آیا والدین میتوانند فرزندان را از ارث محروم کنند؟
رکنا: تا بهحال به این موضوع اندیشیدهاید از لحاظ قانونی، والدین میتوانند فرزند و یا فرزندان خود را از ارث محروم کنند؟ و این موضوع در چه شرایطی تحققپذیر است؟
به گزارش رکنا، شاید شما هم شنیده باشید که بعضا والدین به فرزندان خود میگویند تو را از ارث محروم خواهم کرد، به نظر شما آیا والدین میتوانند فرزندان را، یا بطور کلی هر فردی قانونا از ایشان ارث میبرند را، از ارث محروم نمایند؟ در این مطلب بر آن شدیم تا وصیت و اقسام آن و شرایط قبول آن را بررسی نمایییم.
وصیت، یا تملیکی و یا عهدی است. وصیت تملیکی آن است که شخصی عین یا منفعتی از مال خود را رایگان برای بعد از مرگش به دیگری تملیک مینماید.( تملیک یعنی دارا کردن، مالک گردانیدن.) وصیت تملیکی به صورت عقد مُعَوَّض (متضاد رایگان، یعنی عقدی که در قبالش پرداختی صورت گیرد) نمیشود ولی شرط عوض در آن منافاتی با مجانی بودن وصیت ندارد.(1)
با این وجود بعضی شرط عوض را خلاف مقتضای عقد دانسته و عقد و شرط هردو را باطل میدانند. (2)
و اما وصیت عهدی عبارت است از این که فردی یک یا چند نفر را برای انجام امر یا اموری یا تصرفات دیگری مامور نماید.
معنی واژکان موصی، موصی به، موصی له و وصی
موصی: وصیت کننده.
موصی له: شخصی که وصیت تملیکی به نفع او شده.
موصی به: مورد وصیت.
وصی: کسی که به موجب وصیت عهدی ولی بر مورد ثلث یا بر صغیر قرار داده شده است.
به عبارت ساده تر وصیت تملیکی، وصیتی است که منفعت مالی دارد. مثلا بگوید بعد از مرگم این خانه برای فلانی، منتها وصیت عهدی، غیر مالی است. مثال: امور کفن و دفن یا بجا آوردن حج یا نماز و روزه برای او.
قبول
تملیک به موجب وصیت مگر با قبول موصی له (فردی که به نفع او وصیت شده) پس از فوت موصی، محقق نمیشود. قبول موصیله یکی از ارکان وصیت تملیکی بوده و تا قبل از قبول او، انتقالی صورت نمیگیرد.
حال جای طرح این سئوال است که قبول در وصیت تملکی پیش و پس از مرگ و عُدول از آن چه تاثیری خواهد داشت؟ قبول از جانب چه افرادی جایز است؟ در وصیت عهدی چطور؟ آیا قبول لازم است یا خیر؟
در وصیت تملیکی اگر موصیله پیش از فوت موصی ، وصیت را قبول کند بعد از فوت دیگر نیاز به قبول مجدد ندارد اما این موضوع باعث نمیشود که موصی نتواند از وصیت عدول نماید حتی اگر مورد وصیت به قبض موصیله در آمده باشد نیز موصی میتواند از وصیت برگردد. اگر موصیله قبل از فوت موصی وصیت را رد کرده باشد، بعد از فوت میتواند آن را قبول کند و اگر بعد از فوت موصی وصیت را قبول و مورد وصیت را قبض نماید دیگر نمیتواند رد کند. اگر موصی له صغیر یا مجنون باشد رد یا قبول وصیت با ولی یا قیم است.
اگر فردی به موجب وصیت، یک یا چند نفر از ورثه خود را از ارث محروم کند، وصیت مزبور نافذ نیست.
ماده 826 قانون Law مدنی: "قبول موصیله قبل از فوت موصی مؤثر نیست و موصی میتواند از وصیت خود رجوع کند حتی در صورتی که موصیله موصی به را قبض کرده باشد."
قبول در وصیت تملکی، باید از جانب فرد یا افرادی باشد که برای آنها وصیت شده مثلا برای علی وصیت شده، علی نیز باید آن را رد یا قبول نماید. اگر وصیت بر افرادی باشد که تعداد آنها بسیار زیاد است و نمیشود تک تک همه قبول را ابراز نمایند که اصطلاحا گفته میشود موصیله غیر محصور است یعنی قابل شمارش نیست، مثل وقف بر فقرا یا امور عام المنفعه، در این موارد قبول لازم نیست.
و اما در وصیت عهدی قبول شرط نیست، لیکن وصی میتواند مادام که موصی زنده است وصایت را رد کند البته مشروط بر اینکه رد به موصی ابلاغ شود اگر رد وصی ابراز و ابلاغ نشود اجرای وصایت بعد از مرگ اجباری است و اگر قبل از فوت موصی رد نکرد، بعد از آن حق رد ندارد، اگرچه جاهل بر وصایت بوده باشد.
نکته درخور توجه این است که اگر وصی به دلیل قاهر و احتراز ناپذیری، نتواند به وصایت عمل کند و عاجز باشد ضامن نیست. مثلا وصیت عهدی، این بوده که نماز و روزه موصی را غلامعلی بجا آورد حال آنکه غلامعلی به کما رفته و سن بالایی دارد به گونه ای که احتمال میرود این بیماری منجر به مرگ شود و امیدی به بهبودی نیست.
محرومیت فرزندان از ارث
مطابق قانون محرومیت فرزند از ارث ممکن نیست. اگر فردی به موجب وصیت، یک یا چند نفر از ورثه خود را از ارث محروم کند، وصیت مزبور نافذ نیست.
کلام آخر
وصیت بر دو نوع است عهدی و تملیکی به وصیت عهدی وصایت نیز میگویند. اگر وصی به وصایت عمل نکند مُنعَزِل میشود (یعنی عزل میشود) و پس از آن مسئولیتی ندارد. موصی باید نسبت به مورد وصیت جایز التصرف باشد یعنی جرء دارایی او باشد. مثلا درباره خانه خود میتواند وصیت کند نه ملک همسایه. وصیت به مالی که وثیقه طلب دیگری است صحیح است، منتها، در مقام اجرای وصیت باید حق طلبکار بر او مقدم شمرده شود.یعنی ابتدا سهم بدیهی پرداخت شود بعد وصیت از آن مال اجرا شود.
پی نوشت:
1. قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی، دکتر ناصر کاتوزیان، جلد پنجاهم
2. تقریرات وصیت، دکتر موسی عمید ، جلد سوم
ارسال نظر