چندان جلب توجه نکند، اما باید بدانید که مکزیکیها دیدگاههای خاص و گاه عجیب و غریبی نسبت به مسئله مرگ دارند.
خانوادهها در قبرستانها جمع شده، شمع روشن کرده، برای یکدیگر داستان تعریف میکنند و به مردگان خود میگویند که چقدر دلشان برای آنها تنگ شده است. فستیوال روز مردگان در مکزیک یک فستیوال منحصر به فرد از لحاظ عرفانی و فرهنگی است و هر بخشی از آن معنی خاص خودش را دارد.
8. ملکه دنیای اموات الهامبخش نماد فستیوال روز مردگان بود
یکی از معروفترین نمادهای فستیوال «روز مردگان» اسکلت یک زن است که «La Calavera Catrina» به معنای «جمجمه زیبا» نامیده میشود. مردم محلی مجسمههایی شبیه این شخصیت ساخته و در محلها نیایش خود قرار میدهند. تصویر صورت این اسکلت معمولاً روی در فروشگاهها نقش میبندد و افراد نیز سعی میکنند صورت خود را شبیه آن آرایش نمایند.
او نماد این ایده است که مرگ اجتنابناپذیر بوده و دیر یا زود به سراغ همه ما خواهد آمد. کسی که برای اولین بار این شخصیت را خلق کرد یک هنرمند مکزیکی به نام خوزه گوادالوپ پوسادا بود. در حالی که پوسادا مدیریت مغازه چاپ روی سنگ خود را در مکزیکوسیتی بر عهده داشت با چاپ طرحهایی خاص، فساد در دولت و نابرابری اجتماعی موجود در کشور را به انتقاد میگرفت.
تیغ پیکان انتقاد او به سمت رئیس جمهور پورفیریو دیاز بود، مردی که به باور پوسادا ثروت انبوهی در ۷ دوره ریاست جمهوری خود به قیمت فقیر نگه داشتن مردم کشور اندوخته بود. اولین تصویر لاکاترینا در سال ۱۹۱۰ تولید شد که در آن وی را در حال پوشیدن لباسهایی فاخر به سبک اروپایی نشان میداد.
این تصویر هجوآمیز نشان دهنده نابودی و فساد جامعه ثروتمند مکزیک بود و همزمان علاقه رییس جمهور دیاز به فرهنگ اروپایی را به تمسخر میگرفت. نام اولیه این تصویر «La Calavera Garbancera» بود که بومیان مکزیکی را به سخره میگرفت که سعی داشتند خود را به ظاهری شبیه اروپاییان درآورند.
اما لاکاترینا ریشهای عمیقتر از این نیز دارد. پوسادا در ترسیم این شخصیت از ملکه دنیای اموات آزتکها به نام Mictecacihuatl و به معنای «بانوی سرزمین مردگان» الهام گرفته است که گفته میشود نگهبان دالانی پر از استخوان انسان بوده است. او نه تنها از روح مردگان حفاظت میکرد بلکه سفر امن آنها بین دنیاها را ممکن میساخت.
7. محرابهای مردگان
محراب مردگان سنگ بنای فستیوال و جشن «روز مردگان» است. این مکانهای دعا و نیایش که در سراسر شهرهای و روستاهای مکزیک دیده میشوند برای دادن هدایا به ارواح مردگان مورد استفاده قرار میگیرند. ارواح با دنبال کردن مسیری از گلها و شمعهای در حال سوختن این هدایا را پیدا میکنند.
بوی تند بخور یک ترکیب شبیه عود به نام کوپال، باعث تطهیر ارواحی که به این مکانها نزدیک میشوند شده و شیطان را از آنها دور میسازد. همچنین در این محرابها غذاها و نوشیدنیهای درگذشتگان هر خانواده نیز قرار داده میشوئد. جمجمههای رنگینی که از شیرینیجات ساخته شدهاند، نان مردگان، خوراک مکزیکی تامال و انواع نوشیدنیها برای تغذیه ارواح در محرابها گذاشته میشود.
اگر چه این محرابها اغلب در خانهها ایجاد میشود، اما برخی خانوادهها ترجیح میدهند این مراسم را در قبرستانهایی که عزیزانشان در آن دفن شدهاند انجام میدهند. در جریان فستیوال مرگ، قبرستانهای مکزیک بسیار شلوغ شده و همراه با روشن کردن هزاران شمع، موسیقی نواخته میشود.
حتی در میدانهای شهر نیز محرابهای برای شخصیتهای مشهور مکزیک برپا میشود. محراب در واقع ترکیبی از سنتهای آزتکها و مذهب کاتولیک است. محراب به چندین طبق تقسیم میشود که سطوح مختلف هستی را نشان میدهد.
برخی محرابها از دو طبقه تشکیل شدهاند (بهشت و جهنم) و برخی دیگر از سه طبقه (بهشت، جهنم و عالم اموات)، اما رایجترین محرابها دارای ۷ طبقه هستند که نماد ۷ طبقهای است که روح باید برای رسیدن به دنیای اموات یا بهشت طی کند.
6. تمیز کردن و شستن استخوان
در شهر دوردست پوموک که در جنوب شرقی مکزیک واقع شده، مردم محلی «روز مردگان» را با تمیز کردن استخوانهای بستگان درگذشته خود جشن میگیرند. مردم محلی مایا بر اساس سنتهای معمول به خاک سپرده میشوند.
بعد از ۳ سال، بقایای «تطهیر شده» آنها بیرون کشیده شده و استخوانهایی که پوشیده از خاک است با فرچه تمیز شده و پس از قرار دادن در جعبههای چوبی خاص برای قرار دادن در معرض دید آماده میشوند. در روزهای آخر پیش از «روز مردگان»، مردم شهر به قبرستان محلی رفته و مراسم تمیز کردن بقایای مردگان خود را آغاز میکنند.
کاری که در نگاه بسیاری از مردم دیگر نقاط جهان ممنوع و زشت است در اینجا با شادی و خوشحالی انجام میشود. سنگ قبرها رنگآمیزی و مقبرهها با گل و شمع تزیین میشوند. حتی برخی مردم محلی کسب و کار شستن استخوانها را راه انداختهاند و با حدود ۲ دلار دستمزد این کار را برای خانوادهها انجام میدهند.
این کار برای اینکه ارواح بدانند فراموش نشدهاند بسیار مهم است و مردمان مایا بر این باورند که شستن استخوان باعث میشود که زندگی در آرامش در دنیای دیگر تضمین شود. همچنین گفته میشود که ارواح مردگانی که استخوانهای آنان تمیز نمیشود به خیابانهای شهر بازگشته و دردسر ایجاد میکنند.
5. سگهای بیموی مکزیکی
اگر شما نیز انیمیشن «کوکو» (Coco) که ارتباطی نزدیک با فستیوال «روز مردگان» دارد را دیده باشید بدون شک با شخصیت دانته در این انیمیشن آشنا هستید، همان سگ شاد و بازیگوش. این سگ صاحب جوان خود را در سرزمین اموات راهنمایی میکرد و در نهایت در فرار از این مخمصه به کمک او آمد.
دانته به نژادی از سگهای بیمو به نام Xoloitzcuintle تعلق دارد. این نژاد نام خود را از خدای زولوتی (Xolotl) گرفته است، خدای رعد و برق و آتش در دوران آزتکها. بر اساس افسانهها، خدایان بارها خورشید را از نو آفریده است، اما در تلاش پنجمشان این جرم کهکشانی بدون تحرک مانده بود.
همچنین در افسانهها آمده که زولوتی برای به تحرک درآوردن خورشید سعی کرد دیگر خدایان را قربانی کند. او در ادامه به سرزمین مردگان سفر کرد تا انسانهایی که در جریان چهارمین تلاش برای بازگرداندن خورشید کشته شده بودند را بازگرداند. آزتکها بر این باور بودند که خدای زولوتی مسئول خلق آنها بوده و با استفاده از استخوانهایی که در دنیای اموات وجود داشته نسل کنونی انسانها را به وجود آورده است.
او در ادامه در قالب «مسافر شب»، هر شب خورشید را در دنیای تاریک اموات راهنمایی میکرد. نماد زولوتی سر یک سگ است و بدین ترتیب این سگ خاص از انسانها محافظت کرده و ارواح آنان را در دنیای اموات راهنمایی میکند. این بدان معنا بود که آزتکها همواره این سگها را قربانی کرده و همراه مردگان دفن میکردند. امروزه این سنت از بین رفته و به جای آن مجسمههای گلی این سگها همراه مردگان دفن میشود.
4. بریکینگ بد و مراسم سانتا مورته
لاکاترینا عموماً به عنوان نماد «روز مردگان» شناخته میشود، اما پیش از این شخصیت یک شخصیت بسیار شرور به نام سانتا مورته وجود داشت. او که با عنوان «بانوی مرگ مقدس» نیز شناخته میشود، قدیس مونثی است که پس از ورود اسپانیاییها به مکزیک و تلاش آنها برای تغییر عقاید مذهبی مردمان این منطقه ظاهر شد.
ظاهر او شبیه نمادی است که برای مرگ به کار برده میشود و در نتیجه ترکیب عقاید مذهب کاتولیک و عرفان آمریکای مرکزی شکل گرفته است. او اغلب در حالی که یک داس و یک کُره یا ترازو در دست دارد به تصویر کشیده میشود. اعتقاد به این شخصیت بسیار بحثبرانگیز بوده و کلیسای کاتولیک به شدت با آن مخالفت میکند، هر چند در سالهای اخیر اعتقاد به او افزایش یافته است.
این شخصیت مذهبی افسانهای امروزه بیش از ۱۰ میلیون پیرو دارد و پیروان او سریعترین رشد را در آمریکای شمالی و جنوبی داشتهاند. برای بسیاری از مکزیکیها این شخصیت بخش مهمی از جشن «روز مردگان» است و باورمندان به او محرابهایی را برای وی در نظر میگیرند.
اسکلت مقدس این روزها نقش مهمی در فرهنگ مواد مخدر در مکزیک ایفا میکند. به گفته نیروهای پلیس مکزیک، قاچاقچیان مواد مخدر در این کشور برای کمک گرفتن از او به منظور قاچاق امن مواد مخدر از مکزیک به ایالات متحده به درگاه این قدیس دعا میکنند. برخی از کارتلهای مواد مخدر مکزیک مانند کارتل گلف و لا فامیلیا میچواکانا حتی برای قدیس مرگ، انسانهایی را قربانی کردهاند.
در سال ۲۰۰۸، کارتل گلف گروهی از افراد یک گروه رقیب را دستگیر کرده و در برابر محراب قدیس مرگ اعدام کرد. از دیگر هدایای این گروهها به قدیس خود میتوان به سر، پوست و قلب انسان اشاره کرد.
در سریال «بریکینگ بد» نیز دو قاتلی که برای کشتن والتر وایت به ایالات متحده فرستاده میشوند، پیش از شروع کار خود در حال سینهخیز رفتن به سمت یک کلبه در آستانه ویرانی دیده میشوند و وقتی که به آنجا میرسند قربانی خود را ارائه داده و عکس هدف خود را در محراب قرار میدهند. در این سکانس الهه آنها همان مرگ مقدس است.
3. راهنمایی ارواح
فستیوال «روز مردگان» با مهاجرت میلیونها پروانه امپراطور همراه است. هر سال در ماه اکتبر، این مخلوقات زیبا سفر خود به جنوب مکزیک را انجام میدهند. این سفر حیرتانگیز ۲.۰۰۰ مایلی ماهها به طول میانجامد. پروانههای امپراطور بسیار بزرگتر و قویتر از پروانههای معمول بوده و میتوانند تا ۸ ماه زنده بمانند.
اگر چه دانشمندان هنوز نتوانستهان راز چگونگی این مهاجرت بزرگ و طولانی را کشف کنند، اما مکزیکیها بر این باورند که همزمانی این رخداد و الگوی مهاجرت پروانههای امپراطور با فستیوال «روز مردگان» اتفاقی نیست. قبایل مازاهوا و پیورپچا بر این باورند که پروانههای امپراطور حامل ارواح بستگان مرده آنها هستند.
یک ماه پیش از شروع فستیوال سه روزه «روز مردگان»، ناقوسی در قبیله مازاهوا به صدا در میآید که پروانهها را فرا میخواند و اعضای قبیله فریاد میزنند: «مردگان بیایید». سپس کاسههایی پر از آب در بیرون از خانهها برای مسافران خسته (پروانهها) گذاشته میشود. این باور حتی بر شکل تابوت مردگان در این قبیله نیز تاثیرگذار بوده است و یک سوراخ کوچک در هر تابوت ایجاد میشود تا ارواح پروانه بتوانند از قبر بیرون بیایند.
همچنین در داخل قبر مقدار زیادی گل همیشه بهار مکزیکی قرار داده میشود و و مردم محلی بر این باورند که بوی تند این گل ارواح را به خود جذب میکند و به عنوان راهنما آنها را به سمت محرابهای تزیین شده هدایت میکنند. آزتکها بر این باور بودند که گل همیشه بهار یک ارتباط مقدس با خورشید داشته و آنها را روی جسد مردگان خود هنگام دفن کردن قرار میدادند.
آنها همچنین انسانهایی را برای خدای خورشید و جنگ (Huitzilopochtli) قربانی میکردند با این امید که از سقوط و خاموشی خورشید جلوگیری نمایند. از نگاه آزتکها خورشید نه تنها مرکزیت جهان هستی است بلکه ارواح مردگان را نیز هدایت میکند.
2. بحران قبرستان
در مکزیکوسیتی، فستیوال «روز مردگان» در معرض خطر قرار دارد. قبرستانهای این شهر اکنون آنقدر پر شدهاند که مقامات محلی قوانینی را برای نبش قبر تدوین کردند تا جایی برای جنازههای جدید باز شود. زمانی که تاریخ انقضای یک قبر به پایان برسد، بقایای جنازه او به بستگان زنده او داده شده تا سوزانده شود.
اگر هیچ کسی برای این کار پیدا نشود، بقایای جسد زیر جسد جدیدی که در جای آن قرار میگیرد دفن خواهند شد. با بیش از ۹ میلیون جمعیت و افزایش هر ساله آن، دولت محلی اکنون در حال وضع قوانین سختگیرانهتری در مورد مدت زمان ماندن جنازهها در قبرستانهای شهر مکزیکوسیتی است.
برخی از قبرستانها حتی مجبور شدهاند اجساد را تنها یک سال پس از دفن شده بیرون آورده و بسوزانند. بدین ترتیب بسیاری از ساکنان شهر از آن بیم دارند که رواج سوزاندن بقایای اجساد به از بین رفتن سنت «روز مردگان» منتهی شود، زیرا قوانین محدود کننده مربوط به نبش قبر باعث شده که خانوادهها نتوانند هر ساله به قبرهای بستگان فوت کرده خود سر بزنند که بخشی مهم از سنت «روز مردگان» است.
1. جنایات قبرستانی و مقبرههای ضدگلوله
در روزهای اول و دوم نوامبر هر سال که افراد برای دیدار با مردگان خود به قبرستانها میروند، سارقان دست به کار میشوند. با از کنترل خارج شدن سرقت در این روزها، برخی از مردم مکزیک ترجیح میدهند رفتن به قبرستان در جریان فستیوال «روز مردگان» را به کلی نادیده بگیرند، اتفاقی که در سالهای اخیر در قبرستان ایزتاپالاپا در شهر مکزیکوسیتی به شدت خبرساز شده است.
در سال ۲۰۰۵ تعداد افرادی که در جریان فستیوال «روز مردگان» از این قبرستان دیدن کردهاند ۳۱.۰۰۰ نفر بوده که این عدد در سال ۲۰۱۵ به ۱۲.۰۰۰ نفر کاهش یافته است. پلیس محلی در این روزها سعی دارد گشتهای متعددی را در قبرستانها انجام دهد تا در مقابل سارقان از مردم محافظت کند.
برخی فعالان اجتماعی نیز سعی کردهاند از «روز مردگان» به عنوان فرصتی برای انتقاد از جنایات خشن، درگیریهای گروههای خلافکار، تیراندازیهای جمعی و آدمربایی که در مکزیک شایع است استفاده کرده و تصاویری از این خشونتها را در محرابها نصب کنند. نکته جالب اینکه حتی روسای مرده کارتلهای مواد مخدر نیز در امان نیستند.
شهر کولیاکان در شمال غربی مکزیک خانه کارتل سینالوآ است. قبرستان این شهر محل دفن جسد بسیاری از اعضای این کارتل و خانوادههای آنان بوده و به همین دلیل مقبرههای آنان با نردههای حفاظتی، دوربین و شیشههای ضدگلوله محافظت میشوند. این سازههای بسیار خاص که هر کدام بیش از ۵۰۰.۰۰۰ دلار هزینه دارند، دارای تلویزیون، سیستم تهویه مطبوع و گرانقیمتترین مشروبات الکلی هستند.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر