شلیک 3 گلوله برای قتل مرد طلاساز تهرانی ! / خسرو دروغ می گوید ؟!

به گزارش رکنا، رسیدگی به این پرونده با اعلام کشف جسد مردی 51 ساله در یک کارگاه طلاسازی به مأموران کلانتری 109 بهارستان آغاز شد. برادر مقتول که پزشک عمومی است و جسد را پیدا کرده بود به مأموران گفت: برادرم، حجت، راننده تاکسی بود و در کنار آن طلاسازی هم انجام می‌داد. امروز قرار بود برای طلاسازی به این کارگاه بیاید. این محل یک خانه قدیمی است که یک سمتش کارگاه کیف‌سازی و سمت دیگر آن کارگاه طلاسازی است. وقتی دیدم به تلفن هایم پاسخ نمی‌دهد، به کارگاه آمدم اما در کارگاه قفل بود. با دیدن خودروی برادرم در نزدیکی کارگاه مطمئن شدم که او اینجاست. از پنجره هواکش داخل را نگاه کردم و جسد برادرم را دیدم. بلافاصله با اورژانس و پلیس تماس گرفتم.

معاینات متخصصان پزشکی قانونی نشان می‌داد که مرد میانسال با شلیک سه گلوله به قفسه سینه و کتف به قتل رسیده است. همچنین در ادامه بررسی‌ها مشخص شد که 100 گرم طلایی که مرد طلاساز در اختیار داشت به سرقت رفته بود.

در ادامه بررسی‌ها مشخص شد حجت، یک دوست قدیمی به‌نام خسرو دارد که او هم طلاساز است. با این احتمال که شاید او از این جنایت با خبر باشد از او خواسته شد تا برای تحقیقات به محل قتل بیاید. اما وقتی خسرو، در محل حادثه حضور یافت به بازپرس جنایی گفت: من و حجت از 30 سال قبل دوست و همکار بودیم. روز حادثه ساعت 4 بعد از ظهر به کارگاه سر زدم و بعد از دقایقی آنجا را ترک کردم. اما من به فردی مشکوک هستم و احتمال می‌دهم که او در این ماجرا نقش داشته باشد. باجناق حجت برای مرد جوانی وام گرفته بود و مقداری از پول وام را پیش خود نگه داشته بود. از آنجا که حجت واسطه مرد جوان و باجناقش بود با هم اختلاف پیدا کرده بودند.

اما بازپرس جنایی که متوجه تناقض گویی‌ها و اضطراب خسرو شده بود به وی مشکوک شد. در ادامه نیز مشخص شد خسرو بر خلاف اظهارات خودش ساعت 8 شب به کارگاه رفته و تنها کسی است که به غیر از مقتول کلید کارگاه طلاسازی را دارد.اظهارات متناقض و مدارکی که در ادامه بررسی‌ها به‌دست آمد احتمال دست داشتن او در جنایت را مطرح کرد. بدین ترتیب به دستور بازپرس شعبه چهارم دادسرای امور جنایی پایتخت، خسرو بازداشت شد و در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت.