سرنوشت عجیب پسر اوتیسمی ! / محمد پارسا را کمک کنید + فیلم گفتگوی تکاندهنده
حجم ویدیو: 71.40M | مدت زمان ویدیو: 00:06:22

اوتیسم / به گزارش خبرنگار عاطفه های گمشده رکنا، وقتی از پسرش صحبت می کند، بیشتر واژه "آقا" را در کنار اسمش به کار می برد؛ خدمت به "آقا محمد پارسا" وظیفه من است، او هدیه ارزشمند خداوندی است، او فرشته است و با او عشق بازی می کنم.

اخبار اختصاصی رکنا - کپی رایت

محمدرضا خانی پور، پدر  محمد پارسا، در گفت و گو با رکنا، گفت:  پسر من دچار اختلالی به نام اوتیسم است. اوتیسم در تقسیم ها و طبقه بندی به 4 طیف ضعیف، متوسط، شدید و بسیار شدید تقسیم می شود. اطلاعات محدودی که من در این رابطه پیدا کرده ام این است که اصلا نمی توان اوتیسم در طیف ضعیف و متوسط را با اوتیسم در طیف شدید و بسیار شدید مقایسه کرد، هرکدام مختصات خود را دارند. در طیف شدید که "آقا پارسا" ما هم جز آن هاست، خودزنی دیده می شود. به هم ریختن اسباب و اثاثیه خانه، شکستن، داد و بیداد بیش از یک ساعت، خودزنی از علائم بیماری اوست و ما علت این رفتارهای او را نمی دانیم و نمی توانیم کنترل کنیم.

در 18 ماهگی متوجه شدیم محمد پارسا مبتلا به اوتیسم است

خانی پور در خصوص این که چگونه به اختلال رفتاری فرزندش پی برده است گفت: بعد از اینکه خدا "آقا پارسا"  را به ما داد،  در 18 ماهگی او متوجه شدیم که بچه ها در این سن تعدادی کلمه می توانند به زبان بیاورند مانند: "می خوام، نمیام ، بیا و..."  ولی پسرم هیچکدام این کلمات را نمی توانست بگوید ، در این رابطه به متخصص اعصاب و روانشناس کودک مراجعه کردیم، در آن جا از ما سوال کردند که آیا فرزند شما تماس چشمی دارد؟
در آن زمان  متوجه شدیم که پارسا هیچ وقت د ر چشم های ما بیشتر از 3 ثانیه نگاه نمی کند، در صورتی که کودکان عادی بیشتر از 7 ثانیه به چشمان مادرشان نگاه می کنند. بعد از ارزیابی، تشخیص داده شد که بیماری فرزندم اوتیسم است.

تهدید یا فرصت؟

پدر "محمد پارسا" در ادامه توضیح داد: در ابتدا هیچ اطلاعی از این بیماری نداشتیم و در حال حاضر هم اطلاعاتمان کافی نیست و نمی دانستیم چه تبعات و پیامدهایی اوتیسم دارد . در آنجا به ما این امید را دادند که بسیاری از افراد موفق ، موسیقی دانان ، فیزیک دانان این اختلال را داشتند و این بیماری در این افراد به جای تهدید و چالش  یک فرصت بوده است.

در ادامه روند درمان "محمد پارسا"، با بعضی از مراکز آشنا شدیم، او مرتب کلاس می رفت، مربی داشت، ولی متاسفانه توسط مربی های پارسا تشخیص داده نشد که او به هم ریختگی های حسی دارد و این موضوع در ابتدا از طریق ماساژ درمانی، استخر، و حتی طب سوزنی باید درمان می شد و بعد به بخش آموزش پرداخته می شد، این موضوع باعث شد ما با هزینه های بالا آن دوران طلایی را از دست بدهیم.

ورشکستگی پدر محمد پارسا و متوقف شدن درمان او

پدر محمد پارسا در خصوص مشکلات مالی برای درمان پسرش گفت: سال 91 من ورشکست شدم، مستاجر شدم، کارگاه صنعتی داشتم و همه ی زندگیم رفت، لطفی که خدا کرد توانستم بدهی هایم را تا حدودی پرداخت کنم، شغلم عوض شد و در حال حاضر در اسنپ مشغول هستم، دیگر نتوانستم مثل گذشته برای محمد پارسا هزینه کنم، شاید نزدیک به 6 میلیون در ماه در آن زمان برای او هزینه می کردم، روزی چند کلاس و مربی داشت، همسرم تمام وقت پیگیر مسائل پارسا بود، ولی از وقتی که این اتفاق افتاد دیگر پیشرفت چشمگیری حاصل نشد.

من اگر دچار ورشکستگی نمی شدم باز هم می توانستم مانند سابق خرج درمان و آموزش او کنم، اما در حال حاضر چنین توانایی ندارم و  بسنده کردم به یک مرکز نگهداری و یک حمایت محدودی که از طرف بهزیستی می شود.

در این مرکز صبح تا ظهر فقط  از محمد پارسا نگهداری می کنند، و هیچ درمان و آموزشی وجود ندارد، ضمن این که اگر فکری برای بیمار اوتیسمی  نشود، تبدیل به عقب ماندگی شده واز این بابت من و همسرم فکرمان آشفته است.

محمد پارسا به صورت طبیعی نمی تواند غذا بخورد

محمد رضا خانی پور توضیح داد: پارسا در حال بزرگ شدن است و مسائل مربوط به بیماری اش در حال افزایش است، در این سن پارسا در لباسش ادرار و مدفوع می کند، رخت خواب خود را گاها کثیف می کند، غذا خوردنش غذا خوردن یک آدم طبیعی نیست، ما توانایی و آگاهی آموزش دادن به او را نداریم ، هر چند گفتنش درست نیست ولی به روش انسانی غذا نمی خورد، غذا و آب دهانش را  به اطراف پخش می کند، روی دیوار خانه تکه های غذایی که پارسا پرت می کند معمولا به چشم دیده می شود. در روز چند بار نزدیک به 2 ساعت با صدای بلند فریاد می زند، گاهی در راه رو خانه شروع می کند به فریاد زدن و این موضوع باعث شده اهالی ساختمان هر چند مودبانه به ما تذکر دهند، البته به آن ها هم حق می دهم.

همه راه ها به رویم بسته شد

این اواخر وقتی دیدم همه راه ها به رویم بسته است، خواستم به چند مرکز نگهداری او را بسپارم ولی توان روحی و ذهنی برای انجام این کار را ندارم، مربی و مراکز آموزشی هستند که بتوانند رفتار او را درمان کنند و به او آموزش دهند اما هزینه های آموزشی و درمانی او در حال حاضر از توان من خارج است.

کنترل او در این سن، با روند بیماری پارسا برای ما  فوق العاده کم شده است. خانم من حریف او نمی شود.  من دوست دارم به پارسا خدمت کنم، او امانتی است دست من، او یک هدیه ارزشمند است که داخل بسته بندی غیر شکیل به من داده شده است. چیزی که باعث شد من امروز به اینجا بیایم این بود که نکند کوتاهی من به علت مشکلات مالی لطمه سنگینی به پارسا بزند ، هرچند این جا آمدن و جلوی دوربین نشستن برای من آسان نبود ولی با خود گفتم اگر کمکی به پارسا شود، ارزش آن را دارد.روزگاری خودم از پشت دوربین  به این صحنه ها نگاه می کردم، سعی می کردم همیشه خدمتی کنم.

در این شرایط کرونایی حاکم بر جامعه برای مدتی مراکز نگهداری از بیماران اوتیسمی بسته بودند و من باید با ماشین کار می کردم، من فرزند دیگری هم دارم، اجاره خانه و مخارج دیگر زندگی را باید متحمل شوم و کسی نبود که "محمد پارسا" را نگه دارد و به اجبار زمان مسافر کشی او را به همراه خودم می بردم.

خانی پور تمام این صحبت ها را در شرایطی می گوید که "محمد پارسا" به علت حضور در محیط جدید بی قراری می کند و سعی دارد با حرکاتش پدرش را برای رفتن راضی کند، لحظه ای نگاهم نمی کند و برای ایجاد محیط امن برای خودش کلاهش را بر روی سرش می اندازد.

جدا از کمک های مالی برای هزینه درمان و آموزش برای پارسا، افراد متخصص و انجمن هایی که در خصوص اختلالات این کودک می توانند به او کمک کنند، می توانند با شماره  23051456-021 تماس بگیرند.

برای کمک به در درمان و آموزش "محمد پارسا" کمک های مالی خود را به شماره کارت ۵۰۴۷۰۶۱۰۵۴۲۶۶۳۲۱  بانک شهر به نام محمد رضا خانی پور امیر آباد واریز کنید.آخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.