داماد پلید عروس خانم را شوکه کرد! / 3 مرد قلچماق ماموریت شومی داشتند؟
حوادث رکنا : تازه دامادی برای سرقت طلاهای همسر و اعضای خانواده او 3 نفر از دوستانش را اجیر کرده بود.
به گزارش رکنا ، اوایل خردادماه به مأموران پلیس پایتخت خبر رسید سه سارق از خانهای در یکی از خیابانهای غربی تهران مقدار زیادی پول و طلا سرقت کردهاند. آن روز زنی با اداره پلیس تماس گرفت و گفت، دقایقی قبل سه پسر جوان وارد خانهشان شدهاند و پس از ضرب و جرح اعضای خانواده دست به سرقت زدهاند. با اعلام این خبر تیمی از مأموران پلیس راهی محل حادثه شدند که دریافتند سه پسر جوان به عنوان مأمور گاز وارد خانه شده و با تهدید و بستن دست و پای داماد خانه ۲۰۰ میلیون تومان پول و طلا سرقت کردهاند. یکی از اعضای خانواده در شرح ماجرا گفت: همراه دخترم، مادرم و دامادم در خانه نشسته بودیم که زنگ خانه به صدا درآمد. وقتی آیفون را برداشتم مردی پشت در خودش را مأمور گاز معرفی کرد که در را باز کردم. هنوز ثانیههایی نگذشته بود که سه مرد جوان وارد خانه شدند و با تهدید چاقو از ما خواستند هیچ حرکتی نکنیم.
دامادم با آنها درگیر شد که سه مرد جوان او را به شدت کتک زدند و حتی از ناحیه پا هم با چاقو او را زخمی کردند و بعد هم دست و پایش را بستند و در اتاقی حبس کردند. من و مادر و دخترم از ترس گوشه اتاق ایستادیم و فقط به دستورات آنها عمل میکردیم و در نهایت آنها تمامی طلاها و جواهرات من، مادرم و دخترم را که بیش از ۲۰۰ میلیون تومان ارزش داشت سرقت کردند و از خانه گریختند.
طراح سرقت، داماد بود!
پس از طرح این شکایت پرونده به دستور قاضی بهشتی بازپرس شعبه دوم دادسرای ویژه سرقت برای رسیدگی در اختیار تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت.
مأموران در نخستین گام دوربینهای مداربسته محل حادثه را بازبینی کردند، اما دریافتند سارقان هنگام سرقت ماسک به صورت داشتهاند و قابل شناسایی نیستند.
بدین ترتیب مأموران دست به تحقیقات تخصصی زدند و این بار دوربینهای مداربسته کمی آن طرفتر از محل سرقت را بازبینی کردند که مشخص شد داماد خانواده ساعتی قبل از سرقت در نزدیکی خانه مادرزنش با سه سارق نقابدار ملاقات داشته است. از سوی دیگر تحقیقات مأموران نشان داد سه سارق که پرویز، وحید و مراد نام دارند از دوستان صمیمی داماد خانواده هستند، بنابراین مأموران پلیس با دستور قضایی داماد خانواده را که مسعود نام دارد به عنوان همدست سارقان بازداشت کردند.
متهم ابتدا در بازجوییها منکر جرم خود شد، اما وقتی فیلم دوربینهای مداربسته را دید به سرقت از خانه مادرزنش با همدستی پرویز، وحید و مراد اعتراف کرد و مأموران پلیس هم سه سارق را دستگیر کردند.
متهمان صبح دیروز برای تحقیق به دادسرا منتقل شدند و پس از اقرار به جرم خود به دستور قاضی بهشتی برای ادامه تحقیقات در اختیار مأموران پلیس قرار گرفتند.
گفتگو با تازهداماد ۲۷ ساله
مسعود چه شد که تصمیم گرفتی طلاهای اعضای خانواده خودت را سرقت کنی؟
من برای مراسم عروسیام پول زیادی نیاز داشتم و از طرفی هم وضع مالی خوبی نداشتم و کسی هم به من پول قرض نمیداد، به همین خاطر وقتی فهمیدم همسرم و مادرش و مادربزرگش مقدار زیادی طلا دارند، وسوسه شدم و تصمیم گرفتم با همدستی سه نفر از دوستانم طلاهای آنها را سرقت کنم و با پول آن مراسم عروسیام را برگزار کنم.
وضعیت مالی همسرت و خانوادهاش که خوب است چرا از آنها کمک نگرفتی؟
اصلاً مقصر اصلی آنها هستند و من به خاطر توقعات آنها مجبور شدم سرقت طلاهای آنها را طراحی کنم.
چرا؟
آنها وضع مالی خوبی دارند، به همین خاطر توقع داشتند من برای دخترشان عروسی مجللی بگیرم. مادرزنم میگفت ما آبرو داریم و مهمانهای زیادی هم برای مراسم عروسی دعوت میکنیم و من باید عروسی را در تالار مجللی برگزار کنم و طبق سلیقه آنها باشد، اما من وضع مالی خوبی نداشتم و از پس هزینه زیاد عروسی هم برنمیآمدم و در نهایت هم نقشه سرقت طلاهای آنها را طراحی و با همدستی سه نفر از دوستانم اجرا کردم.
چه شد که با این خانواده وصلت کردی؟
مدتی قبل در فضای مجازی با همسرم آشنا شدم. آنها وضع مالی خوبی داشتند و فکر کردم اگر با او ازدواج کنم خانوادهاش در زندگی کمکم میکنند و بعد هم به خواستگاریاش رفتم و او را عقد کردم.
درباره نقشه سرقت توضیح بده.
وقتی به هر دری زدم نتوانستم برای عروسیام پول جور کنم، با سه نفر از دوستانم برای سرقت طلاهای همسرم و مادرش و مادربزرگش مشورت کردم و آنها هم قبول کردند سرقت کنند، البته قرار شد من مقداری از طلاها را به عنوان دستمزد به آنها بدهم. چند روز قبل از حادثه من نقشه را طراحی کردم و روز حادثه هم ابتدا آنها را به نزدیکی خانه مادرزنم آوردم و دوباره نقشه را مرور کردیم. بعد قرار شد وقتی آنها وارد خانه شوند من با آنها درگیر شوم و آنها هم مرا به شدت کتک بزنند تا کسی به من مشکوک نشود.
فکر میکردی راز سرقتت برملا شود؟
نه ما نقشه را مو به مو اجرا کردیم و هرگز فکر نمیکردیم پلیس دست ما را رو کند.
فکر میکنید همسرت الان چه نظری درباره شما دارد؟
نمیدانم همسرم الان درباره من چه فکر میکند، اما خیلی پشیمان هستم.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر