فرار شوم دختر کنکوری !

به گزارش رکنا، سعی می کردم با درس خواندن تنهایی خود را پر کنم، زیاد با برادرم رابطه خوبی نداشتم و تصمیم گرفتم برای فرار از این وضعیت درس بخوانم و دانشگاه راه دور انتخاب کنم و برای همیشه از این وضعیت رهایی یابم .

بالاخره زمان کنکور فرارسید و من بعد از آزمون و انتخاب رشته در یکی از دانشگاه های بزرگ کشور و بسیار دور از محل زندگی ام قبول شدم و بسیار خوشحال بودم که به آرزویم رسیده ام اما این خوشحالی طولی نکشید و با مخالفت شدید برادرم برای رفتن به دانشگاه مواجه شدم.

دیگر برایم دنیا به آخر رسیده بود و زندگی برایم بسیار سخت شده بود. بالاخره مهم ترین و احمقانه ترین تصمیم زندگی ام را گرفتم. می خواستم چند روزی از خانه فرار کنم تا آن ها مجبور شوند به خواسته من تن دهند و مرا به دانشگاه بفرستند.

دوستم پریسا مصرف کننده مواد بود و من که به او پناه برده بودم، کل ماجرای زندگی ام را برای او گفتم . او به من پیشنهاد داد که برای رهایی از این همه مشکل و غم و اندوه مواد مصرف کنم تا مشکلاتم را فراموش کنم . اول به شدت مقاومت کردم اما پس از یک روز آن قدر غم و اندوه از دوران کودکی بر سرم آوار بود که توان مقابله با آن ها را نداشتم و تصمیم گرفتم مواد را تجربه کنم .

با هروئین شروع کردم و از همان روز اول به آن وابسته شدم و همه مشکلاتم را با آن فراموش می کردم و احساس سر خوشی داشتم. بعد از چند روز دوستم مرا از خانه اش بیرون کرد من دوباره به خانه خودمان رفتم و دیگر هیچ بحثی با آن ها نمی کردم و دور از چشم آن ها مواد مصرف می کردم تا این که بعد از حدود یک سال آن ها کم کم متوجه شدند و مرا به کمپ بردند و من ترک کردم.

پس از ترک به خانه خواهرم رفتم و در آن جا هم مدام با خواهرم بحث می کردم تا این که بعد از دو سال که هر روز خانه یکی از اعضای خانواده بودم، تصمیم گرفتم برای همیشه خانواده را ترک کنم و به خانواده همسایه دوران کودکی ام پناه بردم. با مرد خانواده که اعتیاد داشت دوباره شروع به مصرف مواد کردم و بعد از آن هرچه طلا و وسایل فروختنی داشتم، فروختم و یک آپارتمان رهن کردم. ولی طولی نکشید که خواهرم آدرسم را پیدا کرد و دوباره به آن غمکده برگشتم. دیگر خسته شده ام و قصد ترک اعتیاد دارم و دوست دارم مثل خیلی از افراد زندگی خوب و رضایت بخشی داشته باشم.

تحلیل کارشناس

هرگاه رشد روانی فرد به موازات رشد جسمی او نباشد و شخصیت فرد تکامل نیابد فرد در معرض انواع بیماری ها و اختلالات روانی قرار می گیرد و به فردی بی اراده و تلقین پذیر و بی عاطفه تبدیل می شود. در این هنگام در معرض خطر کجروی و انحراف واقع می شود که اعتیاد به مواد مخدر یکی از این انحرافات است.

این گونه افراد به دلیل تکوین نیافتن شخصیت نمی توانند خود را با محیط سازش دهند. علاوه بر آن دچار مشکلات احساسی و عاطفی می شوند و قدرت مقابله با مشکلات و ناکامی ها را ندارند و اعتیاد را راه نجات خود می دانند و برای رهایی از ناراحتی ها و فشارهای روانی در جست و جوی پناهگاه امن می گردند که به مواد مخدر روی می آورند.

بین شخصیت و اعتیاد رابطه متقابل وجود دارد به طوری که فرد به علت وضع خاص شخصیتی و نیازها و شکست ها و ناتوانی در برخورد با مسائل و ناکامی ها در زندگی و نبود ثبات عاطفی، به اعتیاد روی می آورد. لذا این فرد نیز به دلیل این که دوران کودکی خوبی نداشته و لذت هایی را که باید در مرحله ای از رشد تامین می شده، تامین نشده است، باعث شده به مواد مخدر روی آورد. از طرفی نداشتن منبع حمایتی، احساس خلأ در زندگی، نبود محبت از طرف والدین ، ضعف اراده ، محدود شدن از طرف خانواده و در نهایت انتخاب دوست ناباب، وی را به سمت و سوی مصرف مواد سوق داده است.

کمبود محبت در خانواده، تبعیض بین فرزندان، محدود شدن توسط خانواده، بی سوادی یا کم سوادی والدین و فقر فرهنگی از مهم ترین عوامل خانوادگی موثر در اعتیاد است. این فرد نیز در زندگی به دلیل پدر و مادر و کمبود محبت از طرف اعضای خانواده دچار ضعف عاطفی شده و بهترین راه را برای حل مشکلات، مصرف مواد مخدر انتخاب کرده است. لذا داشتن مهارت حل مسئله در هنگام وقوع اختلافات خانوادگی به بهبود روابط درون خانواده به خصوص روابط بین فردی اعضای خانواده منتهی می شود. داشتن مهارت های دوست یابی و آگاه بودن از چگونگی برقراری ارتباطات اجتماعی، آگاه بودن از خطرات و آسیب های اجتماعی در جامعه نیز می تواند فرد را از ناهنجاری ها دور کند.

در پایان خانواده ها نیز باید برای رفع مشکلات فرزندانشان همواره تلاش کنند، به نظرات فرزندان خود احترام بگذارند، به خواسته های آنان توجه جدی داشته باشند و در صورت لزوم از وجود مشاوران متخصص و آگاه کمک بگیرند.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

"زهرا پورجمشید" – مشاور پلیس شهرستان فسای استان فارس

وبگردی