دختر 14 ساله مادر تهرانی اش را کشت ! / با سیم سارژ خفه اش کردم !
حوادث رکنا: دختر 14 ساله که پس از دعوا با مادرش وی را با سیم شارژر تلفنهمراه خفه کرده و قصد گمراه کردن پلیس را داشت پای میز محاکمه ایستاد.
مادرکشی در تهران اتفاق افتاد. دختر 14 ساله دست به مادرکشی زد. دختر نوجوان متهم به مادرکشی دستگیر شد. قاتل با سیم شارژر دست به جنایت مادرکشی زد. دختر نوجوان با خونسردی به تشریح مادرکشی پرداخت و با حکم قضایی از قصاص معاف شد.
قضات دادگاه وی را به پرداخت دیه و زندان محکوم کردند.اما با اعتراض اولیای دم به این حکم،پرونده برای بررسی دوباره به دیوان عالی کشور فرستاده شد.
مادرکشی به دست دخترنوجوان
ظهر چهاردهم شهریورماه سال 99 دختر نوجوانی با گریه با اورژانس تماس گرفت وکمک خواست.وی به اپراتور اروژانس گفت: مادرم در آشپزخانه افتاده و بیهوش شده است .
دقایقی بعد وقتی امدادگران اورژانس خود را به خیابان پیروزی و طبقه سوم ساختمان محل زندگی این دختر رساندند در آشپزخانه با زنی 40 ساله روبهرو شدند که روی زمین افتاده بود و نفس نمیکشید. دختر 14ساله این زن به نام تینا گفت : من در اتاقم بودم که صدای افتادن مادرم را شنیدم .وقتی بالای سرش رسیدم بیهوش بود که با اورژانس تماس گرفتم.
اما امدادگران پس از بررسی پیکر بی جان زن جوان به آثار کبودی دور گردنش مشکوک شدند و دقایقی بعد مأموران کلانتری 121 سلیمانیه در محل حاضر و پیگیر ماجرا شدند.
وقتی پزشکی قانونی علت مرگ را خفگی اعلام کرد فرضیه جنایت قوت گرفت و پلیس به بازجویی از دختر نوجوان پرداخت.
تینا گفت: دیشب با مادرم درگیری لفظی پیدا کردم و حتی کار به درگیری فیزیکی کشید اما آشتی کردیم و مادرم یک قرص خورد و خوابید. صبح که بیدار شدم مادرم هنوز خواب بود .نزدیک ظهر بیدار شد و به آشپزخانه رفت تا آب بخورد که روی زمین افتاد و از هوش رفت.
در حالی که صحبتهای دختر 14 ساله با تناقضهایی همراه بود پدر وی گفت: من و همسرم حدود 20 سال قبل ازدواج کردیم .اما سالهاست که با هم اختلاف داریم و فقط به خاطر دخترمان کنار هم زندگی میکردیم. تا اینکه حدود دو هفته قبل با ردگی با همسرم درگیر شدم و این بار خانه را ترک کردم و به خانه مادرم رفتم. تینا هم همراه من به انجا آمد.
وی ادامه داد: در این مدت در خانه مادرم بودیم .تا اینکه پنجشنبه دخترم گفت دلش برای مادرش تنگ شده و از من خواست او را به خانه ببرم تا کنار مادرش باشد. عصر پنجشنبه او را رساندم و خودم رفتم. دیگر خبری از آنها نداشتم تا اینکه ظهر جمعه دخترم زنگ زد و گفت حال مادرش بد شده و زمین خورده است.دخترم و همسرم در خانه تنها بودند که همسرم کشته شده است.
اعتراف دختر 14ساله به قتل مادر در ادامه بازجویی ها سرانجام تینا 14ساله لب به اعتراف گشود و گفت:چون مدت زمان زیادی را با گوشی موبایل سرگم چت با دوستانم بودم و زمان زیادی را در فضای مجازی میگذرانم ،مادرم همیشه به من اعتراض می کرد و میگفت معتاد شده ام. حرفهایش آزارم میداد و از دستش خسته شده بودم. وقتی پدرم قهر کرد و میخواست خانه را ترک کند به او گفتم که همراهش میروم اما چند روز بعد دلم برای مادرم تنگ شد و از پدرم خواستم مرا به خانه برگرداند. وقتی به خانه رفتم فقط چند ساعت با مادرم خوب بودیم اما دوباره مادرم شروع به اعتراض کرد و سر همین موضوع با هم درگیر شدیم. حتی کتک کاری کردیم و هر دو با ناراحتی خوابیدیم.
وی ادامه داد: حدود ساعت 5 صبح بود که برایم پیام آمد و بیدار شدم. خوابم نمی برد و با گوشی سرگرم بودم که مادرم وارد اتاق شد و با دیدن گوشی تلفن در دستانم شروع به داد و بیداد کرد.
من که خیلی عصبی بودم با او درگیر شدم و سیم شارژر تلفن همراه را دور گردنش انداختم و کشیدم. مادرم مدام تقلا میکرد و میخواست خودش را نجات دهد اما انگار روح شیطانی در بدنم نفوذ کرده بود و به من دستور میداد سیم را با تمام قدرتم دور گردنش بکشم .تا اینکه مادرم بیهوش روی زمین افتاد.من وقتی به خودم آمدم پشیمان شدم و گریه کردم. اما سپس تصمیم گرفتم با دروغگویی پلیس را گمراه کنم.
در جلسه دادگاه دخترنوجوان چه گذشت؟
به دنبال اعتراف های دختر نوجوان وی در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.
در ابتدای جلسه مادربزرگ تینا که به شدت گریه می کرد درخواست قصاص را مطرح کرد و گفت: نوه ام دخترم را کشت و حالا باید اعدام شود.
سپس دخترنوجوان که از کانون به دادگاه منتقل شده بود خیلی خونسرد در جایگاه متهم ایستاد و جرمش را گردن گفت.
وی گفت مادرم عصبی بود .او و پدرم شاغل بودند و همیشه با پدرم درگیری داشتند. من به تنهایی عادت کرده بودم و به همین خاطر بیشتر وقتم را در فضای مجازی می گذراندم. اما مادرم همیشه به این موضوع اعتراض داشت. آخرین بار هم سر همین موضوع با هم درگیر شدیم و من او را خفه کردم.
دختر نوجوان که نشانی از پشیمانی در صورتش موج نمی زد ادامه داد:من بیشتر وقتها در خانه تنها بودم و تمایلی نداشتم با پدر و مادرم صحبت کنم. نصیحت های تکراری مادرم کلافه ام کرده بود که سیم شارژر را دور گردنش انداختم و...
با پایان دفاعیات این دختر قضات وارد شور شدند و با توجه به سن متهم که هنگام ارتکاب جرم زیر 18سال بود و پزشکی قانونی اعلام کرده بود در رشد عقلی وی شبهه وجود دارد ،او را از قصاص معاف کرده و به پرداخت دیه و سه سال نگهداری در کانون اصلاح و تربیت محکوم کردند.
با اعتراض اولیای دم به حکم صادره ،پرونده برای بررسی دوباره به دیوان عالی کشور فرستاده شد.
دوره اخر زمانه چه مصیبتی