کمین ماهرانه جوان لاغراندام در مسیر زنان تنها

زنان وقتی پی می‌بردند با یک دزد روبه‌رو هستند که سوزش عجیبی روی مچ دستان و دور گردنشان حس می‌کردند و می‌دیدند دستبند و طلاهای‌شان به سرقت رفته است.

اخبار اختصاصی رکنا - کپی رایت

به گزارش خبرنگار حوادث رکنا، چندی پیش زن 59 ساله‌ای نزد پلیس رفت و ادعا کرد دستبند و طلا هایش از سوی جوان لاغراندامی به سرقت رفته است.

این زن به ماموران گفت: ساعت 6  عصر هوا تاریک شده بود که از مسجد محله‌مان به سمت خانه راه افتادم. چند قدمی نرفته بودم که جوانی سوار بر پراید کمی جلوتر از من در خیابان ایستاد و بعد از پیاده شدن از خودرویش در حالی که برگه‌ای به دست داشت به سمتم آمد و به بهانه پرسیدن آدرس برگه‌ای به دستم داد. از آنجایی که سواد خواندن زیادی ندارم، گفتم که نمی‌توانم کمکش کنم.

سرقت حرفه ای طلا توسط سارق جوان

وی افزود: جوان لاغراندام وقتی متوجه بی‌سواد بودنم شد، با عذرخواهی از کنارم گذشت و هم‌زمان احساس کردم مچ دستانم می‌سوزد. هنوز متوجه سرقت دستبند طلایم نشده بودم که جوان ناشناسی با سرعت پشت فرمان نشست و با سرعت به حرکت افتاد.

این زن در ادامه گفت: آنقدر شوکه شده بودم که نتوانستم کاری کنم. دستبندم گرانقیمت بود و آن پسر به راحتی آن را پاره کرده و برد و الان روی مچ دستم آثار زخم وجود دارد.

با ادعاهای این زن تیم ویژه‌ای برای ردیابی دزد دستبند طلای زن تنها وارد عمل شد و در گام نخست پی برد که زنان دیگری نیز با همین روش مورد دستبرد قرار گرفته‌اند.

ماموران در این مرحله دست به تحقیقات گسترده‌ای زدند.

این در حالی بود که بیشتر زنان سن‌ بالایی داشتند که دزد جوان با سوءاستفاده از شرایط طعمه‌ها و با اطمینان از اینکه آنها نمی‌توانند پلاک خودرویش را به ذهن بسپارند، به راحتی پا به فرار گذاشته است.

سرنخی از دزد جوان در اختیار نبود و تجسس‌ها با گره کور مواجه شده بود تا اینکه زن دیگری در تماس با پلیس از سرقت گردنبند و دستبند طلایش خبر داد.

زن 55 ساله که «منیژه» نام دارد، به ماموران گفت: مدتی پیش ماجرای سرقت دستبند زن همسایه را شنیده بودم و این را هم می‌دانستم که سرنخی از دزد جوان به دست نیامده است، ولی فکر نمی‌کردم دزد جوان بار دیگر به محل ما بیاید.

وی افزود: همراه با نوه‌ام از خانه بیرون آمدم و جلوی مغازه برای خرید منتظر بودم تا نوه‌ام خریدش را انجام دهد، اما به خاطر اینکه پاهایم درد می‌کند، تصمیم گرفتم آرام‌آرام به سمت مسجد بروم که در این لحظه پسر جوانی به سمتم آمد و خواست برای آدرسی وی را راهنمایی کنم که یاد شیوه سرقت النگوهای زن همسایه افتادم و نوه‌ام را بلندبلند صدا زدم که خودش را به ما برساند. جوان لاغراندام با چهره‌ای آشفته قبل از رسیدن نوه‌ام پا به فرار گذاشت و توانستیم شماره پلاک خودروی دزد جوان را برداریم.

دستگیری محسن سارق حرفه ای طلا توسط پلیس

همین کافی بود تا ردیابی‌ها برای دستگیری دزد طلاها کلید زده شود و ماموران خیلی زود پی بردند «محسن» 35 ساله صاحب پراید سیاه‌رنگ است.

روز 5 بهمن‌ماه محسن زمانی که قصد داشت از خانه‌اش خارج شود، در عملیات غافلگیرانه ماموران تسلیم شد.

وی در گام نخست خود را بی‌گناه دانست، اما وقتی خود را در برابر زنان خشمگین دید، ناچار لب به اعتراف گشود.

دزد لاغراندام در ادعاهایش گفت: سال‌ها در بازار طلافروشان کار کردم و در کارم حرفه‌ای شده بودم، اما یک روز چک‌هایم برگشت خورد و مجبور شدم همه زندگی‌ام را بفروشم تا بتوانم پول طلبکارانم را بدهم.

وی افزود: هرچه تلاش کردم، نتوانستم مردی را که در دام کلاهبرداری‌اش قرار گرفتم، دستگیر کنم. بعد از آن همسرم نیز به خاطر بی‌پولی مرا ترک کرد و زندگی‌ام خراب شده بود و کسی نبود تا بتواند کمکم کند، به همین خاطر خودم دست به کار شدم و تصمیم به دزدی گرفتم.

محسن ادامه داد: راهی جز دزدی بلد نبودم و سراغ زنان سن‌بالا رفتم و وقتی متوجه می‌شدم که آنان کم‌سواد و کم‌بینا هستند، در چشم به هم زدنی دستبند یا گردنبندشان را می‌قاپیدم و فرار می‌کردم.

در مدت زمان کوتاهی پول خوبی به دست آوردم و قصد داشتم تا پایان سال به دزدی‌هایم ادامه دهم تا بعد از عید کار جدیدی راه بیندازم و به زندگی برگردم.

بنابر این گزارش، تجسس‌ها برای شناسایی دیگر طعمه‌های دزد لاغراندام و افشای دیگر جرائم احتمالی وی ادامه دارد.آخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.

وبگردی