شهادت ضرغام با 6 گلوله در بی آبی خوزستان / ضجه های دردناک علی کوچولو در دوری از پدر+ عکس

از  آن 29 تیر ماه، از آن شهرک طالقانی، از ضرغام به بعد، دیگر هیچ چیز برای خانواده «پرست» مثل قبل نخواهد شد. ضرغام و مهرداد همان دو برادر رامهرمرزی هستند که در گلوله‌باران شهرک طالقانی قلب‌ شان به شماره افتاد. دو مأموری که رفتند تا امنیت برقرار کنند، اما با فرمان آتش از آن پشت‌بام منحوس همه جا خون شد و آتش.

ضرغام زیر تیرباران آن شب خشم تاب نیاورد و شهید شد. مهرداد هم با زخم‌های عمیق به بیمارستان اهواز انتقال یافت. غمی غریب بر دل خانواده نشسته است. روز‌هایشان تاریک شده، حتی سیاهی رنگ‌ها و خیابان‌ها را هم استتار کرده.

به گزارش رکنا، سه روز از آن گلوله‌ باران شهرک طالقانی می‌گذرد. صبح جمعه مراسم تشییع پیکر شهید ضرغام پرست از مدافعان امنیت در مصلی امام خمینی بندرماهشهر برگزار شد. سوگ بزرگی بود. کشور یک مدافع امنیتش را از دست داده بود، خانواده پرست هم پسرش و پدر علی را. علی دو ساله حالا باید روزها و شب‌ها در انتظار پدری باشد که هرگز بازنمی‌گردد. مادر باید تسلی‌ای برای اشک‌های کودکانه تنها یادگار ضرغام باشد.

نحوه شهادت ستوان دوم ضرغام پرست و برادرش در ماهشهر + فیلم

پیکر این شهید جوان پس از تشییع به اهواز و پس از آن برای انجام خاکسپاری به شهرستان رامهرمز، زادگاه او منتقل شد. در همان رامهرمز خاکسپاری خواهد شد؛ جایی که به آن تعلق دارد.

پدر تمام چشم امیدش شهید ضرغام پرست بود. پسر دوم خانواده. پسری که هم نان‌آور بود، هم توانمند. 40 سالی است که پدر در بستر بیماری روز را شب می‌کند. پسر ارشدش دچار تومار شد و این مسأله باعث شد تا ضرغام هم به خانواده‌اش خدمت می‌کرد، هم به میهنش.

گلوله‌ باران

رستگار عموی ضرغام و مهرداد است. عمویی که همه زندگی خانواده برادرش را خوب می‌داند. می‌داند که برادرزاده‌هایش در آن مهلکه آتش و گلوله راه فرار نداشتند.

«سه برادرزاده داشتم. عبدالله برادرزاده بزرگم هم در خدمت نیروی انتظامی بود. 15 سال خدمت کرد. اما تومور مغزی گرفت. عمل کرد و دیگر نتوانست به محل خدمتش بازگردد. ضرغام 10 سالی بود که در نیروی انتظامی مشغول خدمت بود. ازدواج کرده بود و یک پسر دو ساله داشت.

مهرداد هم برادر سوم بود. چهار ماه پیش آموزش خدمت سربازی‌اش تمام شده بود. او هم جذب نیروی انتظامی شده بود. در کنار ضرغام بود تا از تجربیات برادر بزرگ‌ترش استفاده کند. آموزش ببیند تا توانایی‌های لازم را کسب کند.»

گلوله‌ باران

عمو رستگار که به جای پدر بیمار ضرغام در مراسم تشییع برادرزاده‌اش حضور داشته، کلمات را خیلی سریع ادا می‌کند. وقتش تنگ است. مراسم دیگری در اهواز باید برگزار شود.

بیست‌ونهم تیرماه بود که برای برقراری امنیت، مأموران به شهرک طالقانی اعزام شدند. اغتشاشگران سد معبر کرده بودند و آتش به راه انداخته بودند. ضرغام و مهرداد هم در آن مهلکه بودند که ناگهان از پشت‌بام خانه‌ای آنها را به رگبار می‌بندند. به ضرغام 6 تیر زدند. مهرداد هم چند تیر خورد. ضرغام در همان مهلکه جانش را از دست داد و شهید شد.

اما مهرداد را توانستند از منطقه خارج کنند و به بیمارستان انتقال دهند. مهرداد از ناحیه پا آسیب دید. رگ‌های پایش پاره شد، استخوان پایش هم شکست. جراحی شد. در حال حاضر هم در بیمارستان گلستان اهواز بستری است. می‌خواهیم او را به تهران بیاورند تا روند درمانی‌اش طولانی نشود و زودتر بهبود پیدا کند.»

عموی رستگار از بیماری برادرش هم گفت. بیماری‌ای که 40 سال است گریبانگیر پدر ضرغام و مهرداد است. «برادرم 40 سالی است که مشکلات معده و اعصاب دارد. به پزشکان زیادی مراجعه کرده، به شیراز و اهواز رفته، اما فایده‌ای نداشته است. او هم 28 ماه در لشکر 92  در زمان جنگ خدمت کرد. همین امر باعث شد تا پسرانش راه پدر را ادامه دادند. خواستند به کشور و میهن‌شان خدمت کنند. برادرم پیش از شهادت ضرغام دچار بیماری کرونا شد. پنج روزی بود که در بیمارستان کرونایی بستری بود.

در این مدت هم به او چیزی نگفتیم. می‌ترسیدیم استرس بیماری‌اش را دوچندان کند. اما نشد. باید در جریان قرار می‌گرفت. پنجشنبه شب بود که خبر شهادت ضرغام را دادیم. مصیبت پشت مصیبت. البته از زمانی که خبر دادیم، بیماری‌اش اوج نگرفته و ریه‌هایش بیش از گذشته درگیر نشده است. اما خانواده همه‌اش در هراس و استرس هستند.»

 

گلوله‌ باران

برادر شهید ضرغام‎ پرست گفت: «برادرم برای امنیت کشور فدا شد، به او افتخار می‎‌کنیم شهادت آرزویش بود؛ کسی که آشوب به پا می‌‎کند، هدفش چیز دیگری است، او مطالبه‌گر نیست. مردم به صورت قانونی مطالبات خود را پیگیری و صف خود را از آشوبگران جدا کنند.»

عموی بزرگ خانواده پرست از مراسم تشییع پیکر برادرزاده 29‌ساله‌اش گفت. «پیکر ستوان دوم ضرغام پرست  ساعت 18 جمعه در رامهرمز  خوزستان به خاک سپرده شد. جایی که خانواده ضرغام زندگی می‌کنند. البته دو سالی است که به رامهرمز آمده‌اند، پیش از این در روستای پتک زندگی می‌کردند. شرایط باعث شد نقل مکان کنند. حالا در یک خانه اجاره‌ای به سر می‌برند. وضعیت مالی خوبی ندارند. هزینه‌های خانه را ضرغام می‌داد که حالا شهید شده است.»

در اعتراضات خوزستان دو نفر کشته ، یک نفر شهید و 14 نفر از مأموران ناجا زخمی شده‌اند.