دخالت خانواده همسردر زندگی
رکنا: زن و شوهرهای جوان در روزهای اول ازدواج که روزهای منطبق شدن با هم است به خاطر اعمال سلیقه و دخالتهای اطرافیان به ویژه خانوادهها معمولا با هم مشکل پیدا میکنند زیرا آنان با فرهنگ متفاوت وارد زندگی جدیدی شده و یک تجربه کاملا جدید با سبک زندگی متفاوت کسب میکنند.
طبیعتا اگر دخالتهای خانواده در این روزهای حیاتی از شکل دلسوزی به کنجکاوی و دخالت تبدیل شود، این شکل از زندگی مشکلاتی را در پی خواهد داشت و جرقه نخستین دعواهای زن و شوهری زده خواهد شد.
اندیشمندان، ازدواج را یکی از مراحل حساس زندگی مرد و زن میدانند که با عاطفه و عشق دوطرفه ادامه پیدا میکند.
وقتی دختر و پسری با هم ازدواج میکنند در آغاز راه زندگی قرار میگیرند،تجربه اندک آنها از زندگی و ضعف مهارتهای ارتباطی و رفتاری مثل کنترل خشم و مهارت برقراری تفاهم باعث میشود با یکدیگر درگیر شوند.
در واقع دو نفر از دو خانواده، دو فرهنگ مختلف و دو دیدگاه مختلف با یکدیگر پیمان زناشویی میبندند بنابراین این دیدگاههای مختلف زن و شوهر باعث بروز بحث و گفتگو و در پارهای از مواقع درگیری فیزیکی و کلامی میشود.
در این گیر و دار و کش مکش پدر و مادر هر دو طرف باید نقش مشاور را داشته و بدون طرفداری از فرزند خود با منطق مشکلات را بررسی کرده و به فرزندان راه حل ارائه کنند.
متاسفانه دخالت برخی از والدین در همه امور حتی کوچکترین موضوع زندگی زناشویی فرزندان باعث میشود که اختلافات عمیقتر شده و همچون زخم مزمن در زندگی باقی بماند.
البته پدران و مادرانی که به عنوان داور بیطرف مشکل را بررسی کرده و راهنمایی میکنند کاری اساسی و منطقی میکنند اما آنهایی که در همه امور دخالت کرده باید بدانند کسی دوست ندارد دیگران برای او تکلیف معلوم کنند.
در پارهای از موارد به دلیل دخالتهای نابجای خانواده، مرد یا زن به ستوه آمده و از زندگی فراری شده و به روابط فرازناشویی روی میآورند.
از قدیمالایام تا به حال مادرشوهر و مادرزن دو موجودی بودند که باعث تلخکامی در زندگی فرزندان میشدند، البته پدر و مادر تا حدودی معین و منطقی میتوانند پسر یا دختر خود و همسر او را ارشاد و راهنمایی کنند چرا که تجربههای والدین در زندگی به فرزندان منتقل میشود.
متاسفانه بعضی از دخالتها در زندگی زناشویی به جایی میرسد که راهی به جز جدایی پیش روی فرزندان باقی نمیگذارد.
در این میان به خاطر بسیاری از مسائل مثل مسائل فرهنگی، اجتماعی و یا مهریههای سنگین که از توان مرد خارج است در زندگی باقی میماند اما دیگر اسم آن زندگی نیست.
مرد از خانه فراری شده و به محبتهای کاذب پناه میبرد، در این صورت است که روابط بیرون از خانه شکل میگیرد.
به نظر میرسد وقتی زندگی دو نفر به این نقطه میرسد جدایی و طلاق بهترین راه است.
یعنی وقتی زن یا مرد در زندگی به چنین روابط پنهانی روی میآورند نباید دیگر به آن زندگی ادامه دهند زیرا باعث بروز مشکلاتی میشود .
برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر