در افسریه تهران رخ داد
فیلم گفتگو با 3 شبح مرگ پایتخت / 2 بی گناه با گلوله انتقامجویانه کشته شدند + عکس
حوادث رکنا: دو برادر و یک پسرعمو برای انتقام گیری و پایان فحاشی های یک جوان در دنیای مجازی به یک قهوه خانه حمله کردند، ناگفته های عجیبی دارند.
به گزارش اختصاصی رکنا، عقربه ها ساعت 8 و 30 دقیقه شامگاه پنج شنبه 14 آذر ماه را نشان می داد که صدای تیراندازی در جلوی یک قهوه خانه در منطقه افسریه ترس را به جان اهالی محل انداخت.
صدای فحاشی و تیراندازی 3 جوان نزدیک به 5 دقیقه به گوش رسید تا اینکه 3 جوان شرور که با قمه و تفنگ وارد قهوه خانه شده بودند سوار بر خودرویشان پا به فرار گذاشتند و دقایقی بعد تیم های امدادی و پلیس در محل حاضر شدند.
ماموران با حضور در محل تیراندازی با یک پسر 13 ساله و یک جوان دیگر که زخمی شده بودند روبرو شدند که خیلی زود این 2 زخمی روانه بیمارستان شدند و در ادامه ماموران با جسد یک مرد که پشت فرمان خودرویش غرق خون تسلیم مرگ شده بود روبرو شدند.
بررسی ها نشان از آن داشت که قربانی این تیراندازی مرگبار راننده یک تاکسی اینترنتی است که 3 جوان شرور وقتی خودرو او را در مقابل خودرویشان می بینند با فرضیه اینکه این مرد قصد بستن مسیر فرار برای آنها را داشته اقدام به تیراندازی به سمت او کرده اند.
بدین ترتیب تیمی از ماموران اداره 10 پلیس آگاهی تهران برای دستگیری عاملان این تیراندازی مرگبار وارد عمل شدند و در گام نخست مشخص شد مردان مسلح صورت هایشان را پوشانده در ابتدا برای ورود به قهوه خانه اقدام به تیراندازی به سمت داخل قهوه خانه کرده و سپس با قمه و چاقویی که در دست داشتند وارد قهوه خانه شده اند.
در گام بعدی مشخص شد 3 جوان شرور قصد حمله به یک نفر را داشتند که پس از ورود به آنجا مشخص شده طرف حسابشان در آنجا نیست و به سرعت سوار بر خودوریشان پا به فرار گذاشته اند.
تیم پلیسی در تحقیقات میدانی مطلع شدند که این درگیری ها از چند شب قبل بین دو گروه شروع شده و در ادامه این سه جوان برای گرفتن انتقام اقدام به تیراندازی در قهوه خانه کرده اند.
دستگیری متهمان
کارآگاهان در تحقیقات فنی و پلیسی پی بردند که 2 تن از عاملان این درگیری با هم برادر و نفر سوم نیز پسرعمویشان است که با تجسس های فنی و اطلاعاتی پس از 15 روز یکی از متهمان که به شهرهای شمالی سفر کرده بود دستگیر شد و در گام بعدی یکی دیگر از متهمان خودش را تسلیم پلیس کرد و سومین متهم نیز روز سه شنبه 25 آذر ماه در مخفیگاهش دستگیر شد.
دومین قربانی حمله مسلحانه
فرزین یکی از افرادی است که داخل قهوه خانه حضور داشت و وقتی دید 3 جوان قصد ورود و تیراندازی دارند برای اینکه کسی زخمی نشود و اتفاق تلخی رخ ندهد به سمت یخچال قهوه خانه می رود وقصد داشته تا آن را پشت در ورودی قهوه خانه بگذارد که هدف گلوله قرار می گیرد.
فرزین به بیمارستان منتقل شد و تحت نظر پزشکان قرار داشت اما پس از دو هفته این جوان روی تخت بیمارستان تسلیم مرگ شد.
گفتگو با 3 شرور پایتخت
محسن 34 ساله که متاهل و صاحب دو فرزند است ادعا می کند من در این پرونده هیچ نقشی نداشتم و تنها به خاطر اینکه همراه برادرم بودم دستگیر شدم.
سابقه داری؟
نه.
ازدواج کردی؟
بله، پدر 2 پسر هستم و دلم برایشان تنگ شده است.
الان به چه جرمی دستگیر شدی؟
معاونت درقتل.
روز حادثه چه نقشی داشتی؟
من یک چاقو در دستم بود و همراه برادر و پسرعمویم بودم ولی نه به کسی آسیب رساندم و نه باعث تخریب خودرو و مغازه ای شدم.
همیشه چاقو همراهت است؟
من قبلا قصاب بودم و همیشه یک چاقوی کوچک همراهم است ولی تا به حال از آن استفاده نکردم.
درگیری سرچه موضوعی بود؟
یک نفر به نام علی در فضای مجازی و استوری هایش به ما و طایفه مان فحاشی می کرد که ما تصمیم گرفتیم به سراغش برویم.
فکر نمی کردی دستگیر شوید؟
مست بودیم و به هیچی فکر نکردم.
حرف آخر؟
2 نفر بیگناه کشته شدند که خیلی ناراحت شدم و امیدوارم ما را ببخشند.
می دانستی برادر اسلحه دارد؟
نه، حتی تا وقتی که تیراندازی نکرده بود متوجه تفنگش نشده بودم تا اینکه تیراندازی کرد.
دنیای شرارت
ایمان 31 ساله که 2 بار بخاطر شرارت دستگیر شده است می گوید من کاری به کسی ندارم ولی اگر کسی به من کار داشته باشد آرام نمی نشینم.
سابقه داری؟
زندان نرفتم ولی 2 بار در سال 91 و 94 بخاطر شرارت و دستگیری دستگیر شدم.
چه نقشی در حمله به قهوه خانه داشتی؟
من با شمشیر اقدام به تخریب شیشه های قهوه خانه کردم و داخل قهوه خانه نیز چند قلیان شکستم و بعد از آن 2 قلیان برداشته و از آنجا خارج شدم.
چرا قلیان با خودت بیرون آوردی؟
چون می خواستم بگم که ما آنجا آمدیم.
علت درگیری تان چه بود؟
یک نفر به نام علی در فضای مجازی به ما فحاشی می کرد ما هم تصیم گرفتیم ادبش کنیم و به سراغش رفتیم که درقهوه خانه نبود.
فکر نمی کردی باعث مرگ کسی شوید؟
وقتی وارد دریا می شوید خیس می شوید و حتی وقتی خودرو را روشن می کنید احتمال همه چی هست ولی حرکت می کنید ما هم رفتیم و این اتفاقات افتاد.
چرا از طریق قانونی وارد نشدی؟
تصمیم گرفتیم خودمان به حسابش برسیم.
مگر قانون جنگل است که خودتان به تصمیم گرفتید اقدام کنید؟
درست می گویید ولی دیگر تصمیم بر این شد و نمی خواستیم شکایت کنیم.
چرا وارد دنیای شرارت شدی؟
خودم خواستم، البته محل زندگی هم تاثیر دارد.
دنیای شرارت چه حال و رنگی دارد؟
هیچ حالی ندارد وارد نشوید بهتر است.
نمی خواهی از این دنیا بیرون بیایی؟
من کاری به کسی ندارم و سرم به زندگی خودم و سرم پایین است اما کسی به من کار داشته باشد حقم را می گیرم.
می دانستی پسرعمویت اسلحه همراه دارد؟
نه، وقتی جلوی در قهوه خانه رفتیم در بسته بود که ناصر شروع به تیراندازی کرد.
بعد از قتل کجا رفتی؟
من که نمی دانستم کسی فوت کرده که بعد از اینکه فرار کردیم شنیدم راننده تاکسی اینترنتی فوت کرده و در بازداشت بودیم که شنیدم فرزین هم فوت کرد.
چه حسی داشتی؟
ناراحتم و به خانواده هایشان تسلیت می گویم، آنها بیگناه بودند و ما اصلا قصد کشتن کسی را نداشتیم و همه این ماجراها یک اتفاق بود.
چه برنامه ای برای بعد از آزادی داری؟
هر شب تا صبح به آینده فکر می کنم، زندگی همیشگی خودم را می کنم، باشگاه می روم و قرار بود با دختر مورد علاقه ام ازدواج کنم که فعلا این اتفاقات رخ داد و باید صبر کنم تا آزاد شوم.
قاتل مسلح
ناصر 31 ساله که در این ماجرا باعث مرگ 2 نفر شده است با چهره ای آشفته و ناراحت تاکید می کند که من قصد کشتن نداشتم و از این اتفاقاتی که رخ داده پشیمانم.
سابقه داری؟
نه،
شغل؟
قصاب هستم.
همیشه چاقو همراه داری؟
نه، اصلا شرور نیستم.
چطور دست به اسلحه شدی؟
چند ماه قبل یکی از دوستان و فامیل های دورمان به نام طیب از سوی چند شرور به قتل رسید و از آن زمان به بعد فردی به نام علی در دنیای مجازی و اینستاگرام شروع به فحاشی و کری خوانی برای ما و طایفه مان می کرد که تصمیم گرفتیم ادبش کنیم.
اسلحه را از کجا تهیه کردی؟
چندی قبل از یکی دوستانم در شهرستان پول طلب داشتم که در ازای آن این اسلحه کلاشینکف را به من داد.
چند روز قبل تصمیم گرفتی؟
همان شب در باغ نشسته بودیم و شروع به خوردن مشروبات الکلی کردیم که پس از آن سوار بر خودرو به سمت قهوه خانه رفتیم.
شب حادثه چه شد؟
وقتی به محل قهوه خانه رفتیم، ابتدا ایمان و محسن از خودرو پیاده شدند و من به دنبالشان رفتم که دیدم چند شرور سر کوچه ایستادند و قصد حمله به سمت ما داشتند که شروع به تیراندازی کردم، وقتی جلوی قهوه خانه رفتیم، داخل قهوه خانه پیدا نبود که شروع به تیراندازی کردم، با شکسته شدن شیشه ها وارد آنجا شدیم ولی اثری از علی نبود که به سرعت خارج شدیم، چون نمی خواستیم کسی به سمت ما بیاید دوباره شروع به تیراندازی کردم که بعد متوجه شدم راننده تاکسی اینترنتی فوت کرده است.
چه حالی داشتی؟
سخت بود و ناراحت شدم، قرار بود یک ماه دیگر ازدواج کنم اما این اتفاقات رخ داد.
بهتر نبود از مسیر قانونی اقدام کنید؟
ناعقلی و بچگی کردم.
اگر علی بود او را هم با گلوله می زدی؟
ما قصد داشتی علی را بزنیم ولی نمی خواستیم باعث مرگش شویم.
دنیای شرارت خوب است؟
نه، بهتر است هیچ وقت کسی وارد این دنیا نشود، سرت تو لاک خودت باشه و زندگی خودت را بکنی بهتر از هر اتفاق دیگری است.
آخر دنیای شرارت چیست؟
آخرش من هستم، زندان و پلیس آگاهی و یک عمر پشیمانی و ناراحتی که باعث مرگ 2 بیگناه شده ام، نباید شروع کنید که به آخرش فکر کنید.
تحصیلات؟
سیکل، از 15 سالگی سر کار می روم و خرجی خانواده ام را می دهم.
فرزین را می شناختی؟
بله، با هم رفیق بودیم بارها به باغ ما آمده بود و من هم بارها به قهوه خانه شان رفته بودم و هیچ اختلافی با هم نداشتیم. خیلی ناراحت و امیدوارم هر دو خانواده مرا ببخشند، باور کنید من اصلا قصد کشتن کسی را نداشتم و آن شب مست بودیم.
حرف آخر؟
پشیمانم و کاش از روز اول به صورت قانونی اقدام می کردیم، جان 2 نفر بیگناه گرفته شد و شرمنده خانواده هایشان هستم و امیدوارم و از آنها می خواهم که مرا ببخشند.
تحلیل کارشناس
بی اعتمادی به قانون
دکتر امان ا... قرایی مقدم جامعه شناس و استاد دانشگاه
در برخی موارد دیده می شود در جامعه عده ای از افراد وقتی به مشکل حقوقی برمی خورند به جای استفاده از ابزار قانونی و قدرتی که قانون دارد به قانون بی اعتماد هستند و شخصاً وارد مسائلی می شوند که نه تنها مشکلات حل نمی شود بلکه نتیجه آن اتفاقات هولناک و تلخی است که گریبانگیر آن ها و جامعه می شود.
درباره این افراد میتوان گفت آن ها قانون گریز هستند زیرا شخصیت شان طوری شکل گرفته است که هیچ گونه اعتمادی به قانون ندارند و تصور می کنند قانون نمیتواند حق ضایع شده آن ها را بازستاند. در حالی که اگر به صورت شخصی اقدام به احقاق حق خود کنند، درگیر مسائلی چون ضرب و شتم، نزاع، آدم ربایی یا حتی قتل می شوند. البته این افراد از نگاه جامعه شناختی اعتقادشان به قانون و قوانین تعیین شده ضعیف است.
این افراد دغدغه های بسیاری را در طول زندگی تحمل و به دلیل نداشتن صبر و ویژگی های شخصیتی مثبت از روش های ناهنجار و غیررسمی برای تحقق اهداف و تامین خواسته ها و مطالبات خود اقدام می کنند.
اگر در جامعه هر فردی به طور شخصی برای گرفتن حق خود اقدام کند و به اصطلاح قانون را دور بزند، قطعاً با مشکلاتی مواجه میشود که دیرتر به حق ضایع شده خود می رسد و در این موارد قانون هم از آن ها حمایت نمیکند.
اگر فردی به قوانین اعتماد ندارد، احساس میکند قانون توسط نهادهای قدرت رعایت نمی شود و این احساس تبعیض در حل مشکلات به آن ها لطمه وارد می کند. عده ای دیگر نیز به دلیل ناکامی و محرومیت هایی که دارند، تصور می کنند قانون به درستی اجرا نمی شود و ممکن است در حق شان اجحاف شود. آن ها به تدریج در شخصیت شان بدبینی، ناکامی و محرومیت مفرط شکلگرفته و پایدار مانده است زیرا از نظر باور درونی دچار خدشه و ضعف هستند و برای حل تعارضات باید به قانون و قوانین مراجعه کرد. اگر هر فردی هنجارها و قوانین را نقض کند، قطعاً شکافی در جامعه ایجاد می کند. برای این راه حل نیاز است تا باورهای فردی طوری شکل بگیرد که ابتدا اعتماد در افراد به اندازه کافی وجود داشته باشد. خانواده نقشه بزرگی در شکلگیری پیروی و تبعیت از قانون در افراد دارد.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر