اعترافات مهناز کماندو !

به گزارش رکنا، ماجرای دستگیری یکی از اوباش معروف و خطرناک مشهد از آن جا آغاز شد که مردی هراسان با پلیس 110 تماس گرفت و مدعی شد که پسر 16 ساله اش توسط یکی از اوباش معروف منطقه به نام «رسول – گ» و با همدستی فرد دیگری ربوده شده است!

با توجه به اهمیت و حساسیت موضوع بی درنگ گروه گشت انتظامی با صدور دستوری از سوی سرهنگ احمد دهقان (رئیس کلانتری مهرگان) عازم خیابان شهید غلامی شدند و به تحقیق در این باره پرداختند. بررسی نیروهای کارآزموده گشت انتظامی بیانگر آن بود که متهم مذکور از اراذل و اوباش سطح یک مشهد است که طبق گزارش های بسیج و تحقیقات گسترده نیروهای کلانتری در اقدامات مجرمانه و تبهکاری های مخوف مانند شرارت، زورگیری، آتش زدن وسایل نقلیه، ورود به عنف،آدم ربایی، کودک آزاری و ... نقش موثری داشته است که همچنان به فعالیت های مجرمانه خود در روستای همت آباد، گرجی سفلی و برخی دیگر از مناطق شهرک مهرگان ادامه می دهد.

در همین حال مردی که با پلیس 110 تماس گرفته بود با مراجعه به نیروهای پلیس ادعا کرد: پسر 16 ساله ام در حال رفتن به منزل پدر بزرگش بود که نبش خیابان شهید غلامی 20 جوان شروری به نام «رسول- گ» به همراه یکی از همدستانش او را به زور سوار موتورسیکلت کرده و قصد آزار و اذیت او را در کنار کشف رود داشته اند که پسرم از چنگ آن ها گریخته و خود را به منزل رسانده است! ولی آن جوان شرور دوباره مقابل منزلم آمده و با توهین و فحاشی و به کار بردن الفاظ رکیک پدر و خواهرم را کتک زده و با من نیز درگیر شده است.

در پی اعلام این شکایت و با توجه به این که متهم یاد شده در اجرای طرح مبارزه با اراذل و اوباش معروف و خطرناک توسط نیروهای انتظامی شناسایی شده بود، بلافاصله ماموران مراتب را به قاضی اسماعیل عندلیب (معاون دادستان مرکز خراسان رضوی) اطلاع دادند.

این گونه بود که با صدور دستورات ویژه ای از سوی مقام قضایی، نیروهای گشت انتظامی مخفیگاه شرور خطرناک را در منزل یکی از بستگانش به محاصره درآوردند اما در حالی با عربده کشی و توهین های متهم تحت تعقیب روبه رو شدند که بنابر گزارش پلیس وی حالت طبیعی نداشت.

در همین هنگام یکی از همدستان وی نیز به قصد خلع سلاح سرباز وظیفه وارد عمل شد که با شلیک تیرهوایی از سوی افسر گشت، اوضاع به کنترل پلیس درآمد اما با دستگیری این شرور معروف، همدست او از محل گریخت.

گزارش خراسان حاکی است: همزمان با انتقال متهم به کلانتری مهرگان، 6 تن از شاکیان وی نیز به کلانتری مراجعه کردند. تحقیقات بیشتر در این باره به دستور سرپرست مجتمع قضایی شهید بهشتی مشهد همچنان ادامه دارد.

اعترافات مهناز کماندو!

 نیروهای زبده گشت های نامحسوس کلانتری سپاد مشهد نیز که با هدایت و نظارت مستقیم سرگرد جعفر عامری (رئیس کلانتری) طرح ویژه ای را برای مبارزه با سرقت در دستور کار داشتند، هنگام انجام وظیفه در حوزه استحفاظی به سرنشینان یک دستگاه پراید مشکوک شدند و بلافاصله شماره انتظامی آن را از مرکز فرماندهی استعلام کردند.

لحظاتی بعد در حالی مشخص شد پراید مذکور سرقتی است که رانندگی آن را زن جوانی به عهده داشت نیروهای کلانتری که از مدت ها قبل به شگرد نخ نمای حضور یک زن در باندهای سرقت پی برده بودند بی درنگ به راننده پراید دستور «ایست» دادند اما زن جوان که متوجه خودروی پلیس شده بود پدال گاز را فشرد و با سرعتی وحشت آور تصمیم به فرار گرفت.

در این هنگام بود که نیروهای گشت با دادن اخطارهای قانونی، به تعقیب خودرو پرداختند و در نهایت با تیراندازی موفق شدند راننده پراید را مجبور به توقف کنند.

زمانی که حلقه های قانون بر دستان زن جوان و مرد سرنشین پراید گره خورد، ماموران در بازرسی از داخل خودرو مدارک هویتی متعلق به فردی ناشناس را به همراه مقادیر جزئی مواد مخدر صنعتی کشف کردند. متهمان که به دایره تجسس کلانتری هدایت شده بودند مورد بازجویی های تخصصی قرار گرفتند.

در همین حال زن جوان که خود را «مهناز» معرفی می کرد و به کماندو معروف بود در بازجویی ها گفت: شب گذشته وقتی به همراه یکی از دوستانم درباره ترک اعتیاد سخن می گفتیم، قرار شد که دوستم مرا به منزل یکی دیگر از دوستانم برساند چرا که از دست شوهرم فراری بودم و نمی خواستم به منزل خودم بازگردم چون شوهرم مرا کتک زده بود و باید صبح به پزشکی قانونی می رفتم، در همین بین دوستم «سحر» سوئیچ خودروی پراید را به من داد تا کارهایم را انجام دهم! من هم وقتی سوار پراید شدم به طرف منطقه اطراف میدان بار سپاد به راه افتادم تا شاید بتوانم سارق موتور کولر منزلم را پیدا کنم! در بین راه، جوانی به نام «محمد» (سرنشین دستگیر شده) را سوار کردم تا محل تجمع سارقان را به من نشان بدهد ولی در اطراف میدان بهارستان مورد ظن پلیس قرار گرفتیم و دستگیر شدیم، مواد مخدر کشف شده از زیر صندلی نیز مال من نیست چون «محمد» سمت شاگرد نشسته بود و من رانندگی می کردم!

 «محمد» (متهم دیگر پرونده) نیز گفت: در اطراف روستای اسماعیل آباد نشسته بودم که زن جوان نشانی از من پرسید من هم سوار خودرواش شدم و از مواد مخدر هم اطلاعی ندارم!

در پی اعترافات متهمان، افسران تجسس مراتب را به قاضی غرآبادیان اطلاع دادند و بدین ترتیب با صدور دستورات ویژه ای از سوی مقام قضایی، دامنه تحقیقات پلیس به بولوار توس مشهد کشید.

نیروهای ورزیده تجسس در یک عملیات ضربتی و هماهنگ، یکی دیگر از متهمان این پرونده را دستگیر کردند و به پنجه عدالت سپردند. این متهم که ابراهیم نام دارد در بازجویی ها ادعا کرد: خودروی پراید متعلق به «مهناز کماندو» است و من از آن اطلاعی ندارم او فقط مرا سوار کرد که با هم برای فروش زاپاس خودرو رفتیم و با پول آن مواد مخدر برای مصرف خودمان خریدیم که بعد از آن هم مرا مقابل منزلمان پیاده کرد. او خودش سرکرده باند سرقت است که با افراد دیگر خودرو سرقت می کند و ...

 با شناسایی مالک پراید مشخص شد که خودروی مذکور در تاریخ 1400.2.26 از منطقه قاسم آباد سرقت شده و لوازم صوتی آن به همراه جک و زاپاس به فروش رسیده است. ریشه یابی این پرونده و شناسایی و دستگیری دیگر عوامل مرتبط با این باند سرقت با دستورات محرمانه قاضی غرآبادیان همچنان در دستور کار نیروهای کلانتری سپاد مشهد قرار دارد. آخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.

سجادپور

وبگردی