جسد داماد را بعد از نبش قبر آتشش زدم / اعتراف مرد ورامینی در دادگاه + عکس

به گزارش رکنا، فرید 45ساله 11سال قبل در بیست و ششم اردیبهشت ماه سال ۸۸ به دنبال درگیری با شوهر خواهرش به نام محمد، وی را در خانه اش در ورامین کشت و پس از به آتش کشیدن جسد ،آن را دفن کرد.

با ناپدید شدن محمد ،تحقیقات پلیس آغاز شد و پلیس دریافت محمد آخرین بار به دیدن برادرزنش رفته بود. به این ترتیب وی به عنوان نخستین مظنون بازداشت شد و به جنایت اعتراف کرد.

وی گفت: وقتی با محمد درگیر شدم یک مشت به سرش زدم که فوت شد.

من از ترسم جسد را در حمام خانه دفن کردم و رویش را با سیمان پوشاندم اما چند روز بعد چون بوی تعفن در حمام پیچیده بود به ناچار جسد را به حاشیه ورامین بردم و آتش زدم.

با اعتراف های این مرد بقایای جسد کشف شد اما کارشناسان پزشکی قانونی نتوانستند علت تامه مرگ را روشن کنند.

در حالی که فرزند بزرگ قربانی از قصاص گذشته بود برادر قربانی که قیم فرزند کوچک وی بود درخواست قصاص را مطرح کرد.

در پایان جلسه قضات فرید را به قصاص محکوم کردند اما چون اولیای دم برای پرداخت تفاضل دیه نیامدند و پیگیر پرونده نشدند وی 11سال بلاتکلیف در زندان ماند.

فرید طی نامه ای از قضات دادگاه کمک خواست و طبق ماده 429قانون مجازات اسلامی درخواست تعیین تکلیف را مطرح کرد.

وی دیروز در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کرد.

در ابتدای جلسه برادر قربانی گفت: اگر چه برادرزاده ام که به تازگی ازدواج کرده رضایت داده است اما من از طرف خودم و فرزند دیگر قربانی قصاص می خواهم. من حاضرم تفاضل دیه را به برادرزاده بزرگم بدهم تا قاتل برادرم اعدام شود.

وی روبه متهم گفت: برادرم به فرید اعتماد داشت اما او با بی رحمی برادرم را کشت. به همین خاطر نمی توانم از قصاص صرف نظر کنم.

سپس متهم در جایگاه ویژه ایستاد و در تشریح جزییات ماجرا گفت: من تاسیساتی بودم و و شوهر خواهرم راننده ماشین سنگین بود.. ما پولی را به یکی از دوستانمان داده بودیم تا با آن کار کند و سودش را به ما بدهد اما محمد پولم را نمی داد.آخرین بار وقتی سر این موضوع با هم درگیر شدیم با مشت به سرش کوبیدم که بیهوش شد.او دیگر نفس نمی کشید. من ترسیده بودم و به همین خاطر جسد او را در حمام دفن کردم.من بعد از چند روز جسد را بیرون آوردم و آن را به آتش کشیدم. اما واقعا قصد کشتن شوهر خواهرم را نداشتم و مرگ او اتفاقی رخ داد. من از ترس آبرویم و برای پنهان مانده حقیقت جسد را آتش زدم.اشتباه بزرگ من سر به نیست کردن جسد بود.

وی ادامه داد: حالا 11سال است که در زندانم. وقتی فرزند دومم به دنیا آمد بازداشت شدم. من بزرگ شدن فرزندم را ندیدم و او حالا 11سال دارد.از این وضعیت خسته شده ام و از قضات دادگاه می خواهم تا کمکم کنند. فرزند بزرگ محمد اعلام گذشت کرده و اگر از زندان آزاد شوم رضایت فرزند کوچک او را نیز جلب می کنم.

با پایان اظهارات این متهم،قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

وبگردی