به گزارش رکنا، خرداد سال 97 زن میانسالی به اداره پلیس رفت و از ناپدید شدن دخترش خبر داد: دخترم فتانه، مدتی قبل به خاطر اختلافاتی که با همسرش داشت از او جدا شد. چند روزی از او بی‌خبر بودم. امروز به خانه‌اش رفتم اما همسایه‌ها گفتند که چند روز است او را ندیده‌اند. نگران دخترم شدم و با دوست و آشنا تماس گرفتم اما هیچ کسی از فتانه خبر ندارد.

با شکایت زن میانسال، تحقیقات برای یافتن زن 40 ساله به دستور بازپرس جنایی آغاز شد.‌ تحقیقات در این باره ادامه داشت تا اینکه با گذشت چندین ماه از ناپدید شدن فتانه تیم تحقیق به مدرک جدیدی رسیدند. بررسی‌ها نشان می‌داد فتانه با مردی به نام حفیظ آشنا شده و آخرین بار نیز به قصد دیدن او خانه را ترک کرده است. با برملا شدن این موضوع و احتمال اینکه حفیظ از سرنوشت زن جوان مطلع باشد کارآگاهان به سراغ او رفتند.

اما مرد جوان در تحقیقات منکر آشنایی خود با فتانه شد و گفت: من فتانه را نمی‌شناسم اما قبلاً کارگر جوانی به‌نام مراد که هم ولایتی‌ام بود اینجا کار می‌کرد. حدود یک ماهی هم تلفن همراه من دست مراد بود. او با فتانه طرح دوستی ریخته و خودش را جای من معرفی کرده بود. من و مراد هر دو در یک پروژه ساختمانی کار می‌کردیم و چندین ماه قبل هم او گفت باید به افغانستان برگردد و رفت.

‌درحالی که حفیظ چنین ادعایی را در رابطه با ناپدید شدن زن جوان مطرح کرد، به‌دستور بازپرس جنایی، سگ‌های زنده‌یاب برای یافتن رد و سرنخی از فتانه به ساختمان نیمه‌ساز آورده شدند.

سگ‌ها زیر اتاقک نگهبانی که حفیظ و برادرش و مراد در آنجا زندگی می‌کردند، کفش و لباس‌های فتانه را پیدا کردند. با کشف لباس‌ها، احتمال قتل زن جوان پررنگ تر و حفیظ به اتهام همدستی در این جنایت بازداشت شد. در ادامه نیز مدارکی به دست آمد که نشان می‌داد فتانه با حفیظ بیشتر از یک ماه در رابطه و تمامی تماس‌ها با تلفن همراه حفیظ بوده است. از طرفی این احتمال از سوی بازپرس شعبه چهارم دادسرای امور جنایی پایتخت مطرح شد که برادر حفیظ نیز در این ماجرا دست دارد.

بدین‌ترتیب به دستور بازپرس حبیب‌الله صادقی، متهم در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار داده شد و بررسی‌ها در این پرونده ادامه دارد. ‌آخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.