بررسی روانشناسی پرونده قتل دو مرد
طلعت و مهری 2 زنی که به قتل شوهرشان اعتراف کردند + عکس
رکنا: طلعت هم که 20 سال در ناز و نعمت در خانه پدرش زندگی کرده بود، روبهروی قاضی دادگاه ایستاد و قتل شوهر را تلخترین تجربه زندگیاش عنوان کرد.
پرده اول
چند ماهی بود که این فکر مثل خوره به جانم افتاده بود. در 35 سالی که با شوهرم زندگی کردم هر روز و ساعت عمرم با دلهره، دعوا، تحقیر و کتک سپری میشد و خیلی کم پیش میآمد که روزی را سپری کنم و طعم یک سیلی محکم را روی گونهام حس نکنم.
مهری. ن در بازجوییها به بازپرس پرونده گفت: آن روز تصمیمم را گرفته بودم. به محض اینکه سیلی را روی صورتم نشاند با چاقویی که آماده کرده بودم به سمتش حمله و کار را تمام کردم.
پرده دوم
به گزارش گروه حوادث رکنا، طلعت هم که 20 سال در ناز و نعمت در خانه پدرش زندگی کرده بود، روبهروی قاضی دادگاه ایستاد و قتل شوهر را تلخترین تجربه زندگیاش عنوان کرد: وقتی با هزاران امید و آرزو به خانه شوهر رفتم، فکرش را هم نمیکردم که چنین سرنوشتی در انتظارم باشد.
خیلی زود فهمیدم که عباس مرد رویاهای آیندهام نخواهد بود. اما وقتی موضوع را با خانوادهام در میان گذاشتم همه من را به سوختن و ساختن و آوردن چند بچه قد و نیم قد سفارش کردند تا شاید اخلاق شوهرم بهتر شود. آخر در خانواده و فرهنگ ما طلاق معنا نداشت و حالا پس از 28سال زندگی، حضور چند فرزند و عروس و داماد و نوههایم، کار را برای جدایی سختتر کرده بود. من مجبور به آن کار شدم.
شکنجههای روحی
طبق یک پژوهش میدانی که از بند قتل زنان زندان به عمل آمده است 80 درصد قتلهای انجام گرفته توسط زنان به خاطر ترس از شوهر، تحقیر شدن مکرر و آزار و اذیت بوده است.
همچنین تحقیقات نشان میدهد زنانی که اقدام به شوهرکشی کردهاند، پس از خوراندن مواد بیهوش کننده، در اواخر یا نیمههای شب دست به جنایت زدهاند. همچنین در بیشتر موارد زنان در نقش آمران پشت پرده ظاهر شده و از مردان همدست به عنوان بازوی اجرایی در انجام قتل سود جستهاند.
در بیشتر این قتلها تغییر رفتارهای غیرعادی زنان بسیار چشمگیر بوده است. به عنوان مثال محبت کردن غیرعادی پس از بگو مگوهای مکرر، ابراز علاقه نشان دادن به صورت افراطی پس از مشاجرات مداوم، ترک منزل بدون اطلاع و به مدت طولانی در ساعات روز و پرخاشگری شدید و بیاعتنایی به شوهر و فرزندان از اصلیترین مشخصههای رفتاری زنان شوهر کش قبل از اقدام به قتل بوده است.
گاهی نیز زنانی که با آزار و شکنجه شوهر روبهرو بودهاند برای انتقامجویی و یا رسیدن به آرزوهای سرکوب شده خود و با احساس مانع بودن شوهرشان برای خوشبختی، تصمیم به قتل گرفتهاند بیآنکه فکر کنند چه سرنوشت و آینده شومی در انتظار آنها خواهد بود.
عامل نخست
حسین خبیر، وکیل دادگستری دراین باره میگوید: باید تمام زمینههای مساله قتلهای خانوادگی مورد بررسی دقیق قرار گیرد. در این موضوع باید فقر را عامل مهمی قلمداد کنیم. فقر فرد را به تباهی و به سوی ارتکاب جرم میکشاند.
این وکیل دادگستری در ادامه به تاثیر ازدواجهای تحمیلی در این گونه جرایم اشاره میکند و میافزاید: ازدواجهای تحمیلی منجر به فسادهای اجتماعی، فرار از خانه و شوهرکشی میشود. اگر ما در انتظار جامعهای سالم هستیم، باید خانوادههایی سالم و با فضای مناسب بسازیم؛ خانوادههایی که با رضایت دو طرف تشکیل شدهاند و هر دو آنها در آن محیط احساس رضایت میکنند.
دکتر شهرام وزیری از دیدگاهی متفاوت به این موضوع توجه کرده و میگوید: عوامل متعددی در شوهرکشی موثر است که یکی از مهمترین آنها این است که مردها چندان به زندگی زناشویی خود اهمیت نمیدهند و با بدطینتی میخواهند به عهد زناشویی خود وفادار نمانند که این امر موجب قتل شوهران به دست زنان میشود. عدم صداقت را باید از دیگر معضلات زندگی زناشویی دانست. این مسأله در بسیاری از موارد موجب قتل یکی از زوجین شده است. صداقت در زندگی نقش مهمی را بازی میکند؛ گاهی یک دروغ، منجر به یک قتل میشود.
این روانشناس در ادامه میگوید: از عواملی که میتواند در قتل شوهران توسط زنان موثر باشد به جز جنون آنی میتوان از بیکاری و اعتیاد مرد، سوءرفتار مرد با زن و ارتباط نامشروع با شخصی دیگر نام برد.
دکتر وزیری با بیان اینکه فقدان مناسبات مناسب میان زن و مرد، فقدان آگاهی و تحریکهای موضعی و جنون آنی هم میتواند دلایل شوهرکشی باشد، گفت: بعضی از کمبودها در سالیان دراز آثار خود را نشان میدهند. زنانی که بعضی از حوادث تلخ و شیرین را طی سالیان دراز زندگی چشیدهاند و شرایط سختی بر آنها تحمیل شده است پس از مدتی میخواهند انتقام آن شرایط ناگوار را از مردان بگیرند.
وی همچنین در ادامه صحبتهایش افزود: سلامت روحی و روانی یکی از موضوعاتی است که در جامعه به آن توجه کافی نمیشود. عدم سلامت باعث میشود فرد در برابر مشکلات تحمل و درک پایینی داشته باشد و دست به هر اقدام خطرناکی بزند. برای مثال در قتل مرد به دست همسر شاهد هستیم که در مواقعی، زن خود را با افراد اطرافش مقایسه میکند دچار سرخوردگی شده و با فشارهای روانی ایجاد شده دست به اقداماتی خطرناک مانند قتل یا خودکشی میزند. این روانشناس همسرکشی را یک زنگ خطر جدی برای جامعه دانست و گفت: متاسفانه زنگ خطر در خصوص همسرکشی در جامعه به صدا درآمده و باید اقدامات فرهنگی و قضایی برای پیشگیری صورت گیرد.
دکتر وزیری، بالا رفتن میزان آگاهی مردم را با کاهش ناامنیها و وقوع جرم در یک رابطه مستقیم میداند. هنگامی که مردم از بزهی در جامعه مطلع باشند همواره در صدد راه حلی برای آن خواهند بود و با مسوولان برای از میان بردن آن عامل همکاریهای لازم را میکنند. مسأله قتلهای خانوادگی نیز از جمله مواردی است که نیازمند آگاهی سازی بیشتر به اقشار جامعه است. بیشک این آگاهیبخشی نقش موثری در جلوگیری از ناهنجاریهای آتی خواهد داشت.آخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.
ارسال نظر